English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (7 milliseconds)
English Persian
sacred places جاهای مقدس
Other Matches
halidom چیز مقدس جای مقدس
shoaly دارای جاهای کم اب
to go places گردش کردن [رفتن به جاهای دیدنی]
scaling ladder نردبان برای بالارفتن از جاهای محصور
occasional licence پروانه فروش نوشابه درمواقع و جاهای معین
privilege cab درشگه کرایهای که حق دارددر جاهای خصوصی بایستد
balaam موادکوتاه برای پرکردن جاهای خالی در روزنامه
globetrotters کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
agoraphobic شخصی که مبتلا به بیماری ترس از جاهای شلوغ است
We do not usually go places that cost a lot of money. ما معمولا به جاهای گران قیمت گردش نمی کنیم.
globetrotter کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
grillage شبکهای از تیرهای سنگین که در جاهای سست بجای پی ساختمان قرار میدهند
modem دستگاه مدولاسیون وبازخوانی اطلاعات کامپیوتری یا مخابره انها به جاهای دیگر
Are there any antiquities here? آیا اینجا آثار باستانی [اشیا عتیقه و جاهای قدیمی] وجود دارد؟
redliner خصوصیتی در گروه کاری یا نرم افزای کلمه پرداز که امکان رنگی کردن نوشتار متن در جاهای مختلف میدهد
carpet moth بید فرش که خصوصا در جاهای تاریک و کم نور الیاف پشم فرش را مورد حمله قرار می دهد
numinous مقدس
saint مقدس
sacred مقدس
prayerful مقدس
saints مقدس
sanctimonious مقدس
venerable مقدس
holiest مقدس
holy مقدس
saintly مقدس
sacrosanct مقدس
hallowed مقدس
sanctified مقدس
inviolable مقدس
heavenly minded مقدس
holier مقدس
sanctified airs مقدس نمایی
sancify مقدس شمردن
sacred books کتابهای مقدس
Mashhad هر مقدس مشهد
dedication cross صلیب مقدس
Holly Sepulchre مقبره مقدس
St مخفف مقدس
sanctimoniousness مقدس نمایی
sanctimony مقدس نمایی
the Holy Trinity تثلیت مقدس
moralistic خشکه مقدس
Holy Weeks هفتهی مقدس
Holy Week هفتهی مقدس
SS مخفف مقدس
the holy کتاب مقدس
tartuffe خشکه مقدس
tartuffe مقدس ریایی
tartufe خشکه مقدس
tartufe مقدس ریایی
stoup قدح اب مقدس
st.michael پطرس مقدس
holyday روز مقدس
holy legislator شارع مقدس
holily بطور مقدس
fiesta روز مقدس
relic اثار مقدس
fiestas روز مقدس
sanctuary جایگاه مقدس
hagiology ادبیات مقدس
Holy Father پدر مقدس
sanctuaries جایگاه مقدس
shrines جای مقدس
hallow مقدس کردن
halidome چیز مقدس
sanctimonious مقدس نما
shrine جای مقدس
Holy Writ کتاب مقدس
innocent مبرا مقدس
saints مقدس شمردن
halidome جای مقدس
saint مقدس شمردن
scriptures کتاب مقدس
scripture کتاب مقدس
relics اثار مقدس
sanctum قدس جایگاه مقدس
anointment تقدیس با روغن مقدس
guaiacum عودالانبیاء درخت مقدس
sacredly بطور مقدس یا محترم
pali زبان مقدس بودائیان
bibliolatry پرستش کتاب مقدس
biblical وابسته به کتاب مقدس
biblical مطابق کتاب مقدس
altar-table میز مقدس در کلیسا
mitsvot حکم کتاب مقدس
mitzvah حکم کتاب مقدس
hermeneutic ایین تفسیرکتاب مقدس
pontify خودرا مقدس نمودن
postil تفسیر کتاب مقدس
it say in the bible that در کتاب مقدس میگوید
religiosity خشکه مقدس بودن
to مادریک کلمه مقدس است
altar of credence [جایگاه نان و شراب مقدس]
feretory [صندوق آثار مقدس کلیسا]
bibles بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
bible بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
vedic وابسته به وداکتاب مقدس هندو
veda کتاب مقدس باستانی هند
midrash تفسیر کتاب مقدس یهود
lignum vitae درخت مقدس خشب الانبیاء
martinmas جشن مارتین مقدس در 11نوامبر
it is said in the bible that در کتاب مقدس می گوید یامینویسد که
scriptural مطابق متن کتاب مقدس
People of the Book پیروان کتاب مقدس [ دین]
buretto تنگ مخصوص شراب مقدس
buret تنگ مخصوص شراب مقدس
hermeneutics علم یا ایین تفسیرکتاب مقدس
apis گاو مقدس مصریان قدیم
revised version ترجمه اصلاح شده کتاب مقدس
lectionary ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
lector قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
zion کوه مقدس اورشلیم قوم اسرائیل
credence [قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
vulgate نسخه لاتین قدیمی کتاب مقدس
it say in the bible that درکتاب مقدس گفته شده است
i saw this p in the scripture این فقره را در کتاب مقدس دیدم
biblicism پیروی تحت لفظی از کتاب مقدس
enshrine ضریح ساختن مقدس وگرامی داشتن
reliquaries فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
scripturalism اعتقادبه نص کتاب مقدس دلبستگی بدلائل نقلی
paradigm ایه کتاب مقدس که مثالی رامتضمن است
reliquary فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
lower criticism انتقاد نسبت به مندرجات متن کتاب مقدس
franciscan وابسته بدسته راهبان فرقه فرانسیس مقدس
paradigms ایه کتاب مقدس که مثالی رامتضمن است
pierian spring الهام بخش شعر وسخنوری چشمه مقدس شاعری
grey friar عضو جمعیت راهبان یادرویشان فرقه فرانسیس مقدس
futurism اعتقاد بوقوع پیشگوییهای کتاب مقدس عقیده به اخرت
inspirationist کسیکه کتاب مقدس را الهام خدابا وحی میداند
ampullae niche [طاقچه ای در کلیسا برای نگه داشتن ظروف آب مقدس]
Chrismon [حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
altar of repose [طاقچه یا گوشه محراب کلیسا که گنجه ای از نان مقدس در آن است.]
bible کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
bibles کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
sangrail جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangraal جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangreal جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
the Holy Grail جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
fundamentalist کسیکه نسبت بکتاب مقدس واصول دین پروتستان طرفدارعقایدکهنه است
blue laws قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
iconostasis [پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
blue law قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
isagogics گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
methuselah " متوشالح " کاهن بزرگ یهود که بنابروایت کتاب مقدس 969 سال زندگی کرده
patron saints امام یا شخص مقدس حامی شخص
patron saint امام یا شخص مقدس حامی شخص
hagiology تاریخ مقدس تاریخ انبیاء
capitulary کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com