English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
dishabille جامه خانگی
Other Matches
dress guard اسبابی که دردوچرخه جامه را ازاسیب چرخ نگه میدارد جامه پناه
homelike خانگی
home like خانگی
domiciliary خانگی
domestic خانگی
home-made <adj.> خانگی
indoor خانگی
free-range خانگی
homebred خانگی
home-grown خانگی
household خانگی
households خانگی
lar n خدای خانگی
store room انبار خانگی
fireside زندگی خانگی
home computer کامپیوتر خانگی
home computers کامپیوتر خانگی
store-room انبار خانگی
hens مرغ خانگی
linnet سهره خانگی
lares and penates بتهای خانگی
hen مرغ خانگی
house-parties دوره خانگی
mouse موش خانگی
cottage industry کارگاه خانگی
gecko مارمولک خانگی
store-rooms انبار خانگی
home consumption مصرف خانگی
house party مجالس خانگی
home work کار خانگی
cottage industries کارگاه خانگی
homer کبوتر خانگی
cottage industry فرآورد خانگی
house party دوره خانگی
house-parties مجالس خانگی
house-party دوره خانگی
household economy اقتصاد خانگی
mouses موش خانگی
cottage industries فرآورد خانگی
firesides زندگی خانگی
domestic waste water فاضلاب خانگی
homespun بافت خانگی
house-party مجالس خانگی
houseplants گیاه خانگی
houseplant گیاه خانگی
homing pigeons کبوتر خانگی
homing pigeon کبوتر خانگی
sparrow گنجشگ خانگی
sparrows گنجشگ خانگی
home brew مشروبات خانگی
home-brew مشروبات خانگی
burion سهره خانگی
Calor Gas گاز خانگی
Home appliances وسایل خانگی
domestic consumption مصرف خانگی
domestic fuel سوخت خانگی
Home appliances لوازم خانگی
homemade خانگی خانه بافت
john barleycorn مشروب الکلی خانگی
poultry مرغ خانگی ماکیان
eight bit system کامپیوتر خانگی کوچک
runts کبوتر خانگی درشت کوتوله
minorca مرغ خانگی سواحل مدیترانه
jersey giant نژاد ماکیان خانگی بزرگ
domesticity زندگانی خانگی رام شدگی
runt کبوتر خانگی درشت کوتوله
audio و معمولاگ در کامپیوترهای خانگی استفاده میشود
giblet احشاء خوراکی مرغ خانگی وغیره
Videotex تحویل اطلاعات خانگی الکترونیکی متن تصویری
an out match مسابقهای که بیرون از زمین بازی خانگی برپا کنند
personal ریز کامپیوتر کم هزینه برای مصارف خانگی و تجاری سبک
night dress جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
Most home helps prefer to live out. بسیاری از کارگران خانگی ترجیح می دهند بیرون از خانه زندگی کنند .
home ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
homes ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
compacts مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
compact مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
compacted مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
compacting مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
transvestites زن جامه
habit جامه
transvestite زن جامه
costume جامه
weeds جامه
togs جامه
costumes جامه
apparel جامه
tog جامه
rigged جامه
costumes جامه ها
garments جامه
livery جامه
liveries جامه
toggery جامه
overclothes جامه رو
outwall جامه
swallow tail coat جامه شب
garment جامه
suit جامه
thing جامه
habits جامه
rig جامه
monkhood dress جامه
raiment جامه
suits جامه
costume جامه
rigs جامه
vesture جامه
suited جامه
necklines یقهی جامه
sadly dressed جامه غم پوشیده
to habit جامه پوشاندن
night gown خواب جامه
night suit جامه خواب
oil coat جامه مشمعی
disfrock جامه از تن در اوردن
proper dress جامه زیبا
print dress جامه چیت
proper dress جامه شایسته
neckline یقهی جامه
samite جامه زربفت
undies زیر جامه
habiliments جامه ویژه
fatigue dress جامه بیگاری
evite زن کم جامه پوش
wooled جامه پشمی
incognita با جامه مبدل
knock about clothes جامه کار
to wear mourning جامه ماتم
the outward man جامه یا تن ادمی
he wears a new suit to day امروز جامه
suit case جامه دان
smalls جامه بچگانه
small cloths جامه بچگانه
nether garment زیر جامه
night clothes جامه خواب
women's dres جامه زنان
undresses جامه معمولی
gold جامه زری
golds جامه زری
garment جامه رو رخت
luggage جامه دان
portmanteau جامه دان
portmanteaus جامه دان
portmanteaux جامه دان
scarlet سرخ جامه
garb جامه پوشانیدن به
undressing جامه معمولی
fur جامه خزدار
furs جامه خزدار
purple جامه ارغوانی
clothes جامه لباس
garments جامه رو رخت
habit :جامه پوشیدن
habits :جامه پوشیدن
undress جامه معمولی
valise جامه دان
valises جامه دان
kimonos جامه ژاپنی
bed clothes جامه خواب
to [get] dress [ed] جامه پوشیدن
gears الات جامه
hosiery جامه کش باف
caddice جامه ژنده
geared الات جامه
linen جامه زبر
gear الات جامه
kimono جامه ژاپنی
change of clothes جامه واگردان
cilice جامه مویی
weeds جامه بوگی
caddis جامه ژنده
suit جامه [کت و شلوار]
tog جامه پوشاندن
compacting نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
electronic سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
compacts نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compacted نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compact نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
carry into effect جامه عمل پوشاندن
make something happen جامه عمل پوشاندن
rich clad جامه فاخر پوشیده
small clothes جامه بچه گانه
unclothe جامه از تن بدر اوردن
vestiary محل کندن جامه
to clothe oneself جامه برتن کردن
to garb oneself in silk جامه ابریشمی پوشیدن
undergrament زیرپوش جامه زیر
finery [formal] جامه رسمی جشن
finery [formal] جامه پر زرق و برق
to rustle in silks جامه ابریشمی پوشیدن
put into effect جامه عمل پوشاندن
actualise [British] جامه عمل پوشاندن
put inpractice جامه عمل پوشاندن
put ineffect جامه عمل پوشاندن
implement جامه عمل پوشاندن
carry out جامه عمل پوشاندن
carry ineffect جامه عمل پوشاندن
actualize جامه عمل پوشاندن
kilt جامه چین دار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com