English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
tramroad جاده مخصوص تراموا وواگن برقی
Other Matches
tramlines خط مخصوص واگن برقی
tramline خط مخصوص واگن برقی
tote road جاده مخصوص حمل لوازم وذخایر به محلی
fingerpost راهنمای جاده تیر راهنماییکه پیکان مخصوص هدایت داردومسیرجاده رانشان میدهد راهنما
vacuumed جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuums جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuum جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuuming جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
streetcar [American E] [old-fashioned] تراموا
tramlines خط تراموا
tramcar [British E] تراموا
tram [British E] تراموا
trolley bus تراموا
trolley buses تراموا
trolleycar [American E] [old-fashioned] تراموا
tramline خط تراموا
trolley [American E] [old-fashioned] تراموا
street railway خطوط تراموا
divided highway [American E] شاهراه چند خطی [جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
underpasses مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
underpass مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
emerging traffic جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
road screen پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
merging traffic ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
service road جاده کناری جاده سرویس
going وضع جاده زمین جاده
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
oil gear جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
road distance مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
track clearer جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
power traverse مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
galvanic برقی
powering برقی
powers برقی
before you know it برقی
powered برقی
electrical برقی
power برقی
electricians mate برقی
electric برقی
electrical induction القای برقی
electrical resistance مقاومت برقی
electrical series زوجهای برقی
electrical shant مهار برقی
electrical sheet ورقهای برقی
electrise برقی کردن
thermoelectric دما برقی
electrical discharge تخلیه برقی
electrical conductor رسانای برقی
three unit electrical system دستگاه سه برقی
electrical circuit مدار برقی
electrical energy انرژی برقی
electromotor موتور برقی
electrochemical برقی- شیمیایی
electromagnet اهنربای برقی
electrometallurgy متالورژی برقی
electrotype قالب برقی
eletro luminescence لومینسانس برقی
gymnotus مارماهی برقی
foud royant a سکته برقی
frigidaire یخچال برقی
power blower دمنده برقی
thermistor رزیستور برقی
non electric غیر برقی
electrotype چاپ برقی
electrothermal printer چاپگرحرارتی برقی
escalator پله برقی
single ignition احتراق تک برقی
electropathy معالجه برقی
electrotherapeutics درمان برقی
electric charge بار برقی
power turret برجک برقی
escalators پله برقی
moving staircase پله برقی
electric shock ضربه برقی
all electric تماما"برقی
electrification برقی کردن
electrifying برقی کردن
electrify برقی کردن
electrifies برقی کردن
electrified برقی کردن
before you can say knife برقی ناگهان
trolleys واگن برقی
trolley واگن برقی
trams واگن برقی
tram واگن برقی
electroreceptive device وسیله برقی
receiving apparatus وسیله برقی
chain saws اره برقی
chain saw اره برقی
electric shocks ضربه برقی
hot seat صندلی برقی
refrigerator یخچال برقی
refrigerators یخچال برقی
patent leather چرم برقی
hot plate اجاق برقی
hot-plate اجاق برقی
hot-plates اجاق برقی
power broom جاروی برقی
vacuum cleaner جاروی برقی
vacuum cleaners جاروی برقی
cable car تراموای برقی
cable cars تراموای برقی
dual ignition احتراق دو برقی
dual magneto مگنت دو برقی
electric , drill مته برقی
electric spectrum طیف برقی
electric fluid سیال برقی
electric flux شاره برقی
electric furnace کوره برقی
electric furnace بوته برقی
electric heater بخاری برقی
electric thermometer دماسنج برقی
electric train قطار برقی
electric train ترن برقی
electric welding جوشکاری برقی
current consuming device وسیله برقی
electric soldering iron هویه برقی
electric power توان برقی
electric amalgam ملغمه برقی
electric arch قوس برقی
electric brake ترمز برقی
electric candle شمع برقی
electric cleaner جارو برقی
electric current جریان برقی
electric cushion بالش برقی
electric iron اطو برقی
electric light روشنایی برقی
elements سازه برقی
element سازه برقی
electric machine دستگاه برقی
electric welding جوش برقی
vulcanization جوش برقی
trolley car اتوبوس برقی
powering توان برقی
powers توان برقی
powered دستگاه برقی
vulcanizer جوشکار برقی
powers دستگاه برقی
trolly واگن برقی
powering دستگاه برقی
powered توان برقی
moving stairway پله برقی
escalator پله برقی
trolley bus اتوبوس برقی
thermoelectric گرما برقی
triple ignition احتراق سه برقی
two unit system دستگاه دو برقی
power توان برقی
appliances وسیله برقی
appliance وسیله برقی
trolley buses اتوبوس برقی
moving staircase پله برقی
power دستگاه برقی
trolleybus اتوبوس برقی
fridge یخچال برقی سردخانه
density of charge چگالی بار برقی
fridges یخچال برقی سردخانه
utensil plug دو شاخه وسایل برقی
metallize جوشکاری برقی کردن
metalize جوشکاری برقی کردن
cable way راه اهن برقی
electric boiler دیگ بخار برقی
galvanic skin response پاسخ برقی پوست
volcanize جوش برقی دادن
voltameter ولتاژ سنج برقی
utensil socket [پریز دستگاه برقی]
frig یخچال برقی سردخانه
attachment plug دوشاخه وسایل برقی
differential electromagnet اهنربای برقی تقابلی
ect درمان با تشنج برقی
electric typewriter ماشین تحریر برقی
shock therapy درمان با ضربه برقی
electric convulsive therapy درمان با تشنج برقی
electric railway راه اهن برقی
drilling machine مته برقی [ابزار]
electric drill مته برقی [ابزار]
electrical metallic tubing لوله برقی فلزی
photo emission effect صدور نور- برقی
electroshock therapy درمان با ضربه برقی
electronarcosis خواب انگیزی برقی
boring machine مته برقی [ابزار]
electrodiagnosis تشخیص با دستگاههای برقی
electrodermal response پاسخ برقی پوست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com