English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
automatic fire تیراندازی خودکار
Other Matches
automates بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automate بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automating بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automated بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
firing position موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
rifle clasp نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
firing range برد تیراندازی مسافت تیراندازی
synchroreceiver دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
automatic error correction تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
fire lane مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
live fire تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
autoloader اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
automatics خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
submachinegun مسلسل خودکار یانیمه خودکار
automatic خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatic check کنترل خودکار بررسی خودکار
automatic pilots وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilot وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
aided tracking سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
battery control central مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
automated teller machine ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
shelling report گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
link encryption خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
musketry تیراندازی
archery تیراندازی
gunning تیراندازی
popped تیراندازی
pops تیراندازی
gunnery تیراندازی
shootings تیراندازی
shooting تیراندازی
pop تیراندازی
firing area منطقه تیراندازی
fire power قدرت تیراندازی
dry sum مشق تیراندازی
field archery تیراندازی صحرایی
gunnery قوانین تیراندازی
lived تیراندازی جنگی
live تیراندازی جنگی
horseback archery تیراندازی سواره
the butts میدان تیراندازی
firing line خط شروع تیراندازی
firing table جدول تیراندازی
offhand تیراندازی ایستاده
scheme of fire طرح تیراندازی
guns تیراندازی کردن
methode of fire روش تیراندازی
fires تیراندازی کردن
fired تیراندازی کردن
fire تیراندازی کردن
fire bay دهلیز تیراندازی
gunning تمرین تیراندازی
order of fire روش تیراندازی
fire trench سنگر تیراندازی
handbow کمان تیراندازی
ready position حاضربه تیراندازی
gun تیراندازی کردن
riflery تیراندازی تفنگداری
verification fire تیراندازی ازمایشی
delivery error اشتباه در تیراندازی
shoots تیراندازی کردن
conduct of fire هدایت تیراندازی
shoot تیراندازی کردن
conduct of fire اجرای تیراندازی
school shooting تیراندازی در مدرسه
combat firing تیراندازی جنگی
shots تیراندازی تیرانداز ماهر
open fire شروع به تیراندازی کردن
archery تیراندازی با تیر و کمان
pit detail کمک مربی تیراندازی
absolute error اشتباه مطلق تیراندازی
firing battery اتشبار تیراندازی کننده
field roving course مسابقه تیراندازی جنگلی
range correction تصحیح برد تیراندازی
range firing تیراندازی در میدان تیر
qualification badge نشان مهارت در تیراندازی
field round یک دور تیراندازی صحرایی
shots گلوله تیراندازی شده
recoiling دفع ضربت تیراندازی
recoiled دفع ضربت تیراندازی
recoil دفع ضربت تیراندازی
shooting gallery میدان تیراندازی تمرینی
shooting galleries میدان تیراندازی تمرینی
gun fire توپ بامدادیاشام تیراندازی
firing data عناصر مربوط به تیراندازی
firing line خط تیراندازی مدار اتش
main fire سیستم تیراندازی اصلی
shot گلوله تیراندازی شده
methode of fire روش اجرای تیراندازی
shot تیراندازی تیرانداز ماهر
shots تیراندازی شده تیرخورده
recoils دفع ضربت تیراندازی
field arrow تیرهای تیراندازی صحرایی
columbia round تیراندازی مخصوص زنان
set up اماده تیراندازی کردن
target arrow تیر مخصوص تیراندازی
skeet انداختن تمرین تیراندازی
squatting position وضعیت چمباتمه در تیراندازی
combat firing تمرین تیراندازی رزمی
time fire تیراندازی با گلوله زمانی
shootoff مسابقه اضافی تیراندازی
passives دفاع بدون تیراندازی
dwell at به تیراندازی ادامه دادن
squeeze off تیراندازی با فشار ماشه
shot تیراندازی شده تیرخورده
passive دفاع بدون تیراندازی
expert badge نشان مهارت در تیراندازی
trap shoot تیراندازی به هدفهای متحرک
gyro pilot سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
automatic coding برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
automatic toss روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
x ring دایره مرکزی هدف تیراندازی
skeet gun تفنگ مخصوص تیراندازی 8وضعی
target rifle تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
port حمل کردن مزغل تیراندازی
natural form وضع بدن هنگام تیراندازی
toxophily علم تیراندازی باتیر وکمان
string walking تمرین تیراندازی با تیر وکمان
string یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
plane of fire سطح مبنای مسیر تیراندازی
step through method تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
wingshooting تیراندازی به پرنده در حال پرواز
air and naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
repeat range با همین مسافت تیراندازی کنید
sector of fire قطاع اتش منطقه تیراندازی
target round یک دور تیراندازی با تیر وکمان
shooting position حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
power head نوک نیزه تیراندازی به ماهی
power form تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
plinking تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
point bland تیراندازی بدون نشانه روی
firing mechanism چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
gun shy کسی که از صدای تیراندازی می ترسد
double barreled shotgun تفنگ دولول برای تیراندازی جداگانه
lady paramount بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
trap gun تفنگ مخصوص تیراندازی به هدفهای متحرک
freestyle شنای ازادمسابقه تیراندازی با روش ازاد
sleeve هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
errors خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
ground fire تیراندازی باسلاحهای کوچک از زمین به هواپیما
shootings تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
sleeves هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
error خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
shooting تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
fire restriction محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
preparatory تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
intermittent اجرای تیراندازی بینابین حملات دیگر
slow fire یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
ready rack قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
armpit چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
armpits چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
howler بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
outshoot تعداد بیشتر و بهتر تیراندازی نسبت به حریف
olympic trench shooting مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
shoots زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
gunnery توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
target archery مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
shoot زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
snipe از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
sniped از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
snipes از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
roving gun توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
battle clout نوعی تیراندازی میدانی ازفاصله 002 متری
springing teal تیراندازی به هدفهایی که بطور عمودی بالا می ایند
hip shoot تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
high pheasant تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
flight arrow تیر مخصوص تیراندازی باپرواز منحنی و طویل
hereford round مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
sniping از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
howlers بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
freestyle مسابقه تیراندازی بکمک وسیله هدفگیری کشتی ازاد
first salvo اولین سری تیراندازی روی هدف دیگرانجام میشود
gun salute سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
time fire مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
captive firing ازمایش سریع سیستم تیراندازی موشک در روی سکو
redeye موشک زمین به هوای ردای که از روی دوش تیراندازی میشود
neglected این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglecting این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglect این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
subcaliber range تیراندازی بالوله جوفی یا تیربار اثرگذارمیدان تیر تنظیم هدف
shooting line خط موازی هدف که پای کمانگیران در تیراندازی روی ان قرارمی گیرد
neglects این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
verification fire تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
fire unit یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
clout shooting تیراندازی به هدف بزرگ ازمسافت 021 تا 081 متری باتیر و کمان
gunner's rule روش تخمین مسافت صحیح در تیراندازی با تیربار یاتفنگ بدون عقب نشینی
auyomated خودکار
automotive خودکار
automatous خودکار
automaticity خودکار
automatic pipet پی پت خودکار
autonomic خودکار
preset خودکار
pen خودکار
self acting خودکار
ballpoint pens خودکار ها
ballpoints خودکار ها
ball pens خودکار ها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com