Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English
Persian
stay
تکیه مهار
stayed
تکیه مهار
Search result with all words
mainstay
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
Other Matches
accenting
: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents
: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accent
با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accented
با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
enclitic
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
tie
متصل کردن مهار کردن مهار
ties
متصل کردن مهار کردن مهار
control
مهار
restraints
مهار
restraint
مهار
chucking
مهار
belaying pin
مهار
halters
مهار
chainage
مهار
controlling
مهار
controls
مهار
guide rope
مهار
frenum
مهار
make fast
مهار
anchors
مهار
anchoring
مهار
halter
مهار
anchor
مهار
bearing rein
مهار
spanning
مهار
spanned
مهار
anchorages
مهار
span
مهار
bond
مهار
guy
مهار
guys
مهار
spans
مهار
braced
مهار
brace
مهار
unbridle
بی مهار
anchorage
مهار
bollard
میله مهار
electrical shant
مهار برقی
knee brace
مهار زانوئی
bollards
میله مهار
foot trap
مهار توپ با کف پا
mooring buoy
بویه مهار
guy wire
سیم مهار
gripping jaw
فک مهار کننده
martingale
مهار جلو
drogue
مهار چتری
ball control
مهار توپ
arresting sheave
پل مهار هواپیما
anchor rod
میل مهار
anchor pole
دیرک مهار
clamps
مهار کردن
clamping
مهار کردن
cross brace
مهار عرضی
clamped
مهار کردن
chucks
مهار کردن
clamp
مهار کردن
chucked
مهار کردن
controlled
مهار شده
chuck
مهار کردن
uncontrolled
مهار نشده
daedman
مهار وزنی
holdfast
مهار گیر
mooring rope
طناب مهار
topping lift
مهار بالایی
mooring swivel
مدور مهار
prony brake
مهار پرونی
tie rod
میل مهار
restrained
مهار شده
raker
تیر مهار
chucking
مهار کردن
angle-tie
مهار قطری
sag rod
مهار عرضی
sagrod
مهار عرضی
span wire
سیم مهار
stayband
حلقه مهار
tawie
سست مهار
mooring ring
حلقه مهار
tractable
سست مهار
wiring harness
مهار سیم
bridling
مهار ناو
knee-brace
مهار زانویی
bridles
زنجیر مهار
mooring pendant
سیم مهار
bridles
مهار ناو
bollard
تیر مهار
bridled
زنجیر مهار
bridled
مهار ناو
angle-tie
مهار گوشه
bridle
زنجیر مهار
mooring line
سیم مهار
bridle
مهار ناو
bridling
زنجیر مهار
aircraft arresting
دستگاه مهار هواپیما
clamping
مهار گیره عقربک
clamps
مهار گیره عقربک
restrain
نگهداشتن مهار کردن
restraining
نگهداشتن مهار کردن
restrains
نگهداشتن مهار کردن
clamped
مهار گیره عقربک
clamping fixture
گیره مهار کننده
barricade
مهار هواپیما سد جاده
barricaded
مهار هواپیما سد جاده
barricades
مهار هواپیما سد جاده
barricading
مهار هواپیما سد جاده
escalating
از مهار خارج شدن
escalates
از مهار خارج شدن
clamp
مهار گیره عقربک
anchored filament
افروزه مهار شده
moorage
محل مهار کشتی
buoy pendant
زنجیر مهار بویه
chucking automatic
مهار کردن خودکار
clamping sleeve
مفصل مهار کننده
mooring swivel
خودگر مهار مین
mooring line
طناب مهار مین
escalate
از مهار خارج شدن
forward bow spring
طناب مهار کشتی
leg trap
مهار توپ با ساق پا
restraining forces
نیروهای مهار کننده
aircraft arresting hook
قلاب مهار هواپیما
aircraft arrestment
عملیات مهار هواپیما
escalated
از مهار خارج شدن
tie down
مهار هواپیما یا کشتی
aircraft arresting complex
وسایل مهار هواپیما
dragging-piece
[مهار تیر شیروانی نبش]
ground tackle
وسیله مهار کردن قایق
afterbow
طناب مهار سینه ناو
equitation
هنر سواری و مهار اسب
arresting sheave
ریل و سرسره مهار هواپیما
dragon-piece
[مهار تیر شیروانی نبش]
arresting system payout
بازده سیستم مهار هواپیما
arresting net stanchion
قلاب تور مهار هواپیما
clamping jaw
فکهای مهار کننده گیره
bolster plate
صفحه برای مهار کردن
atonic
بی تکیه
recumbency
تکیه
unaccented
بی تکیه
enclitic
بی تکیه
accumbency
تکیه
accenting
تکیه
leanings
تکیه
emphasis
تکیه
loll
لم تکیه
lolled
لم تکیه
accented
تکیه
accent
تکیه
leaning
تکیه
accents
تکیه
lolling
لم تکیه
reliance
تکیه
lolls
لم تکیه
uncleat
بازکردن طناب مهار قایق ازساحل
mooring
نقطه مهار کردن قایق به ساحل
binding
مهار کردن بار در روی پالت
blocking and chocking
مهار بار روی وسیله ترابری
bindings
مهار کردن بار در روی پالت
hook cable
کابل قلاب اتصال مهار هواپیما
headfast
طنابی که سرکشتی را با ان به گویه یا باراندازمهارمیکنند مهار
shifts
تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
stanchion
مهار یامحدودکردن تیر دار کردن
shift
تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
triple team
سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
shifted
تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
support roller
تکیه گاه
rest
تکیه گاه
to base one self
تکیه کردن
to lean on a reed
تکیه بر اب کردن
to throw oneself on
تکیه کردن بر
arm rest
تکیه گاه
leaned
تکیه کردن
catch-phrase
تکیه کلام
insist
تکیه کردن بر
insisted
تکیه کردن بر
point of support
تکیه گاه
backrest
تکیه گاه
anchors
تکیه گاه
bolster
تکیه دادن
bolstered
تکیه دادن
bolsters
تکیه دادن
maulstick
تکیه دست
counterfort
دیوار تکیه
support
تکیه گاه
anchoring
تکیه گاه
anchor
تکیه گاه
bridge seat
تکیه گاه
accentual
تکیه دار
support bearing
تکیه گاه
fulcrum
تکیه گاه
mahlstick
تکیه دست
saddle bearer
تکیه گاه
rest
تکیه دادن
postpositive
الحاقی و بی تکیه
boilerplate
تکیه کلام
stand
تکیه گاه
insisting
تکیه کردن بر
anchorage
تکیه گاه
leans
تکیه زدن
rests
تکیه دادن
leans
تکیه کردن
leaned
تکیه زدن
anchorages
تکیه گاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com