| Total search result: 203 (12 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| shift |
جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست . |
| shifted |
جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست . |
| shifts |
جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست . |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| ring shift |
جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند |
| shifts |
جابجایی ریاضی راست داده در کلمه |
| shifted |
جابجایی ریاضی راست داده در کلمه |
| shift |
جابجایی ریاضی راست داده در کلمه |
| shifted |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
| shifts |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
| shift |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
| least significant bit |
رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد. |
| masking |
عمل انتخاب بیتهای مختلف در کلمه |
| fix |
تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد |
| fixes |
تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد |
| justification |
انتقال بیتهای داده یا حروف به راست یا چپ یا حاشیه مستقیم پیدا کنند |
| justifications |
انتقال بیتهای داده یا حروف به راست یا چپ یا حاشیه مستقیم پیدا کنند |
| lsb |
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است |
| vertical |
بررسی تشخیص خطا که بیتهای کلمه با کل آن مقایسه و جمع می شوند |
| softest |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
| softer |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
| soft |
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد |
| righted |
جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست |
| righting |
جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست |
| right |
جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست |
| shifts |
جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه |
| shifted |
جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه |
| shift |
جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه |
| filter |
الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی |
| filters |
الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی |
| unallowable digit |
ترکیب غیر قانونی بیتهای کلمه طبق قوانین از پیش تعیین شده |
| variable |
کامپیوتری که در آن تعداد بیتهای یک کلمه متغیرند, و طبق نوع داده فرق می کنند |
| variables |
کامپیوتری که در آن تعداد بیتهای یک کلمه متغیرند, و طبق نوع داده فرق می کنند |
| shifts |
دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست |
| shifted |
دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست |
| shift |
دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست |
mask |
الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی |
| transmissions |
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند |
| transmission |
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند |
| masks |
الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی |
| ranges |
جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ |
range |
جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ |
| ranged |
جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ |
| texts |
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد |
| text |
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد |
| zone bits |
بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند |
| parallel |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
| parallels |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
| parallelling |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
| parallelled |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
| paralleled |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
| paralleling |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
| rotation |
جابجایی یک الگوی بیت درکلمه به چپ یا راست , بیت آخر قدیمی در بیت اول جدید قرار می گیرد |
hot |
فضای متن در سمت چپ حاشیه راست در متن کلمه پرداز |
| hotter |
فضای متن در سمت چپ حاشیه راست در متن کلمه پرداز |
| hottest |
فضای متن در سمت چپ حاشیه راست در متن کلمه پرداز |
| shifted |
در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود |
| shifts |
در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود |
| shift |
در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود |
| end |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
| ended |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
| ends |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
| hyphen |
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود |
| hyphens |
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود |
| logogriph |
نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد |
| zones |
محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود |
| zone |
محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود |
| search and replace |
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند |
| rightsizing |
فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc |
| dexiotropous |
واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست |
| dexiotropic |
واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست |
| tasks |
جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند |
| task |
جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند |
| false attack |
حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین |
| attention to port |
احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو |
| The main road bears to the right. |
این جاده اصلی به کمی راست [مورب در سمت راست] ادامه دارد. |
word |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
| worded |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
| bi directional |
چاپگری که میتواند حروف را از چپ به راست و از راست به چپ با توجه به حرکت نوک به جلو و عقب روی صفحه چاپ کند. |
| plain dealing |
معامله راست حسینی راست باز |
| orthotropous |
دارای تخمک راست راست اسه |
| To lead an idle life. |
راست راست راه رفتن ( ول بیکار ) |
| one two |
ضربههای چپ و راست ضربه چپ با هوک راست |
| prefixes |
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد |
| prefix |
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد |
| statute at large |
چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی |
word |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
| augmented |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
| augments |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
| augmenting |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
marker |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
| markers |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
| augment |
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر |
| worded |
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر |
Persian rug |
[فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.] |
| to rime one word with another |
یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن |
| off |
خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت |
| half face |
نیم به راست راست یانیم به چپ چپ |
| columnleft |
فرمان ستون به چپ چپ یا به راست راست |
| hypertext |
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر |
| processor |
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم |
| syllables |
جزء کلمه مقطع کلمه |
| synonym |
کلمه مترادف کلمه هم معنی |
| syllable |
جزء کلمه مقطع کلمه |
| synonyms |
کلمه مترادف کلمه هم معنی |
| keyword |
1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد |
| enclitic |
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد |
| bit stream |
بیتهای متوالی |
| information bits |
بیتهای اطلاعاتی |
| underhook |
گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن |
| versicular division |
تقسیم به بیتهای کوچک |
| soft |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
| softer |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
| softest |
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود |
| representation |
ترکیب بیتهای هرکد حرف |
| representations |
ترکیب بیتهای هرکد حرف |
| cycled |
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند |
| cycle |
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند |
| cycles |
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند |
| right justify |
هم تراز کردن از راست تنظیم کردن از راست |
| side step |
فرمان یک قدم به چپ یا به راست برداشتن یک قدم به چپ یا به راست |
| flag |
ثباتی که حاوی بیتهای پرچم و وضعیت CPU است |
| flags |
ثباتی که حاوی بیتهای پرچم و وضعیت CPU است |
| finite precision numbers |
استفاده از تعداد بیتهای ثابت برای نمایش اعداد |
| guide left |
فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ |
| time charter |
اجاره وسیله نقلیه برای مدت معین اجاره کشتی برای مدت معین |
| packing |
تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت دیسک یا نوار ذخیره شوند |
| displacement |
جابجایی |
| handling |
جابجایی |
| displacement ton |
تن جابجایی |
| displeacement of water |
جابجایی اب |
| convection |
جابجایی |
| relocation |
جابجایی |
| deplacement |
جابجایی |
| dislocation |
جابجایی |
| commutation |
جابجایی |
| head posisioning |
جابجایی هد |
| serial |
ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان |
| serials |
ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان |
format |
روش ذخیره سازی داده آدرس حاوی بیتهای صفحه انتخاب شده |
| encoding |
روش کد گذاری داده در دیسک مغناطیسی برای جلوگیری از مجموعهای از بیتهای مشابه |
| formats |
روش ذخیره سازی داده آدرس حاوی بیتهای صفحه انتخاب شده |
| chemical shift |
جابجایی شیمیایی |
| bimolecular displacement |
جابجایی دو مولکولی |
| cost of removal |
هزینه جابجایی |
| block move |
جابجایی بلوک |
| materials handling |
جابجایی مواد |
| dislocation defect |
نقص جابجایی |
| displacement current |
جریان جابجایی |
| shift |
جابجایی شعاعی |
| shift |
جابجایی مرکزقوس |
| shifted |
جابجایی مرکزقوس |
| shifted |
جابجایی شعاعی |
| commutation rules |
قواعد جابجایی |
| shifts |
جابجایی مرکزقوس |
| commutation relation |
رابطه جابجایی |
| commutative |
جابجایی پذیر |
| static relocation |
جابجایی ایستا |
| stokes shift |
جابجایی استوک |
| commutative law |
قانون جابجایی |
| commutativity |
جابجایی پذیری |
| shifts |
جابجایی شعاعی |
| shift reagent |
واکنشگر جابجایی |
| relocation register |
ثبات جابجایی |
| handling of goods |
جابجایی کالا |
| handling of goods |
جابجایی امتعه |
| doppler frequency |
جابجایی دوپلر |
| doppler shift |
جابجایی دوپلر |
| allach |
جابجایی بساوشی |
| allesthesia |
جابجایی بساوشی |
| hydride shift |
جابجایی هیدریدی |
| image shift |
جابجایی تصویر |
| associative shift |
جابجایی تداعی |
| eluviation |
جابجایی خاک |
| shear displacements |
جابجایی برشی |
| angular displacement |
جابجایی زاویهای |
| program relocation |
جابجایی برنامه |
| field displacement |
جابجایی میدان |
| dynamic relocation |
جابجایی پویا |
| alkyl shift |
جابجایی الکیلی |
| relocation factor |
ضریب جابجایی |
| odd |
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند. |
| odder |
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند. |
| recordings |
تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند |
| oddest |
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند. |
| alpha channel |
هشت بیت اول که خصوصیات پیکسل را بیان می کنند و بیتهای آخر رنگ آنرا |
| recording |
تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند |
| adjunct register |
ثبات بیت که در آن بیتهای ابتدایی اطلاعات کنترلی و سایر بیتها در اختیار برنامه است |
| blue shift |
جابجایی به سوی ابی |
| cargo handling at port |
جابجایی کالا در بندر |
| red shift |
جابجایی به سوی قرمز |
| rotation |
جابجایی سط ر و ستون در یک آرایه . |
| advection |
جابجایی افقی هوا |
| image displacement |
تغییر یا جابجایی تصویرتلویزیون |
| stock handling cost |
هزینه جابجایی موجودی |
commutative rule |
خاصیت جابجایی [ریاضی] |
| modular constraint |
محدودیت در جابجایی تصاویر |
| allocheiria |
جابجایی بساوشی متقارن |
| allochiria |
جابجایی بساوشی متقارن |
| ammunition handler |
متصدی جابجایی مهمات |
| hubble effect |
جابجایی به سوی قرمز |
| free movement of capital |
ازادی جابجایی سرمایه |
| output per unit of displacement |
توان در واحد جابجایی |
| itineration |
ازیک جابجایی دیگر |