English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
lateral support تکیه گاه کناری
Other Matches
side reflector منعکس کننده کناری رفلکتور کناری
accents : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accenting : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accent با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accented با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
enclitic متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
limbic کناری
costa خط کناری
non interference بر کناری
juxtaposition هم کناری
coastal کناری
non intervention بر کناری
marginal کناری
side weir سرریز کناری
touch line خط کناری زمین
marginal frequency بسامد کناری
side reflector پرتوافکن کناری
side board میز کناری
side band باند کناری
service road شوسه کناری
riparian رود کناری
head linesman داور خط کناری
gusset needles میلهای کناری
outside half هافبک کناری
frontage road جاده کناری
frontage road شوسه کناری
wider خط کناری والیبال
edge beam تیر کناری
widest خط کناری والیبال
wing halfback هافبکهای کناری
edge rope طناب کناری
limbic system دستگاه کناری
wide خط کناری والیبال
abutment پایه کناری پل
building line خط کناری ساختمان
sigmatismus lateralis تلفظ کناری حرف " س "
abutment کرانپایه پایه کناری
five yard line خط داخلی و موازی خط کناری
side lines محوطه بیرون از خط کناری
bye چیزهای کناری یاثانوی فرعی
byes چیزهای کناری یاثانوی فرعی
sidepiece قطعه کناری بخش جانبی
gable سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری
gables سه گوشی کنار شیروانی دیوار کناری
apteral ایوان ستوندار فاقد ستونهای کناری
edge finish شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
wider توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wide توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
widest توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
accenting تکیه
loll لم تکیه
lolled لم تکیه
lolling لم تکیه
lolls لم تکیه
reliance تکیه
unaccented بی تکیه
recumbency تکیه
leanings تکیه
accumbency تکیه
leaning تکیه
accents تکیه
enclitic بی تکیه
atonic بی تکیه
accented تکیه
emphasis تکیه
accent تکیه
leans تکیه کردن
propped تکیه گاه
lean تکیه کردن
leaned تکیه زدن
leaned تکیه کردن
lean تکیه زدن
prop تکیه گاه
leans تکیه زدن
slump over تکیه زدن
mahlstick تکیه دست
to lean on a reed تکیه بر اب کردن
to base one self تکیه کردن
support roller تکیه گاه
saddle bearer تکیه گاه
postpositive الحاقی و بی تکیه
point of support تکیه گاه
to throw oneself on تکیه کردن بر
catch-phrase تکیه کلام
counterfort دیوار تکیه
accentual تکیه دار
propping تکیه گاه
arm rest تکیه گاه
support bearing تکیه گاه
backrest تکیه گاه
boilerplate تکیه کلام
bridge seat تکیه گاه
catch-phrases تکیه کلام
maulstick تکیه دست
support تکیه گاه
stayed تکیه مهار
stay تکیه مهار
reclined تکیه کردن
anchors تکیه گاه
reclines تکیه کردن
relying تکیه کردن
anchoring تکیه گاه
anchor تکیه گاه
fulcrum تکیه گاه
bolster تکیه دادن
bolstered تکیه دادن
stand تکیه گاه
insist تکیه کردن بر
heel rest تکیه گاه
insisting تکیه کردن بر
insists تکیه کردن بر
bolsters تکیه دادن
recline تکیه کردن
insisted تکیه کردن بر
rests تکیه گاه
rest تکیه گاه
bearing تکیه گاه
rests تکیه دادن
anchorages تکیه گاه
anchorage تکیه گاه
relies تکیه کردن
relied تکیه کردن
rely تکیه کردن
rest تکیه دادن
movable support تکیه گاه متحرک
armpits تکیه گاه ارنج
armpit تکیه گاه ارنج
lateral support تکیه گاه جانبی
indirect support تکیه گاه بی واسطه
hinged support تکیه گاه مفصلی
slogans تکیه کلام شعار
direct support تکیه گاه بی واسطه
accentuated با تکیه تلفظ کردن
elastic support تکیه گاه ارتجاعی
anchorage distance فاصله تکیه گاهی
accentuate با تکیه تلفظ کردن
fixed support تکیه گاه گیردار
free support تکیه گاه ازاد
slogan تکیه کلام شعار
support تکیه گاه پایه
perceptual anchorage تکیه گاه ادراکی
support pression فشار تکیه گاه
support conditions شرایط تکیه گاهی
rests تکیه گاه استراحت
solid support تکیه گاه جامد
simple support تکیه گاه ساده
accentuates با تکیه تلفظ کردن
rest تکیه گاه استراحت
to lean against something تکیه زدن به چیزی
settlement of abutments نشست تکیه گاه
to lean out of the window به پنجره تکیه دادن
seat bars میلههای تکیه گاه
to lean against the wall به دیوار تکیه دادن
core print تکیه گاه ماهیچه
restraining support تکیه گاه گیردار
bearing plate صفحه تکیه گاه
leaned تکیه دادن بطرف
bench wall دیوار تکیه گاه
accumbent تکیه کننده سرغذا
bearing width عرض تکیه گاه
leans تکیه دادن بطرف
arch abutment تکیه گاه قوس
bearing stress تنش تکیه گاهی
accentually مطابق تکیه صدا
accumbent تکیه دار خوابیده
anchoring effect اثر تکیه گاهی
lean تکیه دادن بطرف
prop تیر شمع تکیه
propped تیر شمع تکیه
propping تیر شمع تکیه
journal تکیه گاه اصلی
journals تکیه گاه اصلی
abutment تکیه گاه نیمپایه
bow hand دسته تکیه گاه
accentuating با تکیه تلفظ کردن
bearing pressure فشار تکیه گاهی
stiffened at the supports تقویت شده در تکیه گاهها
accent mark یکی از علائم تکیه در موسیقی
back پشتی کنندگان تکیه گاه
backs پشتی کنندگان تکیه گاه
accentually بدانسان که تکیه صدارانشان دهد
bolster تکیه گاه حافظ دهانه پل
accubation تکیه دادن یادرازکشیدن سرخوراک
bolstered تکیه گاه حافظ دهانه پل
staddle چوب دستی تکیه گاه
stretcher تکیه گاه پای پاروزن
support movement تغییر مکان تکیه گاه
spanning فاصله دو تکیه گاه تیر
spanned فاصله دو تکیه گاه تیر
span فاصله دو تکیه گاه تیر
stretchers تکیه گاه پای پاروزن
support resistance واکنش یا مقاومت تکیه گاه
to emphasize تکیه کردن [زبان شناسی]
boss تکیه گاه یاتاقان شفت ها
bosses تکیه گاه یاتاقان شفت ها
bossing تکیه گاه یاتاقان شفت ها
spans فاصله دو تکیه گاه تیر
bossed تکیه گاه یاتاقان شفت ها
bearing pressure on foundation فشار تکیه گاهی شالوده
bearing support تکیه گاه متحمل بار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com