| Total search result: 203 (13 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| shift     | 
		جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .   | 
		
	
		
		| shifted     | 
		جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .   | 
		
	
		
		| shifts     | 
		جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| ring shift     | 
		جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند   | 
		
	
		
		| shifts     | 
		جابجایی ریاضی راست داده در کلمه   | 
		
	
		
		| shifted     | 
		جابجایی ریاضی راست داده در کلمه   | 
		
	
		
		| shift     | 
		جابجایی ریاضی راست داده در کلمه   | 
		
	
		
		| shifted     | 
		جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند   | 
		
	
		
		| shifts     | 
		جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند   | 
		
	
		
		| shift     | 
		جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند   | 
		
	
		
		| least significant bit     | 
		رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.   | 
		
	
		
		| masking     | 
		عمل انتخاب بیتهای مختلف در کلمه   | 
		
	
		
		| fix     | 
		تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد   | 
		
	
		
		| fixes     | 
		تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد   | 
		
	
		
		| justification     | 
		انتقال بیتهای داده یا حروف به راست یا چپ یا حاشیه مستقیم پیدا کنند   | 
		
	
		
		| justifications     | 
		انتقال بیتهای داده یا حروف به راست یا چپ یا حاشیه مستقیم پیدا کنند   | 
		
	
		
		| lsb     | 
		رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است   | 
		
	
		
		| vertical     | 
		بررسی تشخیص خطا که بیتهای کلمه با کل آن مقایسه و جمع می شوند   | 
		
	
		
		| softest     | 
		محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد   | 
		
	
		
		| softer     | 
		محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد   | 
		
	
		
		| soft     | 
		محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد   | 
		
	
		
		| righted     | 
		جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست   | 
		
	
		
		| righting     | 
		جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست   | 
		
	
		
		| right     | 
		جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست   | 
		
	
		
		| shifts     | 
		جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه   | 
		
	
		
		| shifted     | 
		جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه   | 
		
	
		
		| shift     | 
		جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه   | 
		
	
		
		| filter     | 
		الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی   | 
		
	
		
		| filters     | 
		الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی   | 
		
	
		
		| unallowable digit     | 
		ترکیب غیر قانونی بیتهای کلمه طبق قوانین از پیش تعیین شده   | 
		
	
		
		| variable     | 
		کامپیوتری که در آن تعداد بیتهای یک کلمه متغیرند, و طبق نوع داده فرق می کنند   | 
		
	
		
		| variables     | 
		کامپیوتری که در آن تعداد بیتهای یک کلمه متغیرند, و طبق نوع داده فرق می کنند   | 
		
	
		
		| shifts     | 
		دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست   | 
		
	
		
		| shifted     | 
		دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست   | 
		
	
		
		| shift     | 
		دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست   | 
		
	
		
		mask       | 
		الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی   | 
		
	
		
		| transmissions     | 
		مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند   | 
		
	
		
		| transmission     | 
		مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند   | 
		
	
		
		| masks     | 
		الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی   | 
		
	
		
		| ranges     | 
		جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ   | 
		
	
		
		range       | 
		جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ   | 
		
	
		
		| ranged     | 
		جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ   | 
		
	
		
		| texts     | 
		سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد   | 
		
	
		
		| text     | 
		سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد   | 
		
	
		
		| zone bits     | 
		بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند   | 
		
	
		
		| parallel     | 
		داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند   | 
		
	
		
		| parallels     | 
		داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند   | 
		
	
		
		| parallelling     | 
		داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند   | 
		
	
		
		| parallelled     | 
		داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند   | 
		
	
		
		| paralleled     | 
		داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند   | 
		
	
		
		| paralleling     | 
		داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند   | 
		
	
		
		| rotation     | 
		جابجایی یک الگوی بیت درکلمه به چپ یا راست , بیت آخر قدیمی در بیت اول جدید قرار می گیرد   | 
		
	
		
		hot       | 
		فضای متن در سمت چپ حاشیه راست در متن کلمه پرداز   | 
		
	
		
		| hotter     | 
		فضای متن در سمت چپ حاشیه راست در متن کلمه پرداز   | 
		
	
		
		| hottest     | 
		فضای متن در سمت چپ حاشیه راست در متن کلمه پرداز   | 
		
	
		
		| shifted     | 
		در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود   | 
		
	
		
		| shifts     | 
		در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود   | 
		
	
		
		| shift     | 
		در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود   | 
		
	
		
		| end     | 
		حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند   | 
		
	
		
		| ended     | 
		حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند   | 
		
	
		
		| ends     | 
		حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند   | 
		
	
		
		| hyphen     | 
		فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود   | 
		
	
		
		| hyphens     | 
		فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود   | 
		
	
		
		| logogriph     | 
		نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد   | 
		
	
		
		| zones     | 
		محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود   | 
		
	
		
		| zone     | 
		محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود   | 
		
	
		
		| search and replace     | 
		خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند   | 
		
	
		
		| rightsizing     | 
		فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc   | 
		
	
		
		| dexiotropous     | 
		واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست   | 
		
	
		
		| dexiotropic     | 
		واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست   | 
		
	
		
		| tasks     | 
		جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند   | 
		
	
		
		| task     | 
		جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند   | 
		
	
		
		| false attack     | 
		حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین   | 
		
	
		
		| attention to port     | 
		احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو   | 
		
	
		
		| The main road bears to the right.     | 
		این جاده اصلی به کمی راست [مورب در سمت راست] ادامه دارد.   | 
		
	
		
		word       | 
		تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود   | 
		
	
		
		| worded     | 
		تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود   | 
		
	
		
		| bi directional     | 
		چاپگری که میتواند حروف را از چپ به راست و از راست به چپ با توجه به حرکت نوک به جلو و عقب روی صفحه چاپ کند.   | 
		
	
		
		| plain dealing     | 
		معامله راست حسینی راست باز   | 
		
	
		
		| orthotropous     | 
		دارای تخمک راست راست اسه   | 
		
	
		
		| To lead an idle life.     | 
		راست راست راه رفتن ( ول بیکار )    | 
		
	
		
		| one two     | 
		ضربههای چپ و راست ضربه چپ با هوک راست   | 
		
	
		
		| prefixes     | 
		کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد   | 
		
	
		
		| prefix     | 
		کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد   | 
		
	
		
		| statute at large     | 
		چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی   | 
		
	
		
		word       | 
		نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر   | 
		
	
		
		| augmented     | 
		تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر   | 
		
	
		
		| augments     | 
		تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر   | 
		
	
		
		| augmenting     | 
		تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر   | 
		
	
		
		marker       | 
		نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر   | 
		
	
		
		| markers     | 
		نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر   | 
		
	
		
		| augment     | 
		تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر   | 
		
	
		
		| worded     | 
		نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر   | 
		
	
		
		Persian rug       | 
		[فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]   | 
		
	
		
		| to rime one word with another     | 
		یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن   | 
		
	
		
		| off     | 
		خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت   | 
		
	
		
		| half face     | 
		نیم به راست راست یانیم به چپ چپ   | 
		
	
		
		| columnleft     | 
		فرمان ستون به چپ چپ یا به راست راست   | 
		
	
		
		| hypertext     | 
		روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر   | 
		
	
		
		| processor     | 
		ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم   | 
		
	
		
		| syllables     | 
		جزء کلمه مقطع کلمه   | 
		
	
		
		| synonym     | 
		کلمه مترادف کلمه هم معنی   | 
		
	
		
		| syllable     | 
		جزء کلمه مقطع کلمه   | 
		
	
		
		| synonyms     | 
		کلمه مترادف کلمه هم معنی   | 
		
	
		
		| keyword     | 
		1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد   | 
		
	
		
		| enclitic     | 
		متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد   | 
		
	
		
		| bit stream     | 
		بیتهای متوالی   | 
		
	
		
		| information bits     | 
		بیتهای اطلاعاتی   | 
		
	
		
		| underhook     | 
		گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن   | 
		
	
		
		| versicular division     | 
		تقسیم به بیتهای کوچک   | 
		
	
		
		| soft     | 
		حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود   | 
		
	
		
		| softer     | 
		حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود   | 
		
	
		
		| softest     | 
		حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود   | 
		
	
		
		| representation     | 
		ترکیب بیتهای هرکد حرف   | 
		
	
		
		| representations     | 
		ترکیب بیتهای هرکد حرف   | 
		
	
		
		| cycled     | 
		تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند   | 
		
	
		
		| cycle     | 
		تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند   | 
		
	
		
		| cycles     | 
		تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند   | 
		
	
		
		| right justify     | 
		هم تراز کردن از راست تنظیم کردن از راست   | 
		
	
		
		| side step     | 
		فرمان یک قدم به چپ یا به راست برداشتن یک قدم به چپ یا به راست   | 
		
	
		
		| flag     | 
		ثباتی که حاوی بیتهای پرچم و وضعیت CPU است   | 
		
	
		
		| flags     | 
		ثباتی که حاوی بیتهای پرچم و وضعیت CPU است   | 
		
	
		
		| finite precision numbers     | 
		استفاده از تعداد بیتهای ثابت برای نمایش اعداد   | 
		
	
		
		| guide left     | 
		فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ   | 
		
	
		
		| time charter     | 
		اجاره وسیله نقلیه برای مدت معین اجاره کشتی برای مدت معین   | 
		
	
		
		| packing     | 
		تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت دیسک یا نوار ذخیره شوند   | 
		
	
		
		| displacement     | 
		جابجایی   | 
		
	
		
		| handling     | 
		جابجایی   | 
		
	
		
		| displacement ton     | 
		تن جابجایی   | 
		
	
		
		| displeacement of water     | 
		جابجایی اب   | 
		
	
		
		| convection     | 
		جابجایی   | 
		
	
		
		| relocation     | 
		جابجایی   | 
		
	
		
		| deplacement     | 
		جابجایی   | 
		
	
		
		| dislocation     | 
		جابجایی   | 
		
	
		
		| commutation     | 
		جابجایی   | 
		
	
		
		| head posisioning     | 
		جابجایی هد   | 
		
	
		
		| serial     | 
		ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان   | 
		
	
		
		| serials     | 
		ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان   | 
		
	
		
		format       | 
		روش ذخیره سازی داده آدرس حاوی بیتهای صفحه انتخاب شده   | 
		
	
		
		| encoding     | 
		روش کد گذاری داده در دیسک مغناطیسی برای جلوگیری از مجموعهای از بیتهای مشابه   | 
		
	
		
		| formats     | 
		روش ذخیره سازی داده آدرس حاوی بیتهای صفحه انتخاب شده   | 
		
	
		
		| chemical shift     | 
		جابجایی شیمیایی   | 
		
	
		
		| bimolecular displacement     | 
		جابجایی دو مولکولی   | 
		
	
		
		| cost of removal     | 
		هزینه جابجایی   | 
		
	
		
		| block move     | 
		جابجایی بلوک   | 
		
	
		
		| materials handling     | 
		جابجایی مواد   | 
		
	
		
		| dislocation defect     | 
		نقص جابجایی   | 
		
	
		
		| displacement current     | 
		جریان جابجایی   | 
		
	
		
		| shift     | 
		جابجایی شعاعی   | 
		
	
		
		| shift     | 
		جابجایی مرکزقوس   | 
		
	
		
		| shifted     | 
		جابجایی مرکزقوس   | 
		
	
		
		| shifted     | 
		جابجایی شعاعی   | 
		
	
		
		| commutation rules     | 
		قواعد جابجایی   | 
		
	
		
		| shifts     | 
		جابجایی مرکزقوس   | 
		
	
		
		| commutation relation     | 
		رابطه جابجایی   | 
		
	
		
		| commutative     | 
		جابجایی پذیر   | 
		
	
		
		| static relocation     | 
		جابجایی ایستا   | 
		
	
		
		| stokes shift     | 
		جابجایی استوک   | 
		
	
		
		| commutative law     | 
		قانون جابجایی   | 
		
	
		
		| commutativity     | 
		جابجایی پذیری   | 
		
	
		
		| shifts     | 
		جابجایی شعاعی   | 
		
	
		
		| shift reagent     | 
		واکنشگر جابجایی   | 
		
	
		
		| relocation register     | 
		ثبات جابجایی   | 
		
	
		
		| handling of goods     | 
		جابجایی کالا   | 
		
	
		
		| handling of goods     | 
		جابجایی امتعه   | 
		
	
		
		| doppler frequency     | 
		جابجایی دوپلر   | 
		
	
		
		| doppler shift     | 
		جابجایی دوپلر   | 
		
	
		
		| allach     | 
		جابجایی بساوشی   | 
		
	
		
		| allesthesia     | 
		جابجایی بساوشی   | 
		
	
		
		| hydride shift     | 
		جابجایی هیدریدی   | 
		
	
		
		| image shift     | 
		جابجایی تصویر   | 
		
	
		
		| associative shift     | 
		جابجایی تداعی   | 
		
	
		
		| eluviation     | 
		جابجایی خاک   | 
		
	
		
		| shear displacements     | 
		جابجایی برشی   | 
		
	
		
		| angular displacement     | 
		جابجایی زاویهای   | 
		
	
		
		| program relocation     | 
		جابجایی برنامه   | 
		
	
		
		| field displacement     | 
		جابجایی میدان   | 
		
	
		
		| dynamic relocation     | 
		جابجایی پویا   | 
		
	
		
		| alkyl shift     | 
		جابجایی الکیلی   | 
		
	
		
		| relocation factor     | 
		ضریب جابجایی   | 
		
	
		
		| odd     | 
		سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.   | 
		
	
		
		| odder     | 
		سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.   | 
		
	
		
		| recordings     | 
		تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند   | 
		
	
		
		| oddest     | 
		سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.   | 
		
	
		
		| alpha channel     | 
		هشت بیت اول که خصوصیات پیکسل را بیان می کنند و بیتهای آخر رنگ آنرا   | 
		
	
		
		| recording     | 
		تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند   | 
		
	
		
		| adjunct register     | 
		ثبات بیت که در آن بیتهای ابتدایی اطلاعات کنترلی و سایر بیتها در اختیار برنامه است   | 
		
	
		
		| blue shift     | 
		جابجایی به سوی ابی   | 
		
	
		
		| cargo handling at port     | 
		جابجایی کالا در بندر   | 
		
	
		
		| red shift     | 
		جابجایی به سوی قرمز   | 
		
	
		
		| rotation     | 
		جابجایی سط ر و ستون در یک آرایه .   | 
		
	
		
		| advection     | 
		جابجایی افقی هوا   | 
		
	
		
		| image displacement     | 
		تغییر یا جابجایی تصویرتلویزیون   | 
		
	
		
		| stock handling cost     | 
		هزینه جابجایی موجودی   | 
		
	
		
		commutative rule       | 
		خاصیت جابجایی [ریاضی]   | 
		
	
		
		| modular constraint     | 
		محدودیت در جابجایی تصاویر   | 
		
	
		
		| allocheiria     | 
		جابجایی بساوشی متقارن   | 
		
	
		
		| allochiria     | 
		جابجایی بساوشی متقارن   | 
		
	
		
		| ammunition handler     | 
		متصدی جابجایی مهمات   | 
		
	
		
		| hubble effect     | 
		جابجایی به سوی قرمز   | 
		
	
		
		| free movement of capital     | 
		ازادی جابجایی سرمایه   | 
		
	
		
		| output per unit of displacement     | 
		توان در واحد جابجایی   | 
		
	
		
		| itineration     | 
		ازیک جابجایی دیگر   |