Dictiornary-Farsi | جاده انشعابی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
spur	جاده انشعابی
spurring	جاده انشعابی
spurs	جاده انشعابی


Other Matches

trifurcation	سه انشعابی
schisms	مسلک انشعابی
schism	مسلک انشعابی
branch circuit	مدار انشعابی
trifurcate	چیز سه انشعابی
bleeding turbo generator	توربو ژنراتور انشعابی
distributary	انشعابی شعبه رود
divided highway [American E]	شاهراه چند خطی [جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
underpass	مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
underpasses	مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
emerging traffic	جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
merging traffic	ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
road screen	پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
service road	جاده کناری جاده سرویس
going	وضع جاده زمین جاده
standalone	ترمینال کامپیوتر با پردازنده و حافظه که مستقیماگ به مودم وصل میشود و بدون اینکه عنصر شبکه یا انشعابی از آن باشد
track clearer	جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
road distance	مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
shoots	رویش انشعابی رویش شاخه
shoot	رویش انشعابی رویش شاخه
pathway	جاده
invious	بی جاده
way	جاده
path	جاده
hard core	پی جاده
roadless	بی جاده
turnpikes	جاده
turnpike	جاده
pathways	جاده
tracks	جاده
roadability	جاده رو
roadbed	کف جاده
track	جاده
road block	سد جاده
roadable	جاده رو
road blocks	سد جاده
road bed	کف جاده
routes	جاده
route	جاده
tracked	جاده
roadways	جاده
pads	جاده
rut	رد جاده
causeway	جاده
ruts	رد جاده
paths	جاده
line	جاده
blocking	سد جاده
pad	جاده
lines	جاده
roadway	جاده
roads	جاده
causeways	جاده
road	جاده
byroad	جاده فرعی
pack road	جاده مال رو
pathless	بدون جاده
raod bed	بستر جاده
post road	جاده پستی
by the side of the road	در کنار جاده
by way	جاده پرت
provincial road	جاده محلی
road capacity	فرفیت جاده
road builder	جاده ساز
profile of the road	نیمرخ جاده
spur track	جاده فرعی
overhead roadway	جاده هوایی
chip spreader	جاده صاف کن
operational route	جاده رزمی
cross country	خارج از جاده
cross road	تقاطع جاده
jacob's ladder	جاده شیری
diverticulum	جاده فرعی
high road	جاده عمده
hard core	زیرسازی جاده
frontage road	جاده کناری
drive way	جاده خیابان
double flow route	جاده دوطرفه
criterium	مسابقه جاده
cross trail	جاده عرضی
clearing iron	جاده پاک کن
collective goods	مانند جاده
operational route	جاده عملیاتی
by path	جاده فرعی
open route	جاده باز
molecular attracticm	جاده ذرات
lateral route	جاده عرضی
concrete pavement	جاده بتنی
double flow route	جاده دو خطه
road clearance	تخلیه جاده
road ditch	خندق جاده
causeway	جاده سنگفرش
berm	لبه جاده
traffic on public roads	ترافیک [جاده]
street traffic	ترافیک [جاده]
To make roads .	جاده کشیدن
commercial vehicle	وسیلهحملکالاومسافردر جاده
single flow	جاده یک مسیره
single carriageway road	راه با یک جاده
secondary road	جاده درجه دو
screed	شمشه جاده
route reconnaissance	شناسایی جاده
roadwheel	چرخ جاده
road roller	جاده صاف کن
road net	شبکه جاده ها
steam roller	جاده صاف کن
the impediment of a road	موانع جاده
roadhogs	خوک جاده
roadhog	خوک جاده
wayless	بدون جاده
uneven road	جاده ناهموار
trackless	بی جاده بی ریل
to beat a path	کوبیدن یک جاده
third class road	جاده درجه سه
the road was impaired	جاده خراب شد
the impediment of a road	پا گیرهای جاده
road junction	تقاطع جاده
sidetracked	جاده فرعی
sidetrack	جاده فرعی
roadside	کنار جاده
wayside	کنار جاده
path	جاده مال رو
roadsides	کنار جاده
main roads	جاده اصلی
streets	خیابانی جاده
paths	جاده مال رو
main road	جاده اصلی
bridle path	جاده اسب رو
bridle paths	جاده اسب رو
superhighway	جاده وسیع
superhighways	جاده وسیع
galaxy	جاده شیری
street	خیابانی جاده
sea lane	جاده دریایی
sea lanes	جاده دریایی
road building	جاده سازی
track	خط اهن جاده
galaxies	جاده شیری
axial road	جاده طولی
tracked	خط اهن جاده
tracks	خط اهن جاده
backway	جاده فرعی
backway	جاده پرت
bypath	جاده پرت
road construction	جاده سازی
bypath	جاده فرعی
asphalt paving	جاده سازی
alignments	مسیر جاده
alignment	مسیر جاده
access road	جاده دسترسی
toby	خیابان جاده اصلی
highwaymen	راهزن وسارق جاده
road side	کنار جاده یا خیابان
to stand across the road	درمیان جاده ایستادن
pathway	خط سیر جاده پیاده رو
highwayman	راهزن وسارق جاده
the road to tehran	راه یا جاده تهران
barricade	مهار هواپیما سد جاده
the road was impaired	جاده خراب بود
the f. path	جاده پیش یاجلویی
detours	جاده یا مسیر انحرافی
router	دستگاه جاده صاف کن
detour	جاده یا مسیر انحرافی
speedway	جاده سریع السیر
secondary road	جاده فرعی یا درجه 2
road time	زمان عبور از جاده
skid road	جاده لیز ولغزنده
route classification	طبقه بندی جاده ها
roadblock	وسیله انسداد جاده
steam roller	جاده کوب غلتک
subgrade	قشر بستر جاده
crash barrier	حصار کنار جاده
commercial road traffic	ترافیک جاده تجاری
bump	دست انداز جاده
flags	جاده سنگ فرش
flag	جاده سنگ فرش
uphill	جاده سربالا دشوار
raking	جای پا جاده باریک
rakes	جای پا جاده باریک
rake	جای پا جاده باریک
traffic lane	یک خط جاده برای یک مسیر
driving lane	یک خط جاده برای یک مسیر
lane	یک خط جاده برای یک مسیر
incoming traffic	جاده وسایل که می آیند
crossroads	تقاطعدر جاده یا خیابان
To construct( build ) roads and buildings.	جاده وساختمان ساختن
Straight hair (road,line).	موی ( جاده و خط ) صاف
You're on the wrong way.	جاده را اشتباهی آمدید.
The roads are obstructed.	جاده ها مسدود هستند.
road ditch	راه آب [کنار جاده]
outgoing traffic	جاده به راستای بیرونی
pathways	خط سیر جاده پیاده رو
barrier inspection	بازدید کنار جاده
verge	شانه خاکی جاده
crossroad	محل تقاطع دو جاده
milepost	کیلومتر شمار جاده
road blocks	مانع روی جاده
motor road	جاده موتور سواری
road block	مانع روی جاده
operational route	جاده حاضر به کار

spur