English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
horseback archery تیراندازی سواره
Other Matches
firing position موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
rifle clasp نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
firing range برد تیراندازی مسافت تیراندازی
fire lane مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
live fire تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
roadways سواره رو
roadway سواره رو
mounted سواره
dragoon سواره نظام
cavalry سواره نظام
to ride one down سواره بکسی
overrides سواره گذشتن از
override سواره گذشتن از
overridden سواره گذشتن از
foot infantry غیر سواره
horse سواره نظام
overrode سواره گذشتن از
mounted messenger پیک سواره
dismounted به طورغیر سواره
horseman سواره نظام
dismounted غیر سواره
rides گردش سواره
ride گردش سواره
yeomanry سواره نظام
dragoons سواره نظام
cavalcades سواری گردش سواره
phylarch فرمانده سواره نظام
jousts نیزه بازی سواره
ironside نام سواره نظام
jousting نیزه بازی سواره
joust نیزه بازی سواره
jousted نیزه بازی سواره
he rolled them by سواره از پهلوی انها رد شد
cavalcade سواری گردش سواره
dragonnades بوسیله سواره نظام
cornetcy پرچم داری سواره نظام
dragoons سواره نظام راهدایت کردن
dragoon سواره نظام راهدایت کردن
equites سواره نظام صاحب امتیاز
bucks دولادولا رفتن سواره نظام
buck دولادولا رفتن سواره نظام
yeomanry سواره نظام سرباز داوطلب
rangers تفنگ دار سواره هنگ سوار
hussar سرباز سواره نظام سبک اسلحه
chevalier سرباز سواره نظام و مسلح سوار
ranger تفنگ دار سواره هنگ سوار
pindari غارتگر سواره درهندوستان درسدههای 71و 81
stag hunting شکار اهو با حالت سواره وکمک تازیها
mounted به طور سواره سوار شده روی وسیله دیگر
petronel یکجور تپانچه بزرگ که سواره نظام شدههای 61و 71بکارمیبردند
shelling report گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
tilted شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilt شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilts شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
sabretache خرجین یاکیسه چرمی پهن که بکمر بند سرباز سواره نظام اویخته است
pop تیراندازی
pops تیراندازی
popped تیراندازی
shooting تیراندازی
shootings تیراندازی
gunning تیراندازی
musketry تیراندازی
gunnery تیراندازی
archery تیراندازی
school shooting تیراندازی در مدرسه
dry sum مشق تیراندازی
field archery تیراندازی صحرایی
ready position حاضربه تیراندازی
delivery error اشتباه در تیراندازی
conduct of fire اجرای تیراندازی
combat firing تیراندازی جنگی
order of fire روش تیراندازی
automatic fire تیراندازی خودکار
offhand تیراندازی ایستاده
riflery تیراندازی تفنگداری
fire تیراندازی کردن
firing area منطقه تیراندازی
firing line خط شروع تیراندازی
verification fire تیراندازی ازمایشی
firing table جدول تیراندازی
fire bay دهلیز تیراندازی
the butts میدان تیراندازی
fire power قدرت تیراندازی
fire trench سنگر تیراندازی
methode of fire روش تیراندازی
scheme of fire طرح تیراندازی
handbow کمان تیراندازی
conduct of fire هدایت تیراندازی
guns تیراندازی کردن
fired تیراندازی کردن
gunnery قوانین تیراندازی
fires تیراندازی کردن
live تیراندازی جنگی
shoots تیراندازی کردن
shoot تیراندازی کردن
gun تیراندازی کردن
lived تیراندازی جنگی
gunning تمرین تیراندازی
target arrow تیر مخصوص تیراندازی
shots تیراندازی تیرانداز ماهر
squeeze off تیراندازی با فشار ماشه
time fire تیراندازی با گلوله زمانی
passives دفاع بدون تیراندازی
firing line خط تیراندازی مدار اتش
trap shoot تیراندازی به هدفهای متحرک
firing data عناصر مربوط به تیراندازی
squatting position وضعیت چمباتمه در تیراندازی
skeet انداختن تمرین تیراندازی
gun fire توپ بامدادیاشام تیراندازی
open fire شروع به تیراندازی کردن
pit detail کمک مربی تیراندازی
methode of fire روش اجرای تیراندازی
main fire سیستم تیراندازی اصلی
field roving course مسابقه تیراندازی جنگلی
archery تیراندازی با تیر و کمان
qualification badge نشان مهارت در تیراندازی
range firing تیراندازی در میدان تیر
range correction تصحیح برد تیراندازی
set up اماده تیراندازی کردن
shootoff مسابقه اضافی تیراندازی
passive دفاع بدون تیراندازی
firing battery اتشبار تیراندازی کننده
expert badge نشان مهارت در تیراندازی
shooting gallery میدان تیراندازی تمرینی
dwell at به تیراندازی ادامه دادن
shot تیراندازی شده تیرخورده
recoiled دفع ضربت تیراندازی
shot تیراندازی تیرانداز ماهر
shot گلوله تیراندازی شده
recoils دفع ضربت تیراندازی
shooting galleries میدان تیراندازی تمرینی
combat firing تمرین تیراندازی رزمی
field arrow تیرهای تیراندازی صحرایی
absolute error اشتباه مطلق تیراندازی
shots گلوله تیراندازی شده
shots تیراندازی شده تیرخورده
recoiling دفع ضربت تیراندازی
columbia round تیراندازی مخصوص زنان
recoil دفع ضربت تیراندازی
field round یک دور تیراندازی صحرایی
plane of fire سطح مبنای مسیر تیراندازی
point bland تیراندازی بدون نشانه روی
target rifle تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
toxophily علم تیراندازی باتیر وکمان
plinking تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
power form تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
step through method تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
wingshooting تیراندازی به پرنده در حال پرواز
x ring دایره مرکزی هدف تیراندازی
target round یک دور تیراندازی با تیر وکمان
string walking تمرین تیراندازی با تیر وکمان
skeet gun تفنگ مخصوص تیراندازی 8وضعی
shooting position حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
string یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
sector of fire قطاع اتش منطقه تیراندازی
repeat range با همین مسافت تیراندازی کنید
power head نوک نیزه تیراندازی به ماهی
natural form وضع بدن هنگام تیراندازی
firing mechanism چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
port حمل کردن مزغل تیراندازی
gun shy کسی که از صدای تیراندازی می ترسد
air and naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
double barreled shotgun تفنگ دولول برای تیراندازی جداگانه
slow fire یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
ground fire تیراندازی باسلاحهای کوچک از زمین به هواپیما
trap gun تفنگ مخصوص تیراندازی به هدفهای متحرک
error خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
sleeve هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
fire restriction محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
freestyle شنای ازادمسابقه تیراندازی با روش ازاد
shooting تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
shootings تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
sleeves هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
errors خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
intermittent اجرای تیراندازی بینابین حملات دیگر
preparatory تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
ready rack قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
lady paramount بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
armpits چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
armpit چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
target archery مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
sniping از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
howlers بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
springing teal تیراندازی به هدفهایی که بطور عمودی بالا می ایند
outshoot تعداد بیشتر و بهتر تیراندازی نسبت به حریف
howler بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
flight arrow تیر مخصوص تیراندازی باپرواز منحنی و طویل
hip shoot تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
olympic trench shooting مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
roving gun توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
sniped از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
shoot زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
battle clout نوعی تیراندازی میدانی ازفاصله 002 متری
shoots زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
high pheasant تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
snipes از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
gunnery توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
snipe از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
hereford round مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
captive firing ازمایش سریع سیستم تیراندازی موشک در روی سکو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com