English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (10 milliseconds)
English Persian
foible تیغه شمشیر
foibles تیغه شمشیر
blade تیغه شمشیر
Search result with all words
guard کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
guarding کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
guards کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
forte نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
fortes نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
croise عبور تیغه شمشیر به شکل خاص
Other Matches
coning angle زاویه بین محور طولی تیغه ها و سطح مار بر نوک تیغه ها صرفنظر از خمش تیغه ها
covered گرفتن شمشیر به وضعی که شمشیر خودبخود در حمله حریف منحرف نشود
double مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled up مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
collective pitch control کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
sword شمشیر
swords شمشیر
swordsman شمشیر زن
blade شمشیر
spits شمشیر
spit شمشیر
bilbo شمشیر
bilboa شمشیر
bolo شمشیر
spurtle شمشیر
sword dance رقص شمشیر
swordsmanship شمشیر بازی
handle قبضه شمشیر
tucker شمشیر ساز
handles قبضه شمشیر
gladiate شمشیر مانند
hilts دسته شمشیر
hilt دسته شمشیر
foilsman شمشیر باز
daito شمشیر بزرگ
fences شمشیر بازی
sword cutter شمشیر ساز
sword cut زخم شمشیر
at the point of the sword بدم شمشیر
sword fish شمشیر ماهی
sword knot شرابه شمشیر
fencer شمشیر باز
fence شمشیر بازی
pommels قبه شمشیر
baldric بند شمشیر
pommel قبه شمشیر
rapiers شمشیر دودم
swordfish شمشیر ماهی.
swordplay فن شمشیر بازی
steels شمشیر پولادی
steeling شمشیر پولادی
steeled شمشیر پولادی
steel شمشیر پولادی
to carry sword شمشیر جستن
rapier شمشیر دودم
sabre cut زخم شمشیر
swordsman شمشیر باز
claymore شمشیر دودمه
With a stork of the sword. با ضرب شمشیر
scabbards غلاف شمشیر
scabbard غلاف شمشیر
swordlike شمشیر مانند
swordfishes شمشیر ماهی.
toledo شمشیر ابدارمصنوع تولدو
sword play مهارت در بکارگیری شمشیر
action on the blade تماس با شمشیر حریف
in line شمشیر در وضع حمله
fences شمشیر بازی کردن
academic assault شمشیر بازی نمایشی
fence شمشیر بازی کردن
backsword شمشیر یک لبهء برنده
stoccata پرتاب با ضربه شمشیر
curtle ax شمشیر کوتاه وسنگین
curtal ax شمشیر کوتاه وسنگین
point d'arret نوک چنگالی شمشیر
stoccado پرتاب با ضربه شمشیر
falchion شمشیر کوتاه و پهن
scimitar شمشیر هلالی شکل
weaknesses ناحیه نزدیک نوک شمشیر
foin فرو بردن شمشیر یا نیزه
partisan شمشیر پهن ودسته بلند
partizan شمشیر پهن ودسته بلند
circular parry دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
weak ناحیه نزدیک نوک شمشیر
partisans شمشیر پهن ودسته بلند
sabre cut زخم شوشکه ضربه شمشیر
double hi ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
counter parry دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
weakest ناحیه نزدیک نوک شمشیر
weaker ناحیه نزدیک نوک شمشیر
double touch ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
foibles نیمی از شمشیر از وسط تانوک
electric foil شمشیر فویل با نوک برقدار
sword dance اجرای رقص در اطراف شمشیر
engagement تماس دو تیفه شمشیر درگارد
engagements تماس دو تیفه شمشیر درگارد
The pen is mightier than the sword. <proverb> قلم قدرتمندتر از شمشیر است .
foible نیمی از شمشیر از وسط تانوک
bind کنارزدن شمشیر حریف بطرف بدن او
compound parry دفع شمشیر حریف با دو حرکت یا بیشتر
acinaces شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
saber شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
handle قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
director مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
line of engagement ناحیهای از سینه که روبروی شمشیر قراردارد
directors مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
handles قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
To behead ( decapitate ) someone . کسی را گردن زدن (با شمشیر وغیره )
sabers شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
change of engagement وادار کردن حریف به تغییرمسیر شمشیر
sabre شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
manipulators گرفتن شمشیر با شست وانگشت ابهام
sabres شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
binds کنارزدن شمشیر حریف بطرف بدن او
cutting edge تیغه
tail fin تیغه دم
septum تیغه
partition wall تیغه
curtain wall تیغه
lamina تیغه
screening, screenings تیغه
screens تیغه
lamella تیغه
boffle تیغه
screen تیغه
knife edge تیغه در
baffling تیغه
booming تیغه
booms تیغه
fin تیغه
fins تیغه
curtain-wall تیغه
baffles تیغه
knife تیغه
knifed تیغه
knifes تیغه
boomed تیغه
partition تیغه
boom تیغه
knife-edge تیغه در
knife-edges تیغه در
wedged تیغه
wedge تیغه
wedges تیغه
vane تیغه
partitions تیغه
baffled تیغه
vanes تیغه
blade تیغه
wedging تیغه
bulkheads تیغه
baffle تیغه
rib تیغه
bulkhead تیغه
screened تیغه
touches برخورد شمشیر به بدن ضربه فنی کشتی
touch برخورد شمشیر به بدن ضربه فنی کشتی
scimitar شمشیر کارد دسته دراز ونوک برگشته
propulsor فن چند تیغه
propeller blade تیغه پروانه
lathe tool تیغه تراش
partitions دیوار تیغه
commutator bar تیغه جابجاگر
retreating blade تیغه پس رونده
saw blade تیغه اره
non bearing wall دیوار تیغه
ploughshare تیغه خیش
non load bearing wall دیوار تیغه
butt rib تیغه انتهایی
load bearing partition تیغه باربر
boom تیغه [کشتی]
partition wall دیوار تیغه
baffle تیغه بلندگو
costa تیغه در بدنه
mould boar تیغه نهرکن
plowshare تیغه خیش
baffling تیغه بلندگو
plane iron تیغه نجاری
fan blade تیغه پروانه
guide vane تیغه هادی
baffles تیغه لامپ
baffles تیغه بلندگو
guide vane تیغه راهنما
frame partition تیغه قالبی
baffling تیغه لامپ
edge stress تنش تیغه
plain rib تیغه ساده
baffle تیغه لامپ
deep beam تیر تیغه
frame partition تیغه تیرپایهای
plane knife تیغه رنده
knived تیغه دار
baffled تیغه بلندگو
drop keel تیغه میانی
baffled تیغه لامپ
partition دیوار تیغه
turbine blade تیغه توربین
masons تیغه کشیدن
mason تیغه کشیدن
webs تیغه تیر
web تیغه تیر
load-bearing partition تیغه بابر
blade angle زاویه تیغه
blade back پشت تیغه
turbine vane تیغه توربین
cutting blade تیغه برش
bulkhead تیغه دیواره
transverse bulkhead تیغه عرضی
bulkheads تیغه در کشتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com