Dictiornary-Farsi | تیر تقویت عرضی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (10 milliseconds)

English	Persian
brace	تیر تقویت عرضی
braced	تیر تقویت عرضی
counter-brace	تیر تقویت عرضی


Search result with all words

transverse bracing	تقویت عرضی
Other Matches

crossbars	خط عرضی صلیب میله عرضی
crossbar	خط عرضی صلیب میله عرضی
transect	بطور عرضی برش کردن برش عرضی کردن
radar picket	ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
telephone repeater	دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
traverses	عرضی
crosses	عرضی
traversing	عرضی
cross	عرضی
lateral	عرضی
crossest	عرضی
crosser	عرضی
transverse	عرضی
crossbar	خط عرضی
crossbars	خط عرضی
traverse	عرضی
traversed	عرضی
latitude band	نوار عرضی
abeam	جهت عرضی
northing	مختصات عرضی
transection	برش عرضی
axis	خط طولی یا عرضی
latitude band	کمربند عرضی
collateral ganglia	عقدههای عرضی
radial load	بار عرضی
transverse acceleration	شتاب عرضی
transversal wave	موج عرضی
transversal section	برش عرضی
timber	دنده عرضی
square ball	پاس عرضی
sides way	نوسان عرضی
shape of cross section	نیمرخ عرضی
sagrod	مهار عرضی
sag rod	مهار عرضی
accidentalism	فلسفهء عرضی
accidentalism	فلسفه عرضی
radial play	بازی عرضی
transverse axis	محور عرضی
lateral tell	سبقت عرضی
cross brace	گیره عرضی
cross section	نیمرخ عرضی
cross section	برش عرضی
cross feed	تغذیه عرضی
cross section	مقطع عرضی
frame	دنده عرضی
cross roll	نورد عرضی
cross piece	تیر عرضی
cross hole	سوراخ عرضی
cross fall	شیب عرضی
cross cut	برش عرضی
cross trail	جاده عرضی
cross traverse	تراورس عرضی
crossed belt	تسمه عرضی
lateral stability	پایداری عرضی
lateral shifts	تغییرات عرضی
lateral route	جاده عرضی
lateral forces	نیروهای عرضی
cross beam	تیر عرضی
transverse plane	صفحه عرضی
horizontal plane	صفحه عرضی
phenomenally	عارضی عرضی
phenomenal	عارضی عرضی
cross head	تیر عرضی
deflection sweep	درو عرضی
cross brace	مهار عرضی
cross compartment	دهلیز عرضی
cross linking	اتصال عرضی
transverse joint	درز عرضی
transverse wave	موج عرضی
transverse valley	دره عرضی
accidents	صفت عرضی
accident	صفت عرضی
transverse stress	تنش عرضی
transverse section	مقطع عرضی
profile	مقطع عرضی
profiled	مقطع عرضی
transverse reinforcement	ارماتور عرضی
transverse scale	مقیاس عرضی
profiles	مقطع عرضی
profiling	مقطع عرضی
athwart	به طور عرضی
baselinesman	خط نگهدار خط عرضی
transverse fault	گسل عرضی
transverse bulkhead	تیغه عرضی
transverse crack	ترک عرضی
traversing fire	اتش عرضی
leak coil	بوبین عرضی
trimmed joist	تیر عرضی
cross slide	کشوی لغزنده عرضی
cross sectional area	سطح مقطع عرضی
thwarted	نشیمنگاه عرضی قایق
northing	محور عرضی نقشه
cross wall	دیوار پلهای عرضی
thwart	نشیمنگاه عرضی قایق
cross tree	رابط عرضی دکلها
y axis	محور عرضی مختصات
crossrial carriage	پاگیر تیر عرضی
rafter	تیر عرضی طاق
rafters	تیر عرضی طاق
enfilade	درو عرضی کردن
transverse test specimen	نمونه ازمایش عرضی
latitude band	نوار عرضی زمینی
cross barred	دارای میلههای عرضی
cross section	سطح مقطع عرضی
accidental	غیر مترقبه عرضی
traverse	حرکت عرضی یا مورب
traversed	حرکت عرضی یا مورب
transverse fatigue test	ازمایش خستگی عرضی
swinging of flow	نوسانات عرضی جریان
traverses	حرکت عرضی یا مورب
broadside aerial	تشعشع کننده عرضی
transverse conductance	مقدار هدایت عرضی
traversing	حرکت عرضی یا مورب
transection	برش یا مقطع عرضی
transverse cardan shaft	محور کاردان عرضی
transverse bending test	ازمایش خمش عرضی
cross-tree	[رابط عرضی دکلها]
shrouds	بکسلهای عرضی ناو
cross-aisle	[گوشواره عرضی کلیسا]
cross sectional data	دادههای برش عرضی
backward pass	پاس عرضی یا به عقب
cross level buble	حباب تراز عرضی
cross hole nut	مهره با سوراخ عرضی
section of valley	نیمرخ عرضی دره
career courses	دورههای عرضی نظامی
crossing target	هدفهای متحرک عرضی
valley cross section	نیمرخ عرضی دره
I have nothing more to say .	دیگر عرضی نیست ( ندارم )
cross-gable	[سه گوشی کنار شیروانی عرضی]
cross folding test	ازمایش چین خوردگی عرضی
head string	خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
keels	ستون عرضی مرکزی ناو
cross trail	جاده سرتاسری عرضی در منطقه
balkline	خط عرضی روی میز بیلیارد
keel	ستون عرضی مرکزی ناو
tumple	گردش حول محور عرضی
terete	استوانهای شکل در برش عرضی
lateral tell	پیشگیری هواپیما در حرکت عرضی
broad beam headlamp	نور افکن با تشعشع عرضی
toggles	میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
Could I have a word with you ?	عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
balked	قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
toggle	میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
balk	قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
stocked	ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
stock	ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
balking	قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
frame	قاب زهوار دور دنده عرضی نرده
balks	قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulked	قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulking	قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balkline spot	نقطه مرکزی خط عرضی روی میز بیلیارد
baulks	قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
phugoid oscillation	نوسانهای با پریود طولانی هواپیما حول محور عرضی
fishbone mine	سیستم کانال کشی یاحفاری که به صورت شاخههای موازی عرضی کنده میشود
ante-chapel	[قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
consolidation	تقویت
ampilification	تقویت
afforcement	تقویت
reinforcements	تقویت ها
boost	تقویت
gain	تقویت
gained	تقویت
support	تقویت
revival	تقویت
gains	تقویت
nutrition	تقویت
revivals	تقویت
boosts	تقویت
boosting	تقویت
boosted	تقویت
reinforce	تقویت
abet	تقویت
reinforcement	تقویت
invigoration	تقویت
reinforces	تقویت
fortifications	تقویت
fortification	تقویت
strengthening	تقویت
strutting	تقویت
corroboration	تقویت
intensification	تقویت
amplification	تقویت
abetment	تقویت
auxesis	تقویت
alimentation	تقویت
magnification factor	تقویت
furtherance	تقویت
over protection	تقویت
warping	پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
critical amplification	تقویت بحرانی
bar reinforcement	تقویت میله
augmentor	تقویت کننده
coefficient amplification	ضریب تقویت
concurrent reinforcement	تقویت همزمان
corroborator	تقویت کننده
continuous reinforcement	تقویت پیاپی
covert reinforcement	تقویت نااشکار
chained reinforcement	تقویت زنجیرهای
conjunctive reinforcement	تقویت عطفی