English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 180 (12 milliseconds)
English Persian
mfm ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
modified frequency modulation recording ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
Other Matches
modulation frequency بسامد تلفیق
amendatory اصلاحی
revisory اصلاحی
revisional اصلاحی
corrective اصلاحی
correctives اصلاحی
reformative اصلاحی
corrective maintenance پشتیبانی اصلاحی
corrective maintenance نگهداشت اصلاحی
corrective therapy درمان اصلاحی
intermediatory اصلاحی مصلحانه
remedial statutes قوانین اصلاحی
qualifying clauses مواد اصلاحی
modification order سفارش اصلاحی
correctives تادیب کننده اصلاحی
corrective تادیب کننده اصلاحی
cm نگهداشت اصلاحی aintenance
modificatory اصلاح امیز اصلاحی
simagin's improved variation واریاسیون اصلاحی سیماگین در دفاع گرونفلد
rider ماده اصلاحی یا الحاقی درشور سوم لایحه الحاقیه رای هیات منصفه
riders ماده اصلاحی یا الحاقی درشور سوم لایحه الحاقیه رای هیات منصفه
collating تلفیق
modulation تلفیق
collated تلفیق
patching together تلفیق
syncretism تلفیق
collates تلفیق
collate تلفیق
reconciliation تلفیق
syntheses تلفیق
synthesis تلفیق
conflated تلفیق کردن
conflates تلفیق کردن
collated تلفیق کردن
amplitude modulation تلفیق دامنهای
conflate تلفیق کردن
phase modulation تلفیق فازی
pulse modulation تلفیق تپشی
reconcilable قابل تلفیق
schematist تلفیق کننده
fm تلفیق بسامدی
collator تلفیق کننده
frequency modulation تلفیق بسامدی
conflating تلفیق کردن
PM تلفیق فازی
PM تلفیق مرحلهای
collates تلفیق کردن
compilations تلفیق همگردانی
collate تلفیق کردن
compilation تلفیق همگردانی
incorporation پیوستگی تلفیق
modulator تلفیق کننده
frequency modulation تلفیق فرکانس
collating تلفیق کردن
frequecny modulation recording ثبت تلفیق فرکانس
low level modulation تلفیق سطح پایین
pulse code modulation تلفیق رمز تپشی
modem تلفیق و تفکیک کننده
am تلفیق دامنهای odulation
conflation ترکیب دوعبارت بایکدیگر تلفیق
assimilated تلفیق کردن همانند ساختن
schematism تلفیق واجتماع اجرام اسمانی
frequency synthesizer ترکیب یا تلفیق کننده فرکانس
collating sequence توالی ترتیب رشته تلفیق
syncretic تلفیق کننده عقاید مختلف
assimilate تلفیق کردن همانند ساختن
assimilates تلفیق کردن همانند ساختن
assimilating تلفیق کردن همانند ساختن
external modem تلفیق و تفکیک کننده برونی
internal modem تلفیق و تفکیک کننده درونی
hayes compatible modem تلفیق و تفکیک کننده سازگار باهیز
stet processus گزارش اصلاحی تنظیم کردن ترک دعوی کردن
frequency generator بسامد زا
frequencies بسامد
low frequency بسامد کم
low frequency کم بسامد
l.f. بسامد کم
f بسامد
frequence بسامد
syntonic هم بسامد
frequency بسامد
threshold frequency بسامد استانه
medium frequency بسامد متوسط
marginal frequency بسامد کناری
m.f. بسامد متوسط
video frequency بسامد ویدئو
low frequency compensation تقویت بسامد کم
thershold frequency بسامد استانه
sound frequency بسامد صوتی
sonic frequency بسامد صوتی
vibrational frequency بسامد ارتعاش
radio ferquency بسامد رادیویی
r.f. بسامد رادیویی
voice frequency بسامد صدایی
picture frequency بسامد تصویر
wave frequency بسامد موج
word frequency بسامد واژگانی
resting frequency بسامد سکوت
natural frequency بسامد طبیعی
resonant frequency بسامد همنوا
v.l.f. بسامد بسیار کم
relative frequency بسامد نسبی
theoretical frequency بسامد نظری
frequency change تبدیل بسامد
frequency indicator بسامد نما
cut off frequency بسامد قطع
field repetition rate بسامد میدان
frequency function تابع بسامد
frequency distribution توزیع بسامد
frequency graph نمودار بسامد
flow frequency بسامد بدهها
frequency diagram نمودار بسامد
frame frequency بسامد صحنه
frequency band باند بسامد
frequency curve منحنی بسامد
frequency count شمار بسامد
frequency change تغییر بسامد
frequency converter تبدیل گر بسامد
frequency compensation تقویت بسامد
field frequency بسامد میدان
carrier frequency بسامد حامل
frequency meter بسامد سنج
audio frequency بسامد صوتی
audio frequency بسامد سمعی
frequency converter تغییردهنده بسامد
high frequency بسامد بالا
angular frequency بسامد زاویهای
h.f. بسامد زیاد
group frequency بسامد گروهی
fundamental frequency بسامد اصلی
absolute frequency بسامد مطلق
frequency table جدول بسامد
frequency response خم دامنه- بسامد
law of frequency قانون بسامد
beat frequency بسامد زنهای
limiting frequency بسامد حدی
inermediate frequency بسامد واسطه
farraginous تلفیق کننده کلیه شرایط واخلاقهای متفاوت وجنسهای مخالف
automatic frequency control نافم خودکار بسامد
flicker fusion frequency بسامد در هم امیزی سوسوها
beat frequency oscillator اوسیلاتور با بسامد زنهای
clock frequency بسامد زمان سنجی
ultrahigh frequency بسامد ماوراء زیاد
v.h.f. بسامد بسیار زیاد
frequency changer تغییر دهنده بسامد
observed frequency بسامد مشاهده شده
padder خازن تنظیم بسامد کم
frequency histogram نمودار ستونی بسامد
high frequency current جریان با بسامد زیاد
intermediate frequency amplifier فزونساز بسامد واسطه
intermediate frequency transformer مبدل بسامد واسطه
low frequency padder خازن تنظیم بسامد کم
radio frequency transformer مبدل بسامد رادیویی
high frequency compensation تقویت بسامد زیاد
Lous quinze [سبک فرانسوی تلفیق معماری روکوکو و نئوکلاسیک در زمان لوئی پانزدهم]
pcm تلفیق رمزضربان Compatible Plug شرکت تولید تجهیزات کامپیوتری anufacturerodulation
frequency polygon نمودار چند ضلعی بسامد
cff بسامد شاخص در سوسو زدن
critical flicker frequency بسامد شاخص در سوسو زدن
high frequency trimmer خازن تنظیم بسامد زیاد
frequency changer crystal بلور تغییر دهنده بسامد
tuned radio frequency receiver رادیو با بسامد میزان شده
radio frequency amplifier فزون ساز بسامد رادیویی
r f power supply منبع توان بسامد رادیویی
pushing figure اندیس تغییر بسامد پایین
pulling figure اندیس تغییر بسامد بالا
purpurin رنگ ارغوان یا قرمز [که از تلفیق روناس با ترکیبات فلزی دیگر بدست می آید.]
crystal frequency changer efficiency بازده بلور تغییر دهنده بسامد
conversion loss of frequency changer cry اتلاف بلور تغییر دهنده بسامد
frequency medulation تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
collator ماشینی که برای تلفیق و ادغام مجموعه کارتها یا سایر اسناد در یک رشته متوالی بکار می رود
low frequency امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
upward compatible اصلاحی به این معنی که یک سیستم کامپیوتری یا غستگاه جانبی قادر است هر کاری راکه مدل قبلی انجام می داده انجام داده و علاوه بر ان عملکردهای بیشتری هم داشته باشد سازگاری رو به پیشرفت
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
ppm Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
u.h.f. بسامد بسیار بسیار زیاد
ultra high frequency بسامد بسیار بسیار زیاد
rs c استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com