Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
scrag
جانور نحیف
Search result with all words
scalawag
جانور نحیف وکم ارزش
Other Matches
epizoic
زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
zoo ecology
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
slight
نحیف
skimped
نحیف
skimp
نحیف
skimping
نحیف
gaunt
نحیف
slights
نحیف
slighter
نحیف
slighting
نحیف
slimpsy
نحیف
slightest
نحیف
meagre
نحیف
slighted
نحیف
lank
نحیف
skimps
نحیف
haggard
نحیف
pindling
نحیف
feeblest
نحیف
feebler
نحیف
feeble
نحیف
meager
نحیف
frailest
نحیف
frailer
نحیف
frail
نحیف
lenten
نحیف
peak
نحیف شدن
leans
نحیف اندک
spare
نحیف نازک
slackens
نحیف کردن
skimpy
اندک نحیف
slackening
نحیف کردن
slackened
نحیف کردن
spared
نحیف نازک
leaned
نحیف اندک
peaking
نحیف شدن
peaks
نحیف شدن
slacken
نحیف کردن
lean
نحیف اندک
wonky
نحیف لرزان
scrimp
نحیف تقلیل دادن
pining
از غم و حسرت نحیف شدن
pines
از غم و حسرت نحیف شدن
pined
از غم و حسرت نحیف شدن
pine
از غم و حسرت نحیف شدن
slimsy
باریک اندام نحیف
scant
نحیف مقدار قلیل
windlestraw
ساقه خشک علف ادم لاغر و نحیف
ruffianly
جانور خو
malacostracan
جانور
johnny
جانور نر
creature
جانور
animal
جانور
beasts
جانور
beast
جانور
creatures
جانور
animalize
جانور
apod
جانور بی پا
structure of an animal
جانور
nightwalker
جانور شب پر
it pron
ان جانور
he
جانور نر
animals
جانور
it
ان جانور
mammifer
جانور پستاندار
perissodactyl
جانور فرد سم
zootheism
جانور پرستی
zoologist
جانور شناس
nekton
جانور شناور
brutal
جانور خوی
brutes
جانور حیوان
brute
جانور حیوان
pelagian
جانور دریایی
zootomy
جانور شکافی
mammiferous
جانور پستاندار
milker
جانور شیرده
monocule
جانور یک چشم
plantigrade
جانور دوپا
poikilotherm
جانور خونسرد
zoophilous
علاقمند به جانور
craw
معده جانور
zoophagous
جانور خوار
animalculum
جانور ریزه
animalist
نقاش جانور
beastliness
جانور خویی
brutalization
جانور خویی
stinkard
جانور بدبو
edentate
جانور بی دندان
tardigrade
جانور کندرو
shell fish
جانور صدف
saxicolous
جانور سنگ زی
zoophilic
علاقمند به جانور
poikilothermism
خونسردی جانور
pollard
جانور بی شاخ
polypod
جانور بسیارپا
polystomatous
جانور بسیار
polystome
جانور بسیار
pudge
جانور چاق
saprozoon
جانور پوده زی
saxicoline
جانور سنگ زی
ungulate
جانور سم دار
straying
جانور بی صاحب
brutalities
جانور خویی
zoomorphic
<adj.>
جانور گونه
on heat
[British E]
<adj.>
حشری
[جانور زن]
in heat
[American E]
<adj.>
حشری
[جانور زن]
scavengers
جانور لاشخور
brutality
جانور خویی
strays
جانور بی صاحب
stray
جانور بی صاحب
hybrid
جانور دورگه
strayed
جانور ولگرد
game
جانور شکاری
rodents
جانور جونده
proud
<adj.>
جانور حشری
amoeba
جانور تک سلولی
amoebas
جانور تک سلولی
amebas
جانور تک سلولی
amebae
جانور تک سلولی
scavenger
جانور لاشخور
zoology
جانور شناسی
rodent
جانور جونده
fauna
جانور نامه
amoebae
جانور تک سلولی
nervure
رگه بندی جانور
ratter
موش گیر
[جانور]
phyllopod
جانور برگ پای
pleophagous
چند جانور خوار
paleozoology
دیرین جانور شناسی
phytozoon
جانور گیاه نما
orca
جانور بزرگ دریایی
orc
جانور بزرگ دریایی
rat catcher
موش گیر
[جانور]
zoomorphic
شبیه جانور جانورسان
in rut
<adj.>
حشری
[جانور شناسی]
rutting
<adj.>
حشری
[جانور مرد]
zoophyte
جانور گیاه سان
zoography
جانور شناسی تطبیقی
ratcatcher
موش گیر
[جانور]
shedder
جانور پوست انداز
white face
جانور پیشانی سفید
tropicopolitan
گیاه یا جانور گرمسیری
viviparous
جانور زنده زا ولود
quadruped
چهارپا
[جانور شناسی]
jumbos
جانور غول اسا
mollusc
جانور نرم تن حلزون
molluscs
جانور نرم تن حلزون
tentacle
موی حساس جانور
tentacles
موی حساس جانور
aquatic
جانور یا گیاه ابزی
sac
عضوکیسه مانند جانور
sacs
عضوکیسه مانند جانور
heats
طلب شدن جانور
dolphin
دولفین
[جانور شناسی]
amoebic
وابسته به جانور تک سلولی
amphibiotic
وابسته به جانور دوزیستی
animalcule
جانور ذره بینی
arthropod
جانور مفصل دار
beast of ravin
جانور درنده یاشکاری
bestialize
جانور خوی نمودن
dentition
وضع تعداددندانهای جانور
slugs
چارپاره جانور کندرو
slugged
چارپاره جانور کندرو
pachyderm
جانور پوست کلفت
pachyderms
جانور پوست کلفت
heat
طلب شدن جانور
female
زنانه جانور ماده
lair
محل استراحت جانور
lairs
محل استراحت جانور
marsupial
جانور کیسه دار
marsupials
جانور کیسه دار
anteater
جانور پستاندارمورچه خوار
anteaters
جانور پستاندارمورچه خوار
scavenger
جانور کثافت خور
scavengers
جانور کثافت خور
migrant
سیار جانور مهاجر
migrants
سیار جانور مهاجر
jumbo
جانور غول اسا
slug
چارپاره جانور کندرو
endotherm
جانور خون گرم
footpad
پای جانور پهنه پا
hilding
جانور یا اسب بی ارزش
holozoic
جانور خوراک گیر
malacoderm
جانور نرم پوست
animalculum
جانور ذره بینی
mollusk
جانور نرم تن حلزون
nematocyst
نیش جانور مرجانی
vermin
جانور افت حشرات موذی
phylogeny
تاریخ نژادی جانور یا گیاه
bestial
شبیه حیوان جانور خوی
unicorn
جانور افسانهای دارای یک شاخ
zoological
وابسته به جانور شناسی حیوان
omnivore
جانور همه چیز خوار
mane
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
crest
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
lyncean
مانند جانور سیاه گوش
isopodan
جانور سخت پوست بر>=< پای
isopod
جانور سخت پوست بر>=< پای
slug
جانور تنبل گردونه کندرو
slugged
جانور تنبل گردونه کندرو
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com