Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 216 (11 milliseconds)
English	Persian
darkle	تیره تاریک
Search result with all words
dim	تاریک تیره کردن
dimmed	تاریک تیره کردن
dims	تاریک تیره کردن
obscure	تیره کردن تاریک کردن
obscured	تیره کردن تاریک کردن
obscurer	تیره کردن تاریک کردن
obscures	تیره کردن تاریک کردن
obscurest	تیره کردن تاریک کردن
obscuring	تیره کردن تاریک کردن
dark	تیره کردن تاریک کردن
darker	تیره کردن تاریک کردن
darkest	تیره کردن تاریک کردن
dimmest	تاریک تیره کردن
dimmer	تاریک تیره کردن
murkilly	بطور تاریک یا تیره
Other Matches
stygian	تاریک
darker	تاریک
lackluster	تاریک
darkest	تاریک
nighted	تاریک
murk	تاریک
ambiguous	تاریک
gloomier	تاریک
subfuscous	تاریک
gloomiest	تاریک
aphotic	تاریک
gloomy	تاریک
dark	تاریک
caliginous	تاریک
pitch dark	تاریک
dim	تاریک
dims	تاریک
nubilous	تاریک
dusky	تاریک
dimmed	تاریک
murine	از تیره موش جانوری از تیره موش
tenebrific	تاریک کننده
tenebrific	تاریک وتیره
twilight	تاریک و روشن
tenebrous	تاریک کننده
darkish	نسبتا تاریک
overshadowing	تاریک کردن
overshadowed	تاریک کردن
overshadow	تاریک کردن
darkroom	تاریک خانه
darkrooms	تاریک خانه
twilight	تاریک روشن
sombre	تاریک غم انگیز
darken	تاریک شدن
darken	تاریک کردن
darkening	تاریک شدن
darkening	تاریک کردن
twilit	تاریک وروشن
darkens	تاریک شدن
darkens	تاریک کردن
umbra	نقطه تاریک
somber	تاریک غم انگیز
obtenebrate	تاریک کردن
oubliette	حبس تاریک
darkener	تاریک کننده
cimmerian	فلمانی تاریک
overshadows	تاریک کردن
blinds	تاریک ناپیدا
blinded	تاریک ناپیدا
blind	تاریک ناپیدا
dark lines	خطوط تاریک
dims	: کم نور تاریک
electrode dark current	جریان تاریک
cat eyed	تاریک بین
dark current	جریان تاریک
dimmed	: کم نور تاریک
camera obscura	تاریک خانه
dim	: کم نور تاریک
gloom	تاریک کردن
black holes	زندان تاریک
benighted	شب زده تاریک
dusk	تاریک نمودن
to grow dark	تاریک شدن
dusk	تاریک وروشن
duskish	اندکی تاریک
duskily	تاریک وار
alley way	کوچه تاریک
obscurantism	تاریک اندیشی
black hole	زندان تاریک
gloaming	غروب تاریک و روشن
obfuscation	مبهم و تاریک کردن
hittorf dark space	فضای تاریک کاتد
cathode dark space	فضای تاریک کاتد
hittorf dark space	فضای تاریک هیتورف
crookes dark space	فضای تاریک کاتد
faraday dark space	فضای تاریک فارادی
dark line spectrum	طیف خطوط تاریک
aphotic stratum	لایه تاریک اقیانوس
anode dark space	فضای تاریک اند
nautical twilight	تاریک و روشن دریایی
aphotic zone	لایه تاریک اقیانوس
aston dark space	فضای تاریک استن
astronomical twilight	تاریک وروشن نجومی
darken ship	تاریک کردن ناو
dark trace tube	لامپ تصویر تاریک
dark trace screen	صفحه تصویر تاریک
aphotic zone	طبقه تاریک اقیانوس
sombrely	بطور تاریک یا افسرده
aphotic stratum	طبقه تاریک اقیانوس
crookes dark space	فضای تاریک هیتورف
It is getting dark .	هوادارد تاریک می شود
In the dark corner of the room .	در گوشه تاریک اطاق
pitchy	قیرگون سیاه و تاریک
obfuscate	مبهم و تاریک کردن
the narrow house	خانه تنگ و تاریک
It's too dark.	آن خیلی تاریک است.
Twilight . In the dusk of the evening .	گرگ ومیش ( تاریک وروشن )
camera obscura	اطاقک تاریک جعبه عکاسی
becloud	با ابر پوشاندن تاریک کردن
tenebrous	تاریک وتیره تاریکی اور
inks	مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن
dusk	تیرگی هواهوای تاریک روشن یا گرگ ومیش
ink	مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن
Try to be home before dark.	سعی کن قبل از تاریک شدن بیایی منزل
overcast	تیره
dashes	خط تیره
demomination	تیره
duskish	تیره
dashed	خط تیره
enigmatical	تیره
funereal	تیره
dash	خط تیره
gens	تیره
gloomiest	تیره
sombrous	تیره
gloomy	تیره
fuscous	تیره
hazy	تیره
obscures	تیره
darkness	تیره گی
ilk	تیره
haziest	تیره
hazier	تیره
murky	تیره
fuzzier	تیره
muddiest	تیره
muddies	تیره
muddier	تیره
muddied	تیره
caliginous	تیره
indistinct	تیره
muddy	تیره
muddying	تیره
fuzziest	تیره
fuzzy	تیره
cloudy	تیره
nebulous	تیره
murk	تیره
turbid	تیره
subfuscous	تیره
strained	تیره
opaque	تیره
obscuring	تیره
owl light	تیره گی
typed	تیره
types	تیره
heavy	تیره
dark <adj.>	تیره
heaviest	تیره
heavies	تیره
darker	تیره
heavier	تیره
blacks	تیره
darkest	تیره
blackest	تیره
blacker	تیره
nebulose	تیره
blacked	تیره
black	تیره
type	تیره
nubilous	تیره
families	تیره
family	تیره
dulling	تیره
obscure	تیره
owl light	تیره
dullest	تیره
obscured	تیره
duller	تیره
obscurer	تیره
dulled	تیره
dull	تیره
obscurest	تیره
fainter	تیره
faintest	تیره
faints	تیره
dulls	تیره
fainted	تیره
faint	تیره
gloomier	تیره
terne	تیره رنگ
malvaceae	تیره خطمی
obscuration	تیره سازی
muridae	تیره موش
muddily	بطور تیره
darkener	تیره کننده
mistily	بطور تیره
medulla spinalis	مغز تیره
terneplate	تیره رنگ
rachis	تیره پشت
picidae	تیره دارکوب
soft hyphen	خط تیره اختیاری
soft hyphen	خط تیره شرطی
overcloud	تیره کردن
subfamily	تیره فرعی
subgenus	تیره فرعی
spinal marrow	مغز تیره
dark hued	تیره رنگ
yin yang	تیره و روشن
dark <adj.>	رنگ تیره

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com