Total search result: 210 (16 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
right |
جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست |
righted |
جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست |
righting |
جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست |
|
|
Search result with all words |
|
shift |
جابجایی ریاضی راست داده در کلمه |
shift |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
shifted |
جابجایی ریاضی راست داده در کلمه |
shifted |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
shifts |
جابجایی ریاضی راست داده در کلمه |
shifts |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
ring shift |
جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند |
Other Matches |
|
shifted |
جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست . |
shifts |
جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست . |
shift |
جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست . |
shifts |
دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست |
shift |
دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست |
shifted |
دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست |
shell sort |
الگوریتم ذخیره داده که داده ها در هر عمل مرتب سازی بیشتر از یک جابجایی می توانند داشته باشند |
demands |
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد |
demand |
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد |
demanded |
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد |
shifts |
جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه |
shift |
جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه |
shifted |
جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه |
data leakage |
جابجایی غیر قانونی داده ازامکانات کامپیوتری |
arithmetic |
داده یا کلمهای که در ثبات یک بیت به چپ یا راست انتقال داده میشود و بیت انتها را از دست میدهد |
rotation |
جابجایی یک الگوی بیت درکلمه به چپ یا راست , بیت آخر قدیمی در بیت اول جدید قرار می گیرد |
shifted |
محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است |
shift |
محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است |
rotate |
جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی |
rotates |
جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی |
rotated |
جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی |
shifts |
محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است |
relocation |
جابجایی داده یا کدگذاری یا انتساب محل مطلق پیش از اجرای برنامه |
relocation |
جابجایی داده یا کدگزاری یاانتساب محل مطلق درحین اجرای برنامه |
storing |
ثباتی درCPU که داده را پیش از پردازش یا جابجایی به محلی از حافظه نگه می دارد |
store |
ثباتی درCPU که داده را پیش از پردازش یا جابجایی به محلی از حافظه نگه می دارد |
justifications |
انتقال بیتهای داده یا حروف به راست یا چپ یا حاشیه مستقیم پیدا کنند |
justification |
انتقال بیتهای داده یا حروف به راست یا چپ یا حاشیه مستقیم پیدا کنند |
rightsizing |
فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc |
dexiotropous |
واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست |
dexiotropic |
واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست |
tasks |
جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند |
task |
جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند |
shifted |
در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود |
shifts |
در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود |
shift |
در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود |
attention to port |
احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو |
The main road bears to the right. |
این جاده اصلی به کمی راست [مورب در سمت راست] ادامه دارد. |
end |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
ended |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
ends |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
bi directional |
چاپگری که میتواند حروف را از چپ به راست و از راست به چپ با توجه به حرکت نوک به جلو و عقب روی صفحه چاپ کند. |
orthotropous |
دارای تخمک راست راست اسه |
To lead an idle life. |
راست راست راه رفتن ( ول بیکار ) |
plain dealing |
معامله راست حسینی راست باز |
one two |
ضربههای چپ و راست ضربه چپ با هوک راست |
enquiry |
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده |
resource |
قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند |
RIFF |
قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند |
off |
خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت |
columnleft |
فرمان ستون به چپ چپ یا به راست راست |
half face |
نیم به راست راست یانیم به چپ چپ |
underhook |
گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن |
parallelling |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallelling |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
parallels |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
parallels |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallelled |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallelled |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
paralleling |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
paralleled |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
paralleled |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallel |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
parallel |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
paralleling |
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند |
source |
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد |
searching storage |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
search |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searched |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searches |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
searchingly |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
right justify |
هم تراز کردن از راست تنظیم کردن از راست |
side step |
فرمان یک قدم به چپ یا به راست برداشتن یک قدم به چپ یا به راست |
guide left |
فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ |
data processing |
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها |
data preparation |
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها |
tails |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
tailed |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
tail |
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده |
convection |
جابجایی |
handling |
جابجایی |
relocation |
جابجایی |
commutation |
جابجایی |
displacement ton |
تن جابجایی |
deplacement |
جابجایی |
head posisioning |
جابجایی هد |
displacement |
جابجایی |
dislocation |
جابجایی |
displeacement of water |
جابجایی اب |
privacy |
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند |
eluviation |
جابجایی خاک |
displacement current |
جریان جابجایی |
image shift |
جابجایی تصویر |
field displacement |
جابجایی میدان |
alkyl shift |
جابجایی الکیلی |
allach |
جابجایی بساوشی |
allesthesia |
جابجایی بساوشی |
program relocation |
جابجایی برنامه |
doppler frequency |
جابجایی دوپلر |
handling of goods |
جابجایی کالا |
relocation register |
ثبات جابجایی |
doppler shift |
جابجایی دوپلر |
dynamic relocation |
جابجایی پویا |
bimolecular displacement |
جابجایی دو مولکولی |
relocation factor |
ضریب جابجایی |
associative shift |
جابجایی تداعی |
block move |
جابجایی بلوک |
angular displacement |
جابجایی زاویهای |
dislocation defect |
نقص جابجایی |
handling of goods |
جابجایی امتعه |
shift |
جابجایی شعاعی |
commutation rules |
قواعد جابجایی |
stokes shift |
جابجایی استوک |
commutative |
جابجایی پذیر |
commutative law |
قانون جابجایی |
commutativity |
جابجایی پذیری |
shifts |
جابجایی شعاعی |
shear displacements |
جابجایی برشی |
cost of removal |
هزینه جابجایی |
shifts |
جابجایی مرکزقوس |
shifted |
جابجایی شعاعی |
shift |
جابجایی مرکزقوس |
shift reagent |
واکنشگر جابجایی |
commutation relation |
رابطه جابجایی |
chemical shift |
جابجایی شیمیایی |
materials handling |
جابجایی مواد |
shifted |
جابجایی مرکزقوس |
static relocation |
جابجایی ایستا |
hydride shift |
جابجایی هیدریدی |
allochiria |
جابجایی بساوشی متقارن |
stock handling cost |
هزینه جابجایی موجودی |
commutative group [math.] |
گروه جابجایی [ریاضی] |
Abelian group [math.] |
گروه جابجایی [ریاضی] |
advection |
جابجایی افقی هوا |
matrixes |
جابجایی سط ر و ستون در آرایه |
red shift |
جابجایی به سوی قرمز |
allocheiria |
جابجایی بساوشی متقارن |
matrix |
جابجایی سط ر و ستون در آرایه |
free movement of capital |
ازادی جابجایی سرمایه |
ammunition handler |
متصدی جابجایی مهمات |
rotation |
جابجایی سط ر و ستون در یک آرایه . |
itineration |
ازیک جابجایی دیگر |
blue shift |
جابجایی به سوی ابی |
translation |
جابجایی [ریاضی] [فیزیک] |
commutative law |
خاصیت جابجایی [ریاضی] |
hubble effect |
جابجایی به سوی قرمز |
commutative rule |
خاصیت جابجایی [ریاضی] |
cargo handling at port |
جابجایی کالا در بندر |
handling charges |
هزینههای جابجایی کالا |
image displacement |
تغییر یا جابجایی تصویرتلویزیون |
drunkennes |
خطای جابجایی یا لغزش |
modular constraint |
محدودیت در جابجایی تصاویر |
sand cone method |
طریقه جابجایی ماسه |
output per unit of displacement |
توان در واحد جابجایی |
commutative property |
خاصیت جابجایی [ریاضی] |
half left |
فرمان نیم به چپ چپ یا نیم به راست راست |
CDs |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
CD |
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند |
cartridge |
دیسک سخت قابل جابجایی |
commutative group [math.] |
گروه جابجایی پذیر [ریاضی] |
Abelian group [math.] |
گروه جابجایی پذیر [ریاضی] |
chemical shift equivalent protons |
پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر |
globally |
تابع جابجایی که یک قطعه متن |
global |
تابع جابجایی که یک قطعه متن |
removable |
آنچه قابل جابجایی است |
cartridges |
دیسک سخت قابل جابجایی |
chemical shift non equivalent protons |
پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر |
sql |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود |
structure |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structuring |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structures |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
displacement |
جابجا شدن جابجایی تغییر مکان |
queries |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
query |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
queried |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
querying |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
centure of pressure travel |
جابجایی خطی مرکز فشار درامتداد وتر |
machine address |
مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد |
directories |
SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری |
work |
انتقال انرژی برابرحاصلضرب نیرو در جابجایی نقطه اثر ان |
worked |
انتقال انرژی برابرحاصلضرب نیرو در جابجایی نقطه اثر ان |
directory |
SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری |
distribute |
چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها |
distributing |
چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها |
distributes |
چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها |
advection |
جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما |
explicit address |
آدرسی در دوبخش است . یکی نقط ه ارجاع دیگری جابجایی یا مقدار اندیس |
logic seeking |
چاپگری که میتواند اطلاع مورد نیاز را با کمترین جابجایی نوک تامین میکند |
QBE |
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود |
check |
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند |
checks |
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند |
serial |
یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید. |
mass storage |
سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند |
cell |
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود |
gremlin |
خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال |
storage |
ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود |
gremlins |
خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال |
content addressable addressing |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند |
cells |
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود |
checked |
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند |