English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (7 milliseconds)
English Persian
monohydrate جامد تک ابه
Search result with all words
rigid جامد
charge جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
charges جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
solid fuel سوخت جامد
robust جامد یا
robustly جامد یا
three-dimensional و بنابراین به نظر جامد می آید
aerosol ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
aerosols ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
solid جامد
solid ماده جامد سفت
solids جامد
solids ماده جامد سفت
insensitive جامد کساد
insensitivity جامد کساد
solidly بطور جامد
adamant جسم جامد و سخت
adamantly جسم جامد و سخت
migration حرکت در سطح مولکولی از یک جسم جامد به جسم جامددیگر
wham صدای بهم خوردن اجسام جامد
solidified جامد کردن
solidified جامد کردن یا شدن
solidifies جامد کردن
solidifies جامد کردن یا شدن
solidify جامد کردن
solidify جامد کردن یا شدن
solidifying جامد کردن
solidifying جامد کردن یا شدن
harden تبدیل به جسم جامد کردن
hardens تبدیل به جسم جامد کردن
cartridge محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
cartridges محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
inorganic جامد
terrier نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
terriers نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
adsorption انقباض گازها و مایعات روی سطوح سخت و جامد
age hardening سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
boost rocket موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
brinell hardness سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
chemisorption پیوند یک مایع یا یک گاز باسطح و یا داخل یک جسم جامد توسط پیوندها یانیروهای شیمیایی
coanda effect گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
concretely بطور محکم یا جامد
concretion جامد شدن
crystalin solid جامد متبلور
cure time زمان لازم برای جامد شدن کامل رزین
discharge of solids بده جامد
sediment discharge بده جامد
exanimate جامد
exploded view شرحی از یک ساختمان جامد
gas solid chromatography کروماتوگرافی گاز- جامد
hall effect یچ الکترونیکی در حالت جامد که با میدن مغناطیسی کار میکند
heavyset جامد
illiquid جامد
massy جامد
monoatomic solid جامد تک اتمی
paraffin wax پارافین جامد
pentahedron جسم جامد پنج وجهی
phototransistor نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
precipitate electrode الکترود حالت جامد
regression rate سرعت خطی سوختن دانههای سوخت جامد در امتداد عمودبر سطح در نقطه موردنظر
restricted propellant سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
restrictor لایهای از سوخت جامد فاقداکسیدان
semisolid نیمه جامد
soild solution محلول جامد
soild state حالت جامد
soild state electrode الکترود حالت جامد
solid looking دارای قیافه جامد وبیروح
solid propellant سوخت جامد
solid solution محلول جامد
solid state حالت جامد
solid state cartridge کارتریج حالت جامد
solid state circuitry مدارات حالت جامد
solid state component مولفهء حالت جامد
solid state device دستگاه حالت جامد
solid state diffusion پخش حالت جامد
solid state physics فیزیک حالت جامد
solid support تکیه گاه جامد
solidification تبدیل به جامد
solids press down اجسام جامد سوی
stereography فن نمایش اجسام جامد برسطح مستوی
substitutional solid solution محلول جامد جانشینی
thickened fuel سوخت جامد
volumetric loading/density خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
wire frame model نمایش داده شده با خط وط و منحنی به جای مکانهای توپر یا داشتن فاهر جامد
solid-state laser لیزر حالت جامد [فیزیک]
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com