Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
yahoo
جانوری که درقالب انسانی باشد
Other Matches
cetacean
وابسته به خانواده بال جانوری که ازخانواده بال باشد
idealism
روش فکری کسانی که معتقدندسیاست باید تابع ایده الهای انسانی باشد
To cast in a mould .
درقالب ریختن
He came under the guise of friend ship .
درقالب دوستی ظاهر ( وارد ) شد
human factor
فاکتورهای انسانی ضریب مربوط به خطای انسانی
inhuman
فاقد خوی انسانی غیر انسانی
allocated manpower
نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
creaturely
جانوری
endozoic
درون جانوری
ethology
رفتارشناسی جانوری
animals
حیوانی جانوری
animal
حیوانی جانوری
zoogeography
جغرافیای جانوری
web spinner
جانوری که تارمی تند
man-eater
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
litters
نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
man eater
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
littered
نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
cannibal
جانوری که همجنس خود را میخورد
littering
نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
man-eaters
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
litter
نوزادانی که جانوری در یک وهله میزاید
cannibals
جانوری که همجنس خود را میخورد
arachnid
جانوری از راستهء بند پایان
wooler
جانوری که بخاطر پشمش پرورش مییابد
koala
کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
koalas
کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
harpy
جانوری که تن ورخسار زن وبال وچنگال مرغ را داشته
harpies
جانوری که تن ورخسار زن وبال وچنگال مرغ را داشته
chimeras
جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
chimera
جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
chimaera
جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
minotaur
جانوری که نیمی از بدنش گاو ونیم دیگرش انسان بودن
animalism
نفس پرستی اعتقاد باین که انسان جانوری بیش نیست
an ovoviviparous animal
جانوری که دردرون شکم تخم می گذاردوبچه خودرادرهمانجا ازتخم بیرون می اورد
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
hu man
انسانی
humane
<adj.>
انسانی
humanitarian
<adj.>
انسانی
human
انسانی
humans
انسانی
humane
انسانی
neoanthropic
نو انسانی
preterhuman
فوق انسانی
litterae humaniores
علوم انسانی
dehumanises
نا انسانی کردن
humanly
بطور انسانی
humanises
انسانی کردن
labor
نیروی انسانی
humanised
انسانی کردن
humanising
انسانی کردن
humanizes
انسانی کردن
man power
نیروی انسانی
humanize
انسانی کردن
humanization
انسانی کردن
hordes
رمه انسانی
humanized
انسانی کردن
non human
غیر انسانی
horde
رمه انسانی
inhumane
غیر انسانی
non-human
غیر انسانی
superhuman
مافوق انسانی
dehumanised
نا انسانی کردن
cut-throat
غیر انسانی
human factor
عوامل انسانی
dehumanize
نا انسانی کردن
hu man nature
طبیعت انسانی
dehumanizing
نا انسانی کردن
humanizing
انسانی کردن
dehumanized
نا انسانی کردن
human capital
سرمایه انسانی
human skill
مهارت انسانی
human factor
عامل انسانی
dehumanizes
نا انسانی کردن
labour
نیروی انسانی
manpower
نیروی انسانی
liberal arts
علوم انسانی
dehumanising
نا انسانی کردن
labored
نیروی انسانی
human resources
منابع انسانی
unknowable
ماوراتجربیات انسانی
labors
نیروی انسانی
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
dehumanizing
فاقدصفات انسانی شدن
dehumanizing
فاقداحساسات انسانی کردن
sportmanship
رفتار و اخلاق انسانی
human factors engineering
مهندسی عوامل انسانی
human ecology
بوم شناسی انسانی
humans
دارای خوی انسانی
man made
مصنوع انسان انسانی
man-made
مصنوع انسان انسانی
scientific manpower
نیروی انسانی متخصص
human
دارای خوی انسانی
high level manpower
نیروی انسانی بالا
human biometric
زیست سنجی انسانی
dehumanizes
فاقدصفات انسانی شدن
dehumanize
فاقداحساسات انسانی کردن
humanism
علوم انسانی انسانگرایی
dehumanised
فاقداحساسات انسانی کردن
dehumanising
فاقدصفات انسانی شدن
dehumanising
فاقداحساسات انسانی کردن
dehumanize
فاقدصفات انسانی شدن
man machine systems
نظامهای انسانی- ماشینی
humance
انسانی شایسته بشریت
dehumanises
فاقدصفات انسانی شدن
manpower cieling
سطح نیروی انسانی
manpower cieling
حداکثرنیروی انسانی مجاز
dehumanizes
فاقداحساسات انسانی کردن
authorized manpower
نیروی انسانی مجاز
dehumanises
فاقداحساسات انسانی کردن
dehumanized
فاقدصفات انسانی شدن
dehumanized
فاقداحساسات انسانی کردن
manpower development
پرورش نیروی انسانی
manpower control
کنترل نیروی انسانی
dehumanised
فاقدصفات انسانی شدن
totems
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
totem
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
eros
بچه قشنگ غرائزشهوانی انسانی
unknowingly
ندانسته ماورا تجربیات انسانی
unknowing
ندانسته ماورا تجربیات انسانی
investment in human capital
سرمایه گذاری در نیروی انسانی
heterologous
سرم غیر انسانی دگرسان
manpower planning
برنامه ریزی نیروی انسانی
hu man
دارای خوی انسانی انسان
lag rate
نسبت کسری نیروی انسانی
man power leveling
یکنواخت کردن نیروی انسانی
manpower loading chart
نمودار تخصیص نیروی انسانی
dehumanises
از خصائص انسانی محروم شدن
AA
فوق دیپلم در علوم انسانی
dehumanizing
از خصائص انسانی محروم شدن
dehumanizes
از خصائص انسانی محروم شدن
dehumanized
از خصائص انسانی محروم شدن
dehumanize
از خصائص انسانی محروم شدن
dehumanization
از دست دادن صفات انسانی
B.A
مخفف لیسانس علوم انسانی
dehumanising
از خصائص انسانی محروم شدن
B.A.s
مخفف لیسانس علوم انسانی
dehumanised
از خصائص انسانی محروم شدن
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
anthroposophy
علم شناسایی طبیعت و ماهیت انسانی
Ekistics
[دانش مطالعه زیستگاه های انسانی]
PhDs
درجه دکترا در علوم یا دانشهای انسانی
PhD
درجه دکترا در علوم یا دانشهای انسانی
anthropomorphism
تصور شخصیت انسانی برای چیزی
wellŠsuppose it is so
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
anthropomorphize
جنبه انسانی برای خدا قائل شدن
anthropological
وابسته بانسان شناسی مربوط بطبیعت انسانی
anthropomorphism
قائل شدن جنبه انسانی برای خدا
labour intensive industry
صنعتی که به نیروی انسانی زیادی احتیاج دارد
preterhuman
بیرون از نبروی انسانی خارج از قوه بشر
anthropopathism
اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
Ergonomics
[مطالعه در ارتباطات بین کارهای انسانی، کار پژوهی]
aeolist
انسانی غلط انداز که ادعای روشن فکری دارد
emergency complement
جدول تعدیل نیروی انسانی برای تکمیل یکانها
winterer
زمستان جانوری که زمستان را بسرمیبرد
overhead
منابع انسانی و اقتصادی که درپشتیبانی غیر مستقیم یکانهابه کار می رود
charge
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
griffin
شیر دال جانوری که نیم بدنش شیر ونیم بدنش دال بوده
humanizes
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanising
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanized
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanises
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanizing
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanize
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanised
انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
short handed
داشتن کمبود نیروی انسانی کمبود نفرات
short-handed
داشتن کمبود نیروی انسانی کمبود نفرات
unesco (= united nations educational
ه افزایش احترام ملل نسبت به عدالت و حکومت قانون وحقوق انسانی و ازادیهای اساسی انچنان که موردتصویب منشور ملل متحد است بشود
cybernetics
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
armistise
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
murine
از تیره موش جانوری از تیره موش
Benedictine
باشد
incomplete flower
کم باشد
Benedictines
باشد
custom's declaration
باشد
reflexively
باشد
any old thing
هر چه باشد
admissibleness
باشد
admissibly
باشد
at the owner's risk
باشد
some one or other
هر کس باشد
worksheet
ی داشته باشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com