English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
monoatomic solid جامد تک اتمی
Other Matches
minometer دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
rainout ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
implosion weapon جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
isotopy دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
proliferation سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
atomic weight وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
fallout contours خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
clean weapon جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
european atomic energy community جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
nucleon اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
nuclear stalemate گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
fission to yield ratio توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
atomic demolition munition خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
cloud chamber effect اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
early time زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
solid جامد
massy جامد
rigid جامد
exanimate جامد
solids جامد
illiquid جامد
robust جامد یا
robustly جامد یا
heavyset جامد
inorganic جامد
solid state حالت جامد
solidification تبدیل به جامد
sediment discharge بده جامد
paraffin wax پارافین جامد
solid solution محلول جامد
solid propellant سوخت جامد
semisolid نیمه جامد
soild solution محلول جامد
soild state حالت جامد
solidifying جامد کردن
solidify جامد کردن
solid fuel سوخت جامد
monohydrate جامد تک ابه
discharge of solids بده جامد
insensitive جامد کساد
solidly بطور جامد
thickened fuel سوخت جامد
insensitivity جامد کساد
crystalin solid جامد متبلور
concretion جامد شدن
solidified جامد کردن
solidifies جامد کردن
solid state physics فیزیک حالت جامد
solid ماده جامد سفت
solid support تکیه گاه جامد
adamantly جسم جامد و سخت
solids press down اجسام جامد سوی
soild state electrode الکترود حالت جامد
substitutional solid solution محلول جامد جانشینی
concretely بطور محکم یا جامد
gas solid chromatography کروماتوگرافی گاز- جامد
solids ماده جامد سفت
solidify جامد کردن یا شدن
solidifies جامد کردن یا شدن
solidifying جامد کردن یا شدن
solidified جامد کردن یا شدن
solid state diffusion پخش حالت جامد
solid state cartridge کارتریج حالت جامد
solid state circuitry مدارات حالت جامد
exploded view شرحی از یک ساختمان جامد
adamant جسم جامد و سخت
solid state component مولفهء حالت جامد
precipitate electrode الکترود حالت جامد
solid state device دستگاه حالت جامد
restrictor لایهای از سوخت جامد فاقداکسیدان
hardens تبدیل به جسم جامد کردن
harden تبدیل به جسم جامد کردن
pentahedron جسم جامد پنج وجهی
solid-state laser لیزر حالت جامد [فیزیک]
three-dimensional و بنابراین به نظر جامد می آید
solid looking دارای قیافه جامد وبیروح
stereography فن نمایش اجسام جامد برسطح مستوی
wham صدای بهم خوردن اجسام جامد
coanda effect گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
adsorption انقباض گازها و مایعات روی سطوح سخت و جامد
hall effect یچ الکترونیکی در حالت جامد که با میدن مغناطیسی کار میکند
cure time زمان لازم برای جامد شدن کامل رزین
terriers نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
aerosol ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
aerosols ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
terrier نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
volumetric loading/density خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
restricted propellant سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
boost rocket موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
cartridge محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
cartridges محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
wire frame model نمایش داده شده با خط وط و منحنی به جای مکانهای توپر یا داشتن فاهر جامد
regression rate سرعت خطی سوختن دانههای سوخت جامد در امتداد عمودبر سطح در نقطه موردنظر
chemisorption پیوند یک مایع یا یک گاز باسطح و یا داخل یک جسم جامد توسط پیوندها یانیروهای شیمیایی
nuclear strike تک اتمی
diatomic دو اتمی
atomic اتمی
monoatomic یک اتمی
triatomic سه اتمی
hexatomic شش اتمی
nuclear اتمی
fission reactor واکنشگاه اتمی
fission to yield ratio بازده اتمی
fission products مواد اتمی
diatomic molecule مولکول دو اتمی
median lethal dose دوزمتوسط اتمی
mass number وزن اتمی
fission bomb بمب اتمی
nuclear parity همطرازی اتمی
monoatomic molecule مولکول تک اتمی
monoatomic gas گاز تک اتمی
nuking زیردریایی اتمی
nuking نیروگاه اتمی
nuking کنشگر اتمی
nukes کنشگر اتمی
nukes نیروگاه اتمی
nuked کنشگر اتمی
mushromm could کلاهک اتمی
nuclear cell پیل اتمی
nuclear warfare جنگ اتمی
nuclide اشکال اتمی
polyatomic چند اتمی
nukes زیردریایی اتمی
tetratomic چهار اتمی
A-bomb بمب اتمی
A-bombs بمب اتمی
nuclear winter زمستان اتمی
nuke زیردریایی اتمی
nuke نیروگاه اتمی
nuke کنشگر اتمی
nuked زیردریایی اتمی
nuked نیروگاه اتمی
atomic fission شکافت اتمی
atomic energy انرژی اتمی
atomic energy نیروی اتمی
atomic crystal بلور اتمی
atomic configuration ارایش اتمی
atomic clock ساعت اتمی
atomic bond پیوند اتمی
atomic absorption جذب اتمی
atom samshing انفجار اتمی
atom rocket موشک اتمی
atom number عدد اتمی
atomic weight جرم اتمی
atomic structure ساختار اتمی
atomic mass جرم اتمی
atomic size اندازه اتمی
atomic lattice شبکه اتمی
atomic number عدد اتمی
atomic interaction بر هم کنش اتمی
atomic orbital اوربیتال اتمی
atomic pile واکنشگاه اتمی
atomic reactor واکنشگاه اتمی
atomic polarization قطبش اتمی
atomic radius شعاع اتمی
atomic fusion همجوشی اتمی
atomic fusion گداخت اتمی
atomic weight وزن اتمی
atomicity فرفیت اتمی
pile پیل اتمی
atom bombs بمب اتمی
clouds قارچ اتمی
piled پیل اتمی
nuclear مربوط به اتمی
nuclear reactors پیل اتمی
atom bomb بمب اتمی
nuclear reactor پیل اتمی
clouding قارچ اتمی
cloud قارچ اتمی
radiation تشعشع اتمی
fallout ریزش اتمی
atomics فیزیک اتمی
age hardening سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
nucleonics بحث هسته اتمی
conventional جنگ غیر اتمی
nuked جنگ افزار اتمی
nuclear warfare میدان جنگ اتمی
nukes جنگ افزار اتمی
nuking جنگ افزار اتمی
atomic scattering factor عامل شکل اتمی
nuclear parity قدرت اتمی یکسان
particle physics فیزیک ذرات اتمی
fallout گرد و غبار اتمی
valence بنیان ترکیب اتمی
fission شکستن هسته اتمی
fission عمل تجزیه اتمی
nuke جنگ افزار اتمی
atom samsher دستگاه انفجار اتمی
hydrogen bomb بمب ترکیبی اتمی
transattack period زمان اجرای تک اتمی
atomic air burst ترکش هوایی اتمی
transattack period مدت ادامه تک اتمی
uranium pile مشعل هسته اتمی
weapon debries بقایای ترکش اتمی
A-bomb بمباران اتمی کردن
residual مربوط به ریزش اتمی
A-bombs بمباران اتمی کردن
radiological survey تجسس تشعشع اتمی
radio active دارای تشعشع اتمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com