Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 62 (1 milliseconds)
English	Persian
beagle	جاسوس کاراگاه
beagles	جاسوس کاراگاه
Other Matches
bloodhounds	کاراگاه
searcher	کاراگاه
gumshoe	کاراگاه
sherlock	کاراگاه
bloodhound	کاراگاه
sleuths	کاراگاه
detectives	کاراگاه
blood hound	کاراگاه
detector	کاراگاه
detectors	کاراگاه
sleuth	کاراگاه
searchers	کاراگاه
detective	کاراگاه
private detectives	کاراگاه خصوصی
private detective	کاراگاه خصوصی
private investigator	کاراگاه خصوصی
sleuthhound	کاراگاه زبردست
eyes	مرکز هر چیزی کاراگاه
eying	مرکز هر چیزی کاراگاه
informer	خبر رسان کاراگاه
informers	خبر رسان کاراگاه
eye	مرکز هر چیزی کاراگاه
eyeing	مرکز هر چیزی کاراگاه
plain clothes man	کاراگاه یا ماموردیگرشهربانی که لباس غیرنظامی می پوشد
spies	جاسوس
secret agent	جاسوس
defector in place	جاسوس
mole	جاسوس
operative [American English]	جاسوس
secret agents	جاسوس
informer	جاسوس
tailer	جاسوس
informers	جاسوس
snoop	جاسوس
spy	جاسوس
spied	جاسوس
snoops	جاسوس
snooping	جاسوس
snooped	جاسوس
espy	جاسوس
emissaries	جاسوس
espies	جاسوس
espying	جاسوس
espied	جاسوس
emissary	جاسوس
defector in place	جاسوس سریر
defector in place	جاسوس سری
mole	جاسوس سری
mole	جاسوس سریر
fifth columnist	ستونپنجم - جاسوس
undercover	رمزی جاسوس
intelligencer	خبر رسان جاسوس
highbinder	جاسوس یا مراقب دیگری
espied	جاسوس بودن بازرسی کردن
espying	جاسوس بودن بازرسی کردن
espies	جاسوس بودن بازرسی کردن
espy	جاسوس بودن بازرسی کردن
stoolie	کبوتر یامرغ دام که بچوبی بندند جاسوس
wiretapper	جاسوس یا ماشینی که مکالمات را بطور سری ضبط میکند
source	ماخذ عامل یا جاسوس خارجی برای کسب اطلاعات

Recent search history
Search history is off. Activate

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com