English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 97 (7 milliseconds)
English Persian
complete substitution جانشینی کالاها
subsitute جانشینی کالاها
Other Matches
equation of exchange متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
elasticity of factor substitution کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
goods کالاها
locum tenecy جانشینی
succession جانشینی
successions جانشینی
vicarious جانشینی
replacements جانشینی
vicegerency جانشینی
substitution جانشینی
replacement جانشینی
subrogation جانشینی
vicariousness جانشینی
materiel cognizance مدیریت کالاها
shipping ارسال کالاها
goods and services کالاها و خدمات
class of suplies گروه کالاها
class of suplies طبقه کالاها
commodity agreements قرارداد کالاها
dunnage حفاظ کالاها
successions ردیف جانشینی
substitution تعویض جانشینی
elasticity of substitution کشش جانشینی
replacement capital سرمایه جانشینی
displacement reaction واکنش جانشینی
standby equipment تجهیزات جانشینی
standby time زمان جانشینی
potential substitution جانشینی بالقوه
partial substitution جانشینی مصرف
substitutionary تعویض جانشینی
paradigmatic axis محور جانشینی
subsittution effect اثر جانشینی
substitution effect اثر جانشینی
substitute material مواد جانشینی
succession ردیف جانشینی
expromission جانشینی بدهکار
prestowage plan طرح باربندی کالاها
shipment sponsor مسئول ارسال کالاها
packing ماده محافظ کالاها.
consolidate goods کالاها را ادغام کردن
vicarious conditioning شرطی شدن جانشینی
who claims the succession ? چه کسی ادعای جانشینی
symptom substitution theory نظریه جانشینی نشانه ها
substitutional solid solution محلول جامد جانشینی
replacement investment سرمایه گذاری جانشینی
marginal rate of substitution نرخ نهائی جانشینی
displacement titration تیتر کردن جانشینی
aliases نام جانشینی که به فایل
supersession جانشینی لغو شدگی
alias نام جانشینی که به فایل
import substitution policy سیاست جانشینی واردات
supply تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
quality control کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
supplying تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
shipment unit یکان مسئول ارسال کالاها
supplied تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
partial substitution جانشینی کامل برای دو کالا
The goods were shipped by air . کالاها از راه هوا ( هوائی ) حمل شد
marshalling yard محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
materiel history خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
trade off between inflation and رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری
shipping امور ارسال کالاها ناوگان عمومی یک کشور
He swore to having paid for the goods . قسم می خورد که پول کالاها را پرداخته است
daily movement summary خلاصه وضعیت حرکت کشتیهادر روز یا کالاها
port of embarkation بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
pos محلی در مغازه که قیمت کالاها پرداخت میشود
point of sale محل ای در مغازه برای پرداخت قیمتهای کالاها
service marking علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
standard اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
standards اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
management coding سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
marshalling yard محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
u جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
honey combing روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
blind score امتیاز اضافی به تیمی که عضو ان غایب یا اخراج شده و جانشینی ندارد
staging base پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
packing عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
free trade شیوهای که دران کالاها بدون محدودیتهای دولتی از کشوری به کشوردیگر انتقال داده میشود
veil of money نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
phillips curve شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
S HTTP سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
cumulative delivery diagram منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
open storage انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
secure encryption payment protocol سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
income effect اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
SEPP سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
income velocity of money سرعت گردش درامدی پول متوسط تعداد دفعاتی که یک واحد پول روی کالاها وخدمات در طول سال مصرف میشود
secure transaction technology سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
slutsky theorem براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
giffen good نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
releasing officer افسر مسئول ترخیص کالاها افسر ترخیص کننده پرسنل
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com