Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (2 milliseconds)
English
Persian
gold
ثروت رنگ زرد طلایی
golds
ثروت رنگ زرد طلایی
Other Matches
silver spoon
ثروت موروثی دارای ثروت موروثی ثروتمند
gilt-edged
لب طلایی
auburn
طلایی
gilt edged
لب طلایی
aureate
طلایی
gilt
طلایی
gilts
طلایی
golden
طلایی
auric
طلایی
buprestidan
طلایی
buprestis
طلایی
gilt edge
لب طلایی
nitro muriate acid
تیزاب طلایی
gold bug
سوسک طلایی
chrysanthemum
مینای طلایی
chrysanthemums
مینای طلایی
gold beetle
سوسک طلایی
goldstone
جام طلایی
goldsmith beetle
یکجورسوسک طلایی
golden shoe
کفش طلایی
may bug
طلایی پردار
aureate
طلایی رنگ
aureate
طلایی کردن
buprestis
سوسک طلایی
buprestidan
سوسک طلایی
golden age
عصر طلایی
gold fish
ماهی طلایی
hair of golden wire
گیسوان طلایی
goldfish
ماهی طلایی
golden ages
عصر طلایی
orfe
یکجور ماهی طلایی
chafer
سوسک طلایی پردار
cockchafer
سوسک طلایی پردار
dordo
ماهی طلایی دریایی
golden ratio
نسبت طلایی
[ریاضی]
hesverides
باغ سیبهای طلایی
golden opportunity
<idiom>
موقعیت طلایی وعالی
golden age
وابسته به مردمان عصر طلایی
golden ages
وابسته به مردمان عصر طلایی
rolled gold bracelet
دست بند طلایی
[غلتیده ]
golden retriever
سگ شکاری طلایی رنگ دورگه
riches
ثروت
moneybags
ثروت
warison
ثروت
wealth
ثروت
fortune
ثروت
fortunes
ثروت
wealth tax
مالیات بر ثروت
mammonism
ثروت پرستی
mammon
ممونا ثروت
purse proud
مغرور از ثروت
wealth of nations
ثروت ملل
national wealth
ثروت ملی
net wealth
ثروت خالص
wealth effect
اثر ثروت
social wealth
ثروت اجتماعی
plutolatry
ثروت پرستی
plutology
ثروت شناسی
plutonomy
علم ثروت
wealth creation
ایجاد ثروت
affluence
فراوانی ثروت
political economy
علم ثروت
commonwealth
ثروت عمومی
windfalls
ثروت باداورده
windfall
ثروت باداورده
bonanzas
ثروت باداورده
commonwealths
ثروت عمومی
bonanza
ثروت باداورده
weals
ثروت دارایی
treasure
ثروت جواهر
treasured
ثروت جواهر
treasures
ثروت جواهر
treasuring
ثروت جواهر
possession
ثروت ید تسلط
weal
ثروت دارایی
money
مسکوک ثروت
riches
ثروت زیاد
economic wealth
ثروت اقتصادی
wealth distribution
توزیع ثروت
distribution of wealth
توزیع ثروت
dismal science
علم ثروت
fortunes
دارایی ثروت
fortune
دارایی ثروت
worth
سزاوار ثروت
oriole
پری شاهرخ طلایی مرغ انجیر خوار
wealth saving relationship
رابطه ثروت و پس انداز
white elephant
<idiom>
ثروت یا مالکیت بیفایده
patrimony
ثروت موروثی میراث
productive
فراور مولد ثروت
patrimonies
ثروت موروثی میراث
to grow rich
ثروت بهم زدن
mammonite
ثروت دوست زرپرست
he is possessed of wealth
او دارای ثروت است
redistribution of wealth
توزیع دوباره ثروت
political economist
متخصص علم ثروت
man made wealth
ثروت ساخت بشر
golden ages
دوران طلایی که در آن بشر شاد و سعادتمند و معصوم بود
kapton
نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
golden age
دوران طلایی که در آن بشر شاد و سعادتمند و معصوم بود
goldstone
جامی که توسط اجسام طلایی رنگ پولک کاری شده
socialist
سوسیالیست طرفدار توزیع وتعدیل ثروت
It is immaterial how rich he may be .
مهم نیست چقدر ثروت داشته با شد
He left a large fortuue.
ثروت هنگفتی را به ارث (باقی )گذاشت
socialists
سوسیالیست طرفدار توزیع وتعدیل ثروت
social security wealth
ثروت ناشی از نظام تامین اجتماعی
To squander tyhe national wealth.
ثروت ملی را آتش زدن (برباد دادن )
he aims at riches
مقصودش مال اندوزی است میزندبرای ثروت
capital levy
مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود
physiocrat
کسیکه معتقداست که زمین یگانه سرچشمه ثروت است وحکومت بایدتابع طبیعت باشد
physiocracy
حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
physiocrats
اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
invisible hand
منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
Tianjan
شهر تیانجان
[شهری در شمال چین که از مراکز اصلی تولید فرش در چین بشمار رفته. زمینه اکثر فرش ها آبی رنگ به همراه طرح های زرد و طلایی می باشد.]
pigou effect
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com