Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
communication engineering
تکنیک مخابرات تکنیک جریان ضعیف
Other Matches
signal engineering
تکنیک جریان ضعیف
telecommunication technique
تکنیک مخابرات
low voltage engineering
تکنیک فشار ضعیف
technique
تکنیک
technic
تکنیک
practice
تکنیک
techniques
تکنیک
hydrotechnics
تکنیک اب
radio engineering
تکنیک رادیو
telecommunication technique
تکنیک ارتباطات
motoring
تکنیک اتومبیل
measuring technique
تکنیک سنجش
gei
تکنیک تکواندو
telegraph engineering
تکنیک تلگراف
illuminating engineering
تکنیک روشنایی
high vaccum engineering
تکنیک خلاء
lighting engineering
تکنیک روشنایی
kihon
تکنیک کاراته
lighting
تکنیک نور
lubrication technology
تکنیک روغنکاری
reference count technique
تکنیک شمارش ارجاعات
foundry practice
تکنیک ریخته گری
low frequency engineering
تکنیک فرکانس پایین
telephone engineering
تکنیک یا مهندسی تلفن
bangoe gei
تکنیک دفاعی تکواندو
highway engineering
تکنیک جاده سازی
kempo
تکنیک قدیم کاراته
precision engineering
تکنیک ابزار دقیق
safety interlock
قفل ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
machining practice
تکنیک و روش براده برداری
railroad engineering
مهندسی یا تکنیک راه اهن
telephone switching technique
تکنیک مراکز تلفن خودکار
safety locking device
قفل ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
materiel
قسمت مادی یا مکانیکی هنر تکنیک
bit parallel
طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
safety locking devices
قفل های ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
safety interlocks
قفل های ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
boxless molding
تکنیک فرم دهی بدون جعبه
heian sandan
اجرای هم زمان دو تکنیک اوچی اوکه و گدان باری
Industrialized building
[تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
selective clock stetching
تکنیک برطرف کردن اختلافات زمان گیری دیجیتال بین عناصر سیستم
hot dog skiing
اسکی کردن با سرعت در میان پستی و بلندی یا بوس و تابع تکنیک خاصی هم نیست
demands
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demanded
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demand
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
high resolution bit mapped display
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
antialiasing
تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
weak current
جریان ضعیف
light current
جریان ضعیف
low current
جریان ضعیف
low voltage current
جریان فشار ضعیف
communication cable
کابل جریان ضعیف
light current engineering
مهندسی جریان ضعیف
low energy power circuit
مدار قدرت جریان ضعیف
communication operation instructions (co
دستور کار مخابرات دستورالعمل مخابرات
softie
پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
softy
پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
softies
پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
palling
ضعیف شدن ضعیف کردن
palls
ضعیف شدن ضعیف کردن
pall
ضعیف شدن ضعیف کردن
palled
ضعیف شدن ضعیف کردن
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
low head plant
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
weak constitution
بنیه ضعیف ضعف بنیه مزاج ضعیف
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
low voltage distribution system
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
communication
مخابرات
electric communication
مخابرات
signalled
رسته مخابرات
intercoms
مخابرات داخلی
panels
پرده مخابرات
intercom
مخابرات داخلی
transmissions
مخابرات ارسال
transmissions
مخابره مخابرات
transmission
مخابره مخابرات
signaled
رسته مخابرات
communication
ارتباط و مخابرات
subscriber line
خط مشترک
[مخابرات]
signal
رسته مخابرات
telecommunication traffic
ترافیک مخابرات
telecommunications
مخابرات تلگرافی
telecommunication network
شبکه مخابرات
transmission
مخابرات ارسال
communications
ارتباط و مخابرات
panel
پرده مخابرات
data link
محور مخابرات
communication technician
تکنیسین مخابرات
signal axis
محور مخابرات
signal bridge
پل مخابرات ناو
signal center
مرکز مخابرات
marking panel
پرده مخابرات
radiographic
مخابرات رادیویی
panel code
کد پرده مخابرات
signal corps
رسته مخابرات
signal communications
ارتباط و مخابرات
signal corps
قسمت مخابرات
communication theory
تئوری مخابرات
signal panel
پرده مخابرات
communication engineer
مهندس مخابرات
interphone
مخابرات داخلی
communication receiver
گیرنده مخابرات
communication engineering
مهندسی مخابرات
communication center
مرکز مخابرات
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
signal operation instruction
دستور کار مخابرات
digital subscriber line
[DSL]
خط مشترک دیجیتال
[مخابرات ]
panels
پرده شبکه مخابرات
signalled
علایم مخابراتی مخابرات
signaled
علایم مخابراتی مخابرات
cordless
[cordless telephone]
تلفن بی سیم
[مخابرات]
signal
علایم مخابراتی مخابرات
panel
پرده شبکه مخابرات
strangle
در مخابرات یعنی دستگاه
communication and electronics
رسته مخابرات و الکترونیک
intercommunication
مخابرات داخلی یکان
area signal center
مرکز مخابرات منطقه
communication chief
رئیس مخابرات یکان
standing operating procedures
روش جاری مخابرات
communication network
شبکه ارتباط و مخابرات
cordless telephone
تلفن بی سیم
[مخابرات]
helio
ایینه ویژه مخابرات
communication technician
تعمیر کارفنی مخابرات
master station
پست اصلی مخابرات
intercepted
نفوذکردن در شبکه مخابرات
intercepting
نفوذکردن در شبکه مخابرات
intercepts
نفوذکردن در شبکه مخابرات
intercept
نفوذکردن در شبکه مخابرات
cordless phone
تلفن بی سیم
[مخابرات]
cordless
[cordless telephone]
گوشی تلفن بی سیم
[مخابرات]
cordless telephone
گوشی تلفن بی سیم
[مخابرات]
sign off
علایم ختم مخابرات یامکالمات
phone extension
شماره تلفن فرعی
[مخابرات]
asymmetric digital subscriber line
[ADSL]
خط مشترک دیجیتال نامتقارن
[مخابرات ]
spring loaded
فنری کلید ناپایدار در مخابرات
cordless phone
گوشی تلفن بی سیم
[مخابرات]
cryptofacility
تاسیسات مربوط به مخابرات رمز
wigway
ارتباط و مخابرات به وسیله پرچم
teletypewriter
دستگاه تایپ مخابرات تلگرافی
tele communication
مخابرات تلفنی وغیره ازمسافات دور
cryptocompromise
تولید خطر برای مخابرات رمز
radiographs
پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
communication deception
گول زدن دشمن در ارتباط و مخابرات
radiograph
پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
loran
تعیین خط سیر هواپیمایاکشتی بوسیله مخابرات رادیویی
lights out
علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
demodulate
از مخابرات رادیویی مطالب رمزی کشف کردن
high bit-rate digital subscriber line
[HDSL]
خط مشترک دیجیتال برای نرخ بیت بالا
[مخابرات ]
vortex ring state
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
phonopore
اسبابی که بوسیله ان مخابرات تلفنی را ازتوی سیم تلگراف می گذراند
teleprinters
تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس
teleprinter
تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
dial up line
خط تلفن معمولی که میتواندبه عنوان دست دستگاه فرستنده در مخابرات استفاده شود
weakest
ضعیف
softer
ضعیف
feeblish
ضعیف
faintish
ضعیف
soft
ضعیف
faint
ضعیف
softest
ضعیف
lean
ضعیف
leaned
ضعیف
defective
ضعیف
anile
ضعیف
anemic
ضعیف
asthenic
ضعیف
langorous
ضعیف
adynamic
ضعیف
pusillanimous
ضعیف
fragile
ضعیف
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com