Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
gravity
جاذبه زمین کشش انحراف
Other Matches
earth's attraction
جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
free air anomaly
اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
apparent wander
انحراف سمت ژیروسکوپی انحراف سمت ژیروسکوپ دراثر چرخش زمین
geomagnetic
وابسته به جاذبه زمین
gravity
جاذبه زمین درجه کشش
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
geotropism
رشدو نمو گیاه تحت تاثیر قوه جاذبه زمین
deviation
انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
deviations
انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
drifts
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifting
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drift
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifted
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
yawed
انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
yaw
انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
preccession
انحراف محور ژیروسکوپ انحراف ژیروسکوپی
yawed
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
anti balance tab
بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
appeal
جاذبه
appealed
جاذبه
appeals
جاذبه
attraction
جاذبه
attractions
جاذبه
gravitation
جاذبه
law of gravity
جاذبه
gravity
جاذبه
valence
جاذبه
gravitation
قوه جاذبه
adhesion
جاذبه سطحی
absorpthiveness
قوه جاذبه
sex appeal
جاذبه جنسی
capillary attraction
جاذبه شعریه
electrostatic attraction
جاذبه الکترواستاتیکی
gravitation
جاذبه گرانشی
gravitation
جاذبه ثقلی
cohesion
جاذبه مولکولی
gravitation
کشش جاذبه
sexiness
جاذبه جنسی
gravitational attraction
جاذبه گرانشی
attraction force
نیروی جاذبه
electron capture
جاذبه الکترونی
electromagnetic attraction
جاذبه الکترومغناطیسی
gravitational constant
ثابت جاذبه
electric attraction
جاذبه الکتریکی
gravitational force
نیروی جاذبه
gravitational waves
امواج جاذبه
attraction of current
جاذبه میدان
counter attraction
جاذبه متقابله
coulomb attraction
جاذبه کولنی
attractive field
میدان جاذبه
magnetic attraction
جاذبه مغناطیسی
attractive force
نیروی جاذبه
attration
جاذبه کشندگی
interionic attraction
جاذبه بین یونی
centripetal force
قوه جاذبه مرکز
intensity of gravity
شدت با زیادی جاذبه
intensity of gravity
گرانی یا جاذبه زیاد
ablatitious
کاهنده قوه جاذبه
intermolecular attraction
جاذبه بین مولکولی
scenic attractions
جاذبه های دیدنی
law of universal gravitation
قانون جاذبه عمومی
magnetic dip
میدان جاذبه مغناطیسی
law of electrostatic attraction
قانون جاذبه الکترواستاتیکی
magnetic dip
قوه جاذبه مغناطیسی
apparent recession
انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
cohesion
التصاق یا قوه جاذبه ذرات
intermolecular attractive force
نیروی جاذبه بین مولکولی
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
apogee
زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
declination constant
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
gravitate
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
affinity
نیروی جاذبه بین اتمهای یک ملکول
gravitates
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitating
بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
gravitating
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
cohesion
نیروی جاذبه بین ذرات همگن
gravitates
بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
gravitated
بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
gravitated
بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitate
بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
affinities
نیروی جاذبه بین اتمهای یک ملکول
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
centriole
ذره کوچکی در مرکز جاذبه میان دانه
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
neap tide
دراین حالت نیروی جاذبه ماه وخورشید در خلاف یکدیگر تاثیرمیکند
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse
نوعی موشک زمین به زمین
pershing
موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone
موشک زمین به زمین رداستون
electrostatics
بخشی از علم فیزیک که درباره پدیدههای قوه جاذبه و دافعه بارهای الکتریکی گفتگومینماید
biosphere
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
lapsing
انحراف
leeway
انحراف
deviancy
انحراف
declination
انحراف
digression
انحراف
agonic
بی انحراف
lapses
انحراف
skew
انحراف
diversion
انحراف
diversions
انحراف
distortion
انحراف
distortions
انحراف
metabasis
انحراف
inclination
انحراف
variance
انحراف
skews
انحراف
skewing
انحراف
lapse
انحراف
slope
انحراف
deflections
انحراف
offset
انحراف
deflection
انحراف
offsetting
انحراف
deflecting
انحراف
deflected
انحراف
deflect
انحراف
detour
انحراف
detours
انحراف
deviation
انحراف
deviations
انحراف
petty offence
انحراف
falloff
انحراف
perversion
انحراف
perversions
انحراف
perversity
انحراف
convergence
انحراف
aberrance
انحراف
obliqueness
انحراف
deviance
انحراف
corruption
انحراف
sloped
انحراف
aberration
انحراف
slopes
انحراف
deflects
انحراف
topography
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
magnetic deflection
انحراف مغناطیسی
maximum deflection
انحراف حداکثر
rhumb line
خط انحراف کشتی
declination
انحراف مغناطیسی
residual deviation
انحراف مانده
sag correction
تصحیح انحراف
diversions
انحراف مسیر
mean deviation
انحراف متوسط
supercompressibility factor
ضریب انحراف
diversions
انحراف از جهتی
curve of deviation
منحنی انحراف
post deflection focusing
تمرکز پس از انحراف
d. of the sun
انحراف خورشید
quartile deviation
انحراف چارکی
quartile deviation
انحراف چارک
precession
انحراف مسیر
range deviation
انحراف بردی
diversion
انحراف از جهتی
compressibility factor
ضریب انحراف
gas deviation factor
ضریب انحراف
range of variation
ناحیه انحراف
diversion
انحراف مسیر
chromatic aberration
انحراف فامی
magnetic declination
انحراف مغناطیسی
declination
زاویه انحراف
y deflection
انحراف ایگرگ
deviates
انحراف ورزیدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com