Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (2 milliseconds)
English
Persian
export bounty
جایزه صدور
Search result with all words
the export of ... is granted the premium.
صدور ... جایزه دارد.
Other Matches
Bounty hunter
جایزه بگیر،کسی که کارش دستگیری خلافکارها برای گرفتن جایزه است
export licence
جواز صدور مجوز صدور
awarding
جایزه دادن جایزه
award
جایزه دادن جایزه
awards
جایزه دادن جایزه
reward and rewarded
جایزه.جایزه داده شده
awarded
جایزه دادن جایزه
export
صدور
exported
صدور
issuing
صدور
emanation
صدور
emission
صدور
issuance
صدور
exportation
صدور
emissions
صدور
issuance credit
صدور
export
[to]
صدور
[به]
exporting
صدور
prizes
جایزه
prized
جایزه
prizing
جایزه
bounty
جایزه
rewards
جایزه
rewarded
جایزه
reward
جایزه
prising
جایزه
prises
جایزه
prised
جایزه
prise
جایزه
prize
جایزه
awarded
جایزه
premiums
جایزه
premium
جایزه
trophy
جایزه
trophies
جایزه
meed
جایزه
rewardable
جایزه
prize man
جایزه بر
priase
جایزه
awards
جایزه
awarding
جایزه
bonus
جایزه
guerdon
جایزه
bonuses
جایزه
award
جایزه
emissive power
قدرت صدور
emission characteristic
مشخصه صدور
thermionic emission
صدور گرمیونایی
export licence
پروانه صدور
primary emission
صدور اولیه
secondary emission
صدور ثانوی
field emission
صدور میدانی
issue note
برگه صدور
data export
صدور داده
date of issuance
تاریخ صدور
date in issuing
تاریخ صدور
issue a guarantee
صدور ضمانتنامه
emissions
صدور الکترون
exportable
قابل صدور
issue
صدور مطلب
issued
صدور مطلب
issues
صدور مطلب
emissions
صدور خروج
emission
صدور الکترون
release
اجازه صدور
releases
اجازه صدور
specific emission
ضریب صدور
released
اجازه صدور
emission
صدور خروج
prescription
صدور فرمان
electron emission
صدور الکترون
billing
صدور صورتحساب
prescriptions
صدور فرمان
nobel prize
جایزه نوبل
prize
انعام جایزه
laureate
جایزه دار
prized
انعام جایزه
prizes
انعام جایزه
oscar
جایزه اسکار
testimonials
پاداش جایزه
prizewinner
برنده جایزه
prizer
برنده جایزه
testimonial
پاداش جایزه
purses
جایزه نقدی
considerations
جایزه قیمت
to win laurels
جایزه گرفتن
money
جایزه نقدی
purse
جایزه نقدی
Nobel Prize
جایزه نوبل
pursed
جایزه نقدی
premium for excellence
جایزه فضیلت
pursing
جایزه نقدی
consideration
جایزه قیمت
prizing
انعام جایزه
head money
جایزه اوردن سر
testimonialize
جایزه دادن
secondary emission ratio
شدت صدور ثانوی
to request issuance
تقاضای صدور کردن
secondary emission characteristic
مشخصه صدور ثانوی
perfecting bail
صدور قرارقبولی کفالت
issue
انتشار دادن صدور
issued
انتشار دادن صدور
prohibition
صدور حکم منع
photo electric emission
صدور نور- برقی
bond issue
صدور اوراق قرضه
photo emission effect
صدور نور- برقی
issues
انتشار دادن صدور
brilliancy prize
جایزه درخشندگی شطرنج
Ig Nobel Prize
جایزه ایگ نوبل
coronate
جایزه یا انعام دادن
booby prizes
جایزه تسلی بخش
booby prize
جایزه تسلی بخش
rewarder
جایزه یا پاداش دهنده
outland trophy
جایزه دانشگاهی بازیگرفوتبال
pewter
جام پیروزی جایزه
Nobel laureate
برنده جایزه نوبل
Nobel Prize winner
برنده جایزه نوبل
cupped
گلدان جایزه مسابقات
cup
گلدان جایزه مسابقات
cups
گلدان جایزه مسابقات
issue
[of something]
[ID card or check]
صدور
[چیزی]
[کارت شناسایی]
[چک]
prejudication
صدور رای پیش از رسیدگی
issuable
قابل صدور انتشار دادنی
despatch money
جایزه بارگیری یا تخلیه سریع
edward j. neil award
جایزه بوکسور ممتاز سال
salvage money
جایزه نجات کشتی یا محموله
eclipse award
جایزه سوارکار ممتاز سال
prize poem
شعری که جایزه برده است
golden shoe
بهترین جایزه گلزن فصل اروپا
dispatch money
جایزه یا انعام بارگیری یاتخلیه سریع
cupholder
برنده گلدان جایزه در مسابقه نهایی
prizefight
مسابقه مشت زنی جایزه دار
stare decisis
قاعده صدور رای بر مبنای سابقه موجود
grey cup
مسابقه قهرمانی و جایزه اتحادیه فوتبال کانادایی
prize fight
جنگ با مشت برای گرفتن پول یا جایزه
ashes
جایزه مخصوص مسابقه کریکت استالیا و انگلستان
sullivan award
جایزه سولیوان برای بهترین ورزشکار اماتور سال
indicting
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicts
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
prohibitive tax
مالیات گزافی که صدور یاورود کالا را غیر ممکن می سازد
indict
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
court of record
در CL فقط اینگونه محاکم حق صدور حکم جریمه و زندان را دارند
indicted
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
saving
قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
free-for-alls
اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free-for-all
اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
lap money
جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
procedendo
حکم پادشاه در مورد تسریع دادرسی به قاضی یی که صدور رای را به تاخیرانداخته است
winner's circle
محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
prize fellow
شاگردی که در امتحانات سرامد شده وامتیازی بعنوان جایزه باو داده اند
prize fighting
درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
surrogate
نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
surrogates
نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
one and one
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one plus one
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
aircraft scrambling
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
dumping
صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
antedated cheque
چک به تاریخ مقدم بر تاریخ واقعی صدور
arrested
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrests
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrest
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
quando acciderint
وقتی مدیرترکه در مقابل غرماء متوفی به دفاع در دست نبودن مالی از متوفی متوسل میشودمحکمه با صدور حکمی باعنوان بالا مقرر می دارد که هر گاه مالی از متوفی بدست اید باید به غرماء داده شود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com