Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (10 milliseconds)
English	Persian
collector	جاروی الکتریکی جارو
collectors	جاروی الکتریکی جارو
Other Matches
inductor	اندوکتور جاروی الکتریکی
broom drag	جاروی شن کش
besom	جاروی روی یخ
vacuum cleaners	جاروی برقی
vacuum cleaner	جاروی برقی
power broom	جاروی برقی
carpet sweeper	جاروی فرش پاک کن
carpet sweepers	جاروی فرش پاک کن
cleaner	جارو
mopping up	جارو کردن
electric cleaner	جارو برقی
ling	خلنج جارو
sweep	جارو کردن
sweepy	چیزی که جارو میکند
sweep	وسعت میدان دید جارو
electrostatic	ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
carpet sweeper	جارو نپتون [نظافت] [خانه داری]
PSU	مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
broomball	نوعی هاکی روی یخ بدون کفش اسکیت با جارو و توپ فوتبال
vacuums	جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuuming	جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuumed	جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuum	جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
electrical and otherwise	الکتریکی و غیر الکتریکی
anti-	ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
bushbaby	گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies	گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
gas electric generating set	مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
electrical	الکتریکی
electric	الکتریکی
electrotechnical	الکتریکی
electrical conductivity	رسانندگی الکتریکی
electrical bounding	اتصال الکتریکی
electric wave	موج الکتریکی
electrical conductance	رسانایی الکتریکی
electrical conductivity	هدایت الکتریکی
static breeze	وزش الکتریکی
electrical breeze	وزش الکتریکی
electrical angle	زاویه الکتریکی
electrical conduction	رسانش الکتریکی
electrical analogue	مشابهات الکتریکی
electric filter	صافی الکتریکی
electric wind	باد الکتریکی
electric welding	جوشکاری الکتریکی
electrical degree	درجه الکتریکی
electrifying	الکتریکی کردن
electrolytic capacitor	خازن الکتریکی
dielectric strain	بار دی الکتریکی
electrolytic iron	اهن الکتریکی
electromagnet	اهنربای الکتریکی
electromigration	مهاجرت الکتریکی
electromotor	محرک الکتریکی
electromotor	موتور الکتریکی
electron bombbardment	بمباران الکتریکی
electropathy	مداوای الکتریکی
electrovalence	فرفیت الکتریکی
electrovalency	فرفیت الکتریکی
flash fuze	چاشنی الکتریکی
electrolysis	تجزیه الکتریکی
spark erossion	فرسایش الکتریکی
electro erosion	فرسایش الکتریکی
electrise	الکتریکی کردن
electrify	الکتریکی کردن
electrifies	الکتریکی کردن
electrified	الکتریکی کردن
conduction	رسانایی الکتریکی
isolating	به صورت الکتریکی
isolates	به صورت الکتریکی
electrical resistivity	مقاومت الکتریکی
isolate	به صورت الکتریکی
electrical insulator	عایق الکتریکی
electrical interface	تداخل الکتریکی
electrical model	مدل الکتریکی
electrical prospecting	کاوش الکتریکی
electrical schematic	نمودار الکتریکی
electrical transcription	ضبط الکتریکی
galvano cautery	داغ الکتریکی
dielectric power	قدرت دی الکتریکی
dielectric polarization	قطبش دی الکتریکی
electric contact	کنتاکت الکتریکی
electric control	کنترل الکتریکی
electric coupling	تزویج الکتریکی
electric coupling	پیوست الکتریکی
electric discharge	تخلیه الکتریکی
corona discharge	تخلیه الکتریکی
electric circuit	مدار الکتریکی
conductivity	رسانندگی الکتریکی
electric machine	ماشین الکتریکی
electric potential	پتانسیل الکتریکی
dielectric stress	بار دی الکتریکی
dielectric strength	پایدار دی الکتریکی
electric charge	بار الکتریکی
electric bulb	لامپ الکتریکی
electric break down	شکست الکتریکی
electric brake	ترمز الکتریکی
electric balance	تعادل الکتریکی
electric attraction	جاذبه الکتریکی
electric arc	قوس الکتریکی
electric apparatus	دستگاه الکتریکی
electric clock	ساعت الکتریکی
electric component	قطعه الکتریکی
electric connection	اتصال الکتریکی
electric constant	ثابت الکتریکی
dielectric viscosity	لختی دی الکتریکی
electric primer	چاشنی الکتریکی
electric shocks	شوک الکتریکی
electric shock	شوک الکتریکی
electric flux	شار الکتریکی
electric force	نیروی الکتریکی
electric heater	گرم کن الکتریکی
electric tension	فشار الکتریکی
electric traction	کشش الکتریکی
electric traction	قوه الکتریکی
electric unit	واحدهای الکتریکی
electroplating	ابکاری الکتریکی
hot seat	صندلی الکتریکی
capacitance	فرفیت الکتریکی
electric resistance	مقاومت الکتریکی
electric drive	محرکه الکتریکی
electric energy	انرژی الکتریکی
all electric	تماما" الکتریکی
air dielectric	دی الکتریکی هوا
electric equipment	تجهیزات الکتریکی
electric eye	چشم الکتریکی
magic eye	چشم الکتریکی
electric field	میدان الکتریکی
electrical	سیستم الکتریکی
circuits	جریان الکتریکی
voltage	فشار الکتریکی
voltages	فشار الکتریکی
charge	بار الکتریکی
circuits	اتصال الکتریکی
charges	بار الکتریکی
circuit	اتصال الکتریکی
circuit	جریان الکتریکی
image	تصویر الکتریکی
images	تصویر الکتریکی
electrical connections	اتصالات الکتریکی
resistors	مقاومت الکتریکی
resistor	مقاومت الکتریکی
voltaism	ولتاژ الکتریکی
electrodes	قطب الکتریکی
tachogenerator	دورسنج الکتریکی
electrode	قطب الکتریکی
flux	فلوی الکتریکی
transcription	ضبط الکتریکی
transcriptions	ضبط الکتریکی
gyro compass	قطبنمای الکتریکی
gold contacts	اتصالات الکتریکی
gasoline electric	بنزین الکتریکی
discharges	تخلیه الکتریکی
discharge	تخلیه الکتریکی
specific conductance	رسانندگی الکتریکی
engine	موتورغیر الکتریکی
electric horsepower	اسب بخار الکتریکی
full-load adjustment screw	پیچ تنظیم الکتریکی
portable electric tool	ابزار الکتریکی دستی
voltage drop	افت فشار الکتریکی
brainwave	موج الکتریکی مغز
voltage stabilization	تثبیت فشار الکتریکی
electric flux density	چگالی شار الکتریکی
electric field strength	شدت میدان الکتریکی
brainwaves	موج الکتریکی مغز
klaxons	بوق الکتریکی پرصدا
voltage stability	ثبات فشار الکتریکی
voltage source	منبع فشار الکتریکی
electric field intensity	شدت میدان الکتریکی
absolute electrical units	واحدهای الکتریکی مطلق
dielectric loss angle	زاویه اتلاف دی الکتریکی
dielectric loss factor	ضریب اتلاف دی الکتریکی
dielectric phase angle	زاویه فاز دی الکتریکی
dielectric power factor	ضریب قدرت دی الکتریکی
dielectric resistance	مقدار مقاومت دی الکتریکی
electric potential difference	اختلاف پتانسیل الکتریکی
connector	مین مسیر الکتریکی
electric current intensity	شدت جریان الکتریکی
echo sounding machine	عمق یاب الکتریکی
coupler plug	دوشاخه وسایل الکتریکی
contact potential	فشار الکتریکی تماسی
back voltage	نیروی ضد محرکه الکتریکی
leads	سیر هدایت الکتریکی
lead	سیر هدایت الکتریکی
hook-up	اتصال [به دستگاهی الکتریکی]
a dedicated wiring circuit	یک مدار الکتریکی اختصاصی
luminous discharge lamp	لامپ تخلیه الکتریکی
conservation of charge	بقای بار الکتریکی
constant voltage	فشار الکتریکی ثابت
electric discharge lamp	لامپ تخلیه الکتریکی
electric arc current	جریان قوس الکتریکی
electro spark process	فرایند قوس الکتریکی
failure	مین توان الکتریکی
failures	مین توان الکتریکی
ignition voltage	فشار الکتریکی احتراق
electromotive force	نیروی محرکه الکتریکی
discharges	اخراج تخلیه الکتریکی
electro erosion process	فرایند فرسایش الکتریکی
line of electric field strength	خط شدت میدان الکتریکی
industrial electric locomotive	لکوموتیو الکتریکی صنعتی
contacts	اتصال الکتریکی برخورد
contacting	اتصال الکتریکی برخورد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com