English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
signed route جاده علامت گذاری شده ودارای علایم شناسایی
Other Matches
defacto recognition شناسایی دوفاکتو شناسایی سیاسی کشوری که عملا" مستقل ودارای حق حاکمیت است ولی به عللی نمیتواند یا نمیخواهد به تعهدات بین المللی خود
lost cluster تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
datum dan buoy علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب
identification markings علایم شناسایی
berne list کتاب علایم شناسایی بین المللی
regulatory signs علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
route reconnaissance شناسایی جاده
road reconnaissance عملیات شناسایی جاده ها
panel code علامت رمزپرده شناسایی
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
signallzation علامت گذاری
marking علامت گذاری
markings علامت گذاری
mark علامت گذاری
demarcation علامت گذاری
earmarking علامت گذاری
coding علامت گذاری
codes and codification علامت گذاری
marks علامت گذاری
designation system سیستم علامت گذاری
space mark علامت فاصله گذاری
mark علامت گذاری کردن
bar coding علامت گذاری ستونی
marks علامت گذاری کردن
lettering علامت گذاری باحروف
marks علامت گذاری روی چیزی
mark علامت گذاری روی چیزی
color codig علامت گذاری کردن مهمات
marks نمره گذاری کردن علامت
mine spotting کشف و علامت گذاری مین
mark نمره گذاری کردن علامت
marking panel پرده علامت گذاری مین
air signal علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
ink مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن
inks مایع تاریک برای علامت گذاری و یا نوشتن
conventional sign علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
tailor's chalk گچ یا صابون خیاطی مخصوص علامت گذاری روی پارچه
compartment marking تقسیمات علامت گذاری شده داخل هواپیمای باری یاترابری
tick mark علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
management coding سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
indexes علامت گذاری یک موضوع تا انتخاب شود و به شکل اندیس ذخیره شوند
index علامت گذاری یک موضوع تا انتخاب شود و به شکل اندیس ذخیره شوند
indexed علامت گذاری یک موضوع تا انتخاب شود و به شکل اندیس ذخیره شوند
sea marker نوعی رنگ یا پودر رنگی که برای علامت گذاری اب دریا به کار می رود
burn in علامت گذاری یک صفحه تلویزیونی یا مانیتور پس از نمایش یک تصویر درخشان برای مدت طولانی
soft sector علامت گذاری قطاع ها وبخشهای روی یک دیسک که از اطلاعات نوشته شده ان استفاده میشود
stripping نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
plotters وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotter وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
de jure recognition شناسایی کامل و دایمی و بدون قیدوشرط یک دولت که در مقابل ان شناسایی عملی وجود دارد
stripped علامت گذاری شده بسته بندی شده
danbuoy بویه علامت گذاری بویه راهنما
ground signals سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
call-ups درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call up درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call-up درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
i , i ودارای صدای ای
earmarked نامزد شده مشخص شده علامت گذاری شده
divided highway [American E] شاهراه چند خطی [جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
underpass مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
underpasses مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
whipcord پارچه محکم ودارای نخ تابیده
emerging traffic جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
bomb reconnaissance شناسایی محل بمبهای عمل نکرده شناسایی محل بمب
air photographic شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
torose استوانهای شکل ودارای برجستگیهای متناوب
merging traffic ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
road screen پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
annotated print عکس علامت گذاری شده عکس رونویس شده
langur انواع میمونهای دم دراز ودارای ابروهای پرپشت اسیا
estrogen ماده که بطورطبیعی درگیاهان وجوددارد ودارای اثرات حیاتی مشابه است
lightwood درخت کاج گرجستانی که چوبش خشک ودارای قیراست وخوب می سوزد
service road جاده کناری جاده سرویس
going وضع جاده زمین جاده
hanger اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
hangers اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
english shepherd سگ گلهء انگلیسی که دارای اندازهء متوسط وبرنگ سیاه براق ودارای خالهای قهوهای یاخرمایی است
civision رمز و کشف کردن علایم تلویزیونی رمز کردن علایم تلویزیونی
symbol اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
ballistics of penetration شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
residential investments سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
fog signal علایم مه
symbol علامت ترسیمی علامت فرمولی
liederkranz پنیر تند ودارای بوی تند
character نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
characters نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
reflecting stud علایم شبنما
traffic sign تابلو علایم
hazard signs علایم خطر
indication signs علایم راهنمایی
cipher text علایم رمز
draught marks علایم ابخور
plimsol mark علایم بارگیری
sleeve emblem علایم سراستین
morse code علایم مورس
load lines علایم بارگیری
informative signs علایم اخباری
fiducial marks علایم پوشاننده
visual signal علایم بصری
control markings علایم کنترل
indication of masculinity علایم رجولیت
qualifying symbols علایم توصیفی
track clearer جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
road distance مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
signalled علایم مخابراتی مخابرات
signaled علایم مخابراتی مخابرات
signal علایم مخابراتی مخابرات
ghost signals علایم راداری سرگردان
emblems با علایم نشان دادن
emblem با علایم نشان دادن
symbolic logic زبان علایم یاعلامتی
base symbol علایم قراردادی مبنا
hazard signs علایم امکان تولیدخطر
legal assistance علایم قراردادی نقشه
accounting symbol علایم مشخصه حساب
military symbols علایم قراردادی نظامی
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
overcapitalization سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
legal assistance کمکهای قضایی شرح علایم
sign off علایم ختم مخابرات یامکالمات
r.m.a. color code علایم رنگی جامعه رادیوسازان
radar echo علایم روی صفحه رادار
descriptive name شرح علایم روی نقشه
signal area منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
break up حد فاصل علایم مشخصه هدف
ghost signals علایم راداری بدون منبع
grid ticks علایم شبکه بندی نقشه
break up مرز علایم مشخصه هدف
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
cooperative scorer بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
fiducial marks علایم منطبق شونده در صفحه رادار
service chevron علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
procedure sign علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
drift signal علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
contact ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacting ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacted ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacts ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
bingo علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
compliance index شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
grid ticks علایم مخصوص نشان دادن چندشبکهای بودن نقشه
blinker چراغ چشمک زن علایم خط و نقطه مرس و ارسال پیام
service marking علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
symbolic form علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
pips هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipping هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipped هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pip هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
meaconing گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
sanitize حفظ کردن اسناد و مدارک بااهمیت با تغییر اسامی یامحلها یا علایم مشخصه ان
public روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
knowledge شناسایی
reconnaissance شناسایی
recognition شناسایی
exploration شناسایی
identification شناسایی
recognizability شناسایی
counter reconnaisance ضد شناسایی
reconnoitred شناسایی کردن
identifies شناسایی کردن
indentification of soils شناسایی خاکها
specific search شناسایی مخصوص
identify شناسایی کردن
incognizant بدون شناسایی
identification test ازمون شناسایی
cognizance شناسایی اگاهی
identification card کارت شناسایی
identifying شناسایی کردن
investigation of foundation conditions شناسایی زمین پی
searches شناسایی کردن
marking panel پرده شناسایی
legalization شناسایی رسمی
identification document کارت شناسایی
ID card کارت شناسایی
badge کارت شناسایی
searched شناسایی کردن
map reconnaissance شناسایی نقشهای
aerial reconnaissance شناسایی هوایی
ammunition identification code کد شناسایی مهمات
amphibious reconnaissance شناسایی اب خاکی
searchingly شناسایی کردن
character table جدول شناسایی
boat hails شناسایی قایق
route reconnaissance شناسایی مسیر
kenspeckle قابل شناسایی
knowledge of persons شناسایی اشخاص
armed reconnaissance شناسایی مسلحانه
search شناسایی کردن
reconnoitering شناسایی کردن
reconnaissance party گروه شناسایی
reconnaissance party قسمت شناسایی
reconnaissance patrol گشتی شناسایی
visual identification شناسایی بصری
reconnoiter شناسایی کردن
reconnoitring شناسایی کردن
reconnoitres شناسایی کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com