English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
shedder جانور پوست انداز
Other Matches
pachyderm جانور پوست کلفت
pachyderms جانور پوست کلفت
malacoderm جانور نرم پوست
isopodan جانور سخت پوست بر>=< پای
isopod جانور سخت پوست بر>=< پای
epizoic زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
average propensity to save میل متوسط به پس انداز نسبتی از درامد که به پس انداز اختصاص می یابد
zoo ecology قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
saving institutions موسسات پس انداز شرکتهای پس انداز
endermic انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
deflection board طرح تیر خمپاره انداز میز تصحیح سمت خمپاره انداز
scleroderma مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
mortar report گزارش تیراندازی خمپاره انداز دشمن گزارش تیرخمپاره انداز
unintended saving پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
dermatological مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skins پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned پوست کندن با پوست پوشاندن
skin پوست کندن با پوست پوشاندن
mid wicket توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
slough پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
peels پوست انداختن پوست
peel پوست انداختن پوست
tegumnentum پوست طبیعی پوست
xanthochroid شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
creatures جانور
structure of an animal جانور
creature جانور
it ان جانور
johnny جانور نر
beast جانور
it pron ان جانور
malacostracan جانور
nightwalker جانور شب پر
beasts جانور
he جانور نر
apod جانور بی پا
animals جانور
animalize جانور
ruffianly جانور خو
animal جانور
polystomatous جانور بسیار
polystome جانور بسیار
pudge جانور چاق
zoomorphic <adj.> جانور گونه
on heat [British E] <adj.> حشری [جانور زن]
in heat [American E] <adj.> حشری [جانور زن]
saprozoon جانور پوده زی
polypod جانور بسیارپا
pollard جانور بی شاخ
brutalities جانور خویی
brutality جانور خویی
pelagian جانور دریایی
perissodactyl جانور فرد سم
straying جانور بی صاحب
plantigrade جانور دوپا
poikilotherm جانور خونسرد
scavengers جانور لاشخور
poikilothermism خونسردی جانور
game جانور شکاری
scavenger جانور لاشخور
zootheism جانور پرستی
zoophilous علاقمند به جانور
zoophilic علاقمند به جانور
zoophagous جانور خوار
stray جانور بی صاحب
stinkard جانور بدبو
ungulate جانور سم دار
hybrid جانور دورگه
tardigrade جانور کندرو
proud <adj.> جانور حشری
shell fish جانور صدف
saxicoline جانور سنگ زی
saxicolous جانور سنگ زی
scrag جانور نحیف
strayed جانور ولگرد
strays جانور بی صاحب
zootomy جانور شکافی
fauna جانور نامه
brutal جانور خوی
zoologist جانور شناس
zoology جانور شناسی
amoebas جانور تک سلولی
amoebae جانور تک سلولی
amoeba جانور تک سلولی
amebas جانور تک سلولی
monocule جانور یک چشم
nekton جانور شناور
amebae جانور تک سلولی
brutalization جانور خویی
milker جانور شیرده
beastliness جانور خویی
brute جانور حیوان
animalist نقاش جانور
rodent جانور جونده
rodents جانور جونده
brutes جانور حیوان
mammifer جانور پستاندار
mammiferous جانور پستاندار
animalculum جانور ریزه
edentate جانور بی دندان
craw معده جانور
white face جانور پیشانی سفید
marsupial جانور کیسه دار
dentition وضع تعداددندانهای جانور
viviparous جانور زنده زا ولود
beast of ravin جانور درنده یاشکاری
female زنانه جانور ماده
amphibiotic وابسته به جانور دوزیستی
animalcule جانور ذره بینی
animalculum جانور ذره بینی
slugs چارپاره جانور کندرو
slugged چارپاره جانور کندرو
slug چارپاره جانور کندرو
arthropod جانور مفصل دار
jumbos جانور غول اسا
tropicopolitan گیاه یا جانور گرمسیری
amoebic وابسته به جانور تک سلولی
lairs محل استراحت جانور
scavenger جانور کثافت خور
endotherm جانور خون گرم
scavengers جانور کثافت خور
migrant سیار جانور مهاجر
jumbo جانور غول اسا
zoography جانور شناسی تطبیقی
zoomorphic شبیه جانور جانورسان
lair محل استراحت جانور
marsupials جانور کیسه دار
bestialize جانور خوی نمودن
anteater جانور پستاندارمورچه خوار
anteaters جانور پستاندارمورچه خوار
zoophyte جانور گیاه سان
migrants سیار جانور مهاجر
orca جانور بزرگ دریایی
heat طلب شدن جانور
heats طلب شدن جانور
ratcatcher موش گیر [جانور]
rat catcher موش گیر [جانور]
ratter موش گیر [جانور]
molluscs جانور نرم تن حلزون
mollusc جانور نرم تن حلزون
pleophagous چند جانور خوار
nematocyst نیش جانور مرجانی
paleozoology دیرین جانور شناسی
orc جانور بزرگ دریایی
sac عضوکیسه مانند جانور
aquatic جانور یا گیاه ابزی
tentacles موی حساس جانور
tentacle موی حساس جانور
nervure رگه بندی جانور
phytozoon جانور گیاه نما
mollusk جانور نرم تن حلزون
dolphin دولفین [جانور شناسی]
sacs عضوکیسه مانند جانور
phyllopod جانور برگ پای
rutting <adj.> حشری [جانور مرد]
in rut <adj.> حشری [جانور شناسی]
holozoic جانور خوراک گیر
footpad پای جانور پهنه پا
quadruped چهارپا [جانور شناسی]
hilding جانور یا اسب بی ارزش
insectivore جانور یا گیاه حشره خوار
slug جانور تنبل گردونه کندرو
cyclostomatous وابسته به جانور دهان گرد
hatchling جانور تازه متولد نوزاد
vermin جانور افت حشرات موذی
cyclostome جانور از راسته دهان گردان
slugged جانور تنبل گردونه کندرو
bestial شبیه حیوان جانور خوی
omnivore جانور همه چیز خوار
ruminant جانور پستاندار نشخوار کننده
scalawag جانور نحیف وکم ارزش
fisher جانور ماهیخوار کرجی ماهیگیری
lyncean مانند جانور سیاه گوش
vivisector تشریح کننده جانور زنده
endozoic دارای زندگی دردرون جانور
purebred جانور یا گیاه خوش نژاد
gast وحشت جانور بدون اولاد
cyclostomate وابسته به جانور دهان گرد
phylogeny تاریخ نژادی جانور یا گیاه
slugs جانور تنبل گردونه کندرو
kutum [Rutilus frisii] ماهی سفید [جانور شناسی]
Caspian kutum ماهی سفید [جانور شناسی]
unicorn جانور افسانهای دارای یک شاخ
Rutilus frisii ماهی سفید [جانور شناسی]
Black Sea roach [Rutilus frisii] ماهی سفید [جانور شناسی]
Caspian White Fish ماهی سفید [جانور شناسی]
Rutilus kutum ماهی سفید [جانور شناسی]
beaver سگ آبی [حیوانات و جانور شناسی]
crest یال [حیوانات و جانور شناسی]
zoological وابسته به جانور شناسی حیوان
unicorns جانور افسانهای دارای یک شاخ
mane یال [حیوانات و جانور شناسی]
pes پای جانور هر عضو یا چیزی شبیه پا
stenophagous تغذیه کننده از جانور یانوع بخصوصی
he ran the animal through ان جانور را با شمشیریا نیزه سوراخ کرد
zoographic وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
zoographical وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
zoomorphic دارای خدایان مجسم بشکل جانور
swamper جانور یا چیزی که در مرداب فرو رود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com