Total search result: 86 (4 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
monohydrate |
جامد تک ابه |
|
|
Search result with all words |
|
rigid |
جامد |
charge |
جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد |
charges |
جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد |
solid fuel |
سوخت جامد |
robust |
جامد یا |
robustly |
جامد یا |
three-dimensional |
و بنابراین به نظر جامد می آید |
aerosol |
ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست |
aerosols |
ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست |
solid |
جامد |
solid |
ماده جامد سفت |
solids |
جامد |
solids |
ماده جامد سفت |
insensitive |
جامد کساد |
insensitivity |
جامد کساد |
solidly |
بطور جامد |
adamant |
جسم جامد و سخت |
adamantly |
جسم جامد و سخت |
migration |
حرکت در سطح مولکولی از یک جسم جامد به جسم جامددیگر |
wham |
صدای بهم خوردن اجسام جامد |
solidified |
جامد کردن |
solidified |
جامد کردن یا شدن |
solidifies |
جامد کردن |
solidifies |
جامد کردن یا شدن |
solidify |
جامد کردن |
solidify |
جامد کردن یا شدن |
solidifying |
جامد کردن |
solidifying |
جامد کردن یا شدن |
harden |
تبدیل به جسم جامد کردن |
hardens |
تبدیل به جسم جامد کردن |
cartridge |
محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه |
cartridges |
محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه |
inorganic |
جامد |
terrier |
نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده |
terriers |
نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده |
adsorption |
انقباض گازها و مایعات روی سطوح سخت و جامد |
age hardening |
سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان |
boost rocket |
موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر |
brinell hardness |
سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش |
chemisorption |
پیوند یک مایع یا یک گاز باسطح و یا داخل یک جسم جامد توسط پیوندها یانیروهای شیمیایی |
coanda effect |
گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد |
concretely |
بطور محکم یا جامد |
concretion |
جامد شدن |
crystalin solid |
جامد متبلور |
cure time |
زمان لازم برای جامد شدن کامل رزین |
discharge of solids |
بده جامد |
sediment discharge |
بده جامد |
exanimate |
جامد |
exploded view |
شرحی از یک ساختمان جامد |
gas solid chromatography |
کروماتوگرافی گاز- جامد |
hall effect |
یچ الکترونیکی در حالت جامد که با میدن مغناطیسی کار میکند |
heavyset |
جامد |
illiquid |
جامد |
massy |
جامد |
monoatomic solid |
جامد تک اتمی |
paraffin wax |
پارافین جامد |
pentahedron |
جسم جامد پنج وجهی |
phototransistor |
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود |
precipitate electrode |
الکترود حالت جامد |
regression rate |
سرعت خطی سوختن دانههای سوخت جامد در امتداد عمودبر سطح در نقطه موردنظر |
restricted propellant |
سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد |
restrictor |
لایهای از سوخت جامد فاقداکسیدان |
semisolid |
نیمه جامد |
soild solution |
محلول جامد |
soild state |
حالت جامد |
soild state electrode |
الکترود حالت جامد |
solid looking |
دارای قیافه جامد وبیروح |
solid propellant |
سوخت جامد |
solid solution |
محلول جامد |
solid state |
حالت جامد |
solid state cartridge |
کارتریج حالت جامد |
solid state circuitry |
مدارات حالت جامد |
solid state component |
مولفهء حالت جامد |
solid state device |
دستگاه حالت جامد |
solid state diffusion |
پخش حالت جامد |
solid state physics |
فیزیک حالت جامد |
solid support |
تکیه گاه جامد |
solidification |
تبدیل به جامد |
solids press down |
اجسام جامد سوی |
stereography |
فن نمایش اجسام جامد برسطح مستوی |
substitutional solid solution |
محلول جامد جانشینی |
thickened fuel |
سوخت جامد |
volumetric loading/density |
خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته |
wire frame model |
نمایش داده شده با خط وط و منحنی به جای مکانهای توپر یا داشتن فاهر جامد |
solid-state laser |
لیزر حالت جامد [فیزیک] |
Partial phrase not found. |