Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 136 (7 milliseconds)
English	Persian
bin	جازغالی صندوق
bins	جازغالی صندوق
Other Matches
coal box	جازغالی
coal hole	جازغالی
lacunar	صندوق
funded	صندوق
chest set	صندوق
fund	صندوق
cash office	صندوق
chest	صندوق
hutches	صندوق
hutch	صندوق
coffers	صندوق
coffer	صندوق
chests	صندوق
cases	صندوق
boxes	صندوق
case	صندوق
cashes	صندوق
cash	صندوق
cashing	صندوق
cashed	صندوق
water jacket	صندوق اب
box	صندوق
poor box	صندوق اعانه
caisson	صندوق مهمات
postbox	صندوق پست
closeting	صندوق خانه
box type van body	بدنه صندوق
box caisson	صندوق قالب پی
box maker	صندوق ساز
savings bank	صندوق پس انداز
letterbox	صندوق پست
letterbox	صندوق مراسلات
letterboxes	صندوق پست
post-boxes	صندوق پست
letterboxes	صندوق مراسلات
post-box	صندوق پست
cash box	صندوق پول
cash deficit	کسر صندوق
cashier's allowance	کسر صندوق
letter box	صندوق پست
strongbox	گاو صندوق
to coffer	در صندوق اندوختن
letter drop	صندوق پست
loan fund	صندوق وام
altar-tomb	صندوق مزار
money box	صندوق دستگیری
money box	صندوق اعانه
pension fund	صندوق بازنشستگی
cash office	دایره صندوق
risk money	کسر صندوق
kench	تغار صندوق
mailboxes	صندوق پست
savings bank	صندوق پس انداز
crate	صندوق مشبک
provident bank	صندوق پس انداز
penny bank	صندوق پس انداز
trustee savings bank	صندوق پس انداز
cases	پوشانیدن صندوق
cases	صندوق جعبه
mailbox	صندوق پست
case	پوشانیدن صندوق
case	صندوق جعبه
crates	صندوق مشبک
money-box	صندوق اعانه
bank of deposit	صندوق پس انداز
aid fund	صندوق تعاون
ballot boxes	صندوق ارا
ballot box	صندوق ارا
trunks	بشکه صندوق
trunk	بشکه صندوق
closets	صندوق خانه
closeted	صندوق خانه
money-boxes	صندوق اعانه
closet	صندوق خانه
unemployment fund	صندوق تامین بیکاری
depositary for a fund	سپرده برای یک صندوق
yegg	دزد صندوق شکن
boot [British E]	صندوق چمدان [خودرو]
trunk [American E]	صندوق چمدان [خودرو]
caisson	[محفظه یا صندوق زیرآبی]
post	صندوق پست تعجیل
exchanged stabilization fund	صندوق تثبیت ارز
cash register	صندوق پول شمار
european monetary fund	صندوق پولی اروپا
chested	صندوق یا سینه دار
boxy	بشکل صندوق مشت زن
boxlike	بشکل صندوق یاجعبه
boot locke	قفل صندوق عقب
cash registers	صندوق پول شمار
trunks	چمدان بزرگ صندوق
trunk	چمدان بزرگ صندوق
crates	صندوق بزرگ چوبی
crate	صندوق بزرگ چوبی
repository	صندوق تابوت فرف
repositories	صندوق تابوت فرف
posts	صندوق پست تعجیل
posted	صندوق پست تعجیل
post-	صندوق پست تعجیل
gold pool	صندوق مشترک طلا
orderly bin	صندوق زباله در خیابان
social insurance fund	صندوق بیمههای اجتماعی
mess treasurer	متصدی صندوق باشگاه
safecracker	دزد صندوق باز کن
incase	در صندوق قرار دادن
cash register	صندوق [محل پرداخت پول]
pillar boxes	صندوق پستی ستونی شکل
pillar box	صندوق پستی ستونی شکل
savings and loan association	صندوق پس انداز تعاونی ورهنی
IMF	مخفف صندوق بینالمللی پول
cashing	دریافت کردن صندوق پول
cashed	دریافت کردن صندوق پول
cash	دریافت کردن صندوق پول
cashes	دریافت کردن صندوق پول
casket	جعبه جواهر صندوق یاتابوت
caskets	جعبه جواهر صندوق یاتابوت
feretory	[صندوق آثار مقدس کلیسا]
international monetary fund	صندوق بین المللی پول
community chest	صندوق اعانه برای امورخیریه
sales register	صندوق پول یا ماشین دخل مغازه
funded	تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
yeggman	جانی ولگرد دزد صندوق شکن
slop chest	صندوق ملبوس وملزومات کارکنان کشتی
fund	تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
raee show	نمایش چیزی که در صندوق یا جعبه باشد
mailboxes	انباره پیغام های پستی صندوق پست
humidor	صندوق سیگار که هوای انرامرطوب نگاه دارند
safe deposit	صندوق اهن مخصوص امانت اشیاء گرانبها
mailbox	انباره پیغام های پستی صندوق پست
letter-box company	شرکتی [درپناهگاه مالیاتی] که تنها صندوق پستی دارد
offshore company	شرکت صندوق پستی در خارج از کشور [ برای سود در مالیات]
rain box	صندوق یا اسباب بازی دیگری که درتماشاخانه صدای باران ازان درمی اورند
petty cash	صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
To cast ones vote.	رأی خودرا دادن (به صندوق رأی ریختن )
special drawing rights	این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است

Recent search history
Search history is off. Activate

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com