Dictiornary-Farsi | جابجاگری بدون جرقه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
sparkless commutation	جابجاگری بدون جرقه


Other Matches

commutation	جابجاگری
commutating rectifier	یکسوکننده جابجاگری
commutating pole	قطب جابجاگری
commutating machine	ماشین جابجاگری
diameter of commutation	قطر جابجاگری
informally	بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation	بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
unformed	بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flattest	ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat	ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest	بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently	آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
sparked	جرقه
scintilla	جرقه
twinkler	جرقه زن
sparker	جرقه زن
nonsparking	ضد جرقه
sparks	جرقه
coughing	جرقه
sparkler	جرقه زن
ignescent	جرقه زن
ignition spark	جرقه
coughs	جرقه
sparking	جرقه
cough	جرقه
sparklers	جرقه زن
coughed	جرقه
spark	جرقه
Taoism	روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
striking	جرقه گیری
puncture	خلش جرقه
sparkish	جرقه وار
sparklet	جرقه کوچک
frying of arc	صدای جرقه
punctures	خلش جرقه
contact sparking	جرقه کنتاکت
spunkie	جرقه اتش
flashing over	جهش جرقه
wipe spark	جرقه لغزشی
blow out magnet	مغناطیس جرقه
punctured	خلش جرقه
flaming of arc	اشتعال جرقه
puncturing	خلش جرقه
arcing	جرقه زدن
strikingly	جرقه گیری
ignition gap	فاصله جرقه
ignition spark gap	فاصله جرقه
ignition spark	جرقه احتراق
non arcing metal	فلز بی جرقه
arc	هلال جرقه
arcs	هلال جرقه
ignition	جرقه زنی
misfire	جرقه ناگیری
misfired	جرقه ناگیری
sparkled	تلالو جرقه
sparkles	تلالو جرقه
non arcing lightning arrester	برقگیر بی جرقه
jump spark	جرقه جهنده
inductive spark	جرقه القائی
scintillating	جرقه زننده
igniting spark	جرقه احتراق
misfires	جرقه ناگیری
spark voltage	ولتاژ جرقه
spark setting	تنظیم جرقه
spark intensifier	جرقه افزا
spark gap	دهانه جرقه
spark control	نافم جرقه
spark condenser	خازن ضد جرقه
spark arrester	جرقه خاموش کن
sparkle	تلالو جرقه
solar flare	جرقه خورشیدی
helium flash	جرقه هلیومی
scintillator	جرقه زننده
scintillation	جرقه برق
scintillate	جرقه زدن
scintillant	جرقه زننده
induction spark	جرقه القائی
back fire	پس زدن جرقه
arc back	پس زدن جرقه
spark	جرقه زدن
sparks	جرقه زدن
sparkling	جرقه دار
sparking	تولید جرقه
sparked	جرقه زدن
quenching condenser	خازن جرقه گیر
sparkler	اتشبازی جرقه دار
sparklers	اتشبازی جرقه دار
ignition distributer	دلکو مقسم جرقه
variable spark	جرقه تنظیم پذیر
sparked	بارقه جرقه زدن
magnetic coil	بوبین میراکننده جرقه
toughen by sparks	سخت گردانی با جرقه
jump spark ignition	احتراق با جرقه جهنده
sphere gap	دهانه جرقه کروی
spark	بارقه جرقه زدن
ignescent	جرقه دار اتشی
rotary spark gap	دهانه جرقه گردان
spark quenching condenser	خازن جرقه گیر
sparks	بارقه جرقه زدن
disruptive voltage	ولتاژ جرقه زنی
re striking voltage	ولتاژ بازگیری جرقه
snappy	باروح جرقه دار
interrupter timing	میزان کردن جرقه
spark advance & retard	میزان کردن جرقه
jump spark distributor	دلکو با جرقه جهنده
auxiliary spark gap	دهانه جرقه یدکی
sparking of brushes	جرقه زدن زغالها
inductance component of spark	پخش القایی جرقه
spark timing	میزان کردن جرقه
arcing of brusher	جرقه زدن زغالها
ignition timing	میزان کردن جرقه
snappiest	باروح جرقه دار
breakdown voltage	ولتاژ جرقه زنی
carbon arc welding	جوشکاری با جرقه کربن
capacity component of spark	بخش فرفیتی جرقه
snappier	باروح جرقه دار
parataxis	مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law	مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
ignition circuit	مدار سیستم جرقه زنی
quenched spark gap	دهانه جرقه سرد شده
ignition cable	سیم سیستم جرقه زنی
anode breakdown voltage	ولتاژ جرقه زنی اند
triggered spark gap	دهانه جرقه ماشه دار
carbon arc lead burning	جوش سرب با جرقه کربن
ignition battery	باطری سیستم جرقه زنی
magneto	دستگاه ایجاد جرقه اتومبیل
ignition switch	کلید سیستم جرقه زنی
unstressed	بدون اضطراب بدون کشش
achylous	بدون کیلوس بدون قیلوس
unbranched	بدون انشعاب بدون شعبه
offhand	بدون مقدمه بدون تهیه
dynamo battery ignition unit	سیستم جرقه زنی دینام -باطری
nonsparking	ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
ignition over voltage	فشار قوی برای سیستم جرقه زنی
incendivity	خاصیت اتش زنی که در جرقه الکتریکی هست
to strike a spark out of	جرقه یابرق دراوردن از واداربه گفتن سخنان یکرکردن
coming in speed	حداقل سرعت گردش مگنتوبرای تامین ولتاژ لازم جهت جرقه زدن همزمان تمام شمع ها
spark printer	چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
recoilless	جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate	بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
flake	جرقه پوسته پوسته شدن
flaked	جرقه پوسته پوسته شدن
flaking	جرقه پوسته پوسته شدن
sparkles	جرقه زدن چشمک زدن
sparkled	جرقه زدن چشمک زدن
sparkle	جرقه زدن چشمک زدن
flash tube	لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
goalless	بدون گل
not nearctic	بدون
undoubted	بدون شک
but	بدون
ex	بدون
ex-	بدون
without	بدون
indubitable	بدون شک
i'll warrant	بدون شک
bottomless	بدون ته
wanting	بدون
doubtlessly	بدون شک
undoubtedly	بدون شک
acheilos	بدون لب
acheilous	بدون لب
to a certainty	بدون شک
obtrusively	بدون حق
sans	بدون
unstressed	بدون مد
and no mistake	بدون شک
inaction	بدون فعالیت
diamensionless	بدون بعد
acid free	بدون اسید
cordless	بدون سیم
indubitable	بدون تردید
humblest	بدون ارتفاع
dealated	بدون بال
bachelor	بدون عیال
achromatic	بدون ترخیم
achromic	بدون ترخیم
bachelors	بدون عیال
deice	بدون یخ کردن
degas	بدون گازکردن
acold	بدون احساسات
humble	بدون ارتفاع
immethodical	بدون اسلوب
anechoic	بدون انعکاس
involuntarily	بدون اراده
ametabolous	بدون دگردیسی
diamensionless	بدون اندازه
ametabolic	بدون دگردیسی
asymptomatic	بدون علامت
avirulent	بدون شدت
awless	بدون بیم
bareheaded	بدون کلاه
bloodlessly	بدون خونریزی
air dry	بدون رطوبت
by rote	بدون فکر
acranial	بدون کاسهء سر
immusical	بدون هماهنگی
achlamydeous	بدون پوشش
dimensionless	بدون بعد
unselfish	بدون خودخواهی