Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 93 (6 milliseconds)
English
Persian
nobel prize
جایزه نوبل
Nobel Prize
جایزه نوبل
Search result with all words
Ig Nobel Prize
جایزه ایگ نوبل
Nobel Prize winner
برنده جایزه نوبل
Nobel laureate
برنده جایزه نوبل
Other Matches
Bounty hunter
جایزه بگیر،کسی که کارش دستگیری خلافکارها برای گرفتن جایزه است
awarding
جایزه دادن جایزه
reward and rewarded
جایزه.جایزه داده شده
award
جایزه دادن جایزه
awards
جایزه دادن جایزه
awarded
جایزه دادن جایزه
prises
جایزه
prising
جایزه
rewarded
جایزه
rewards
جایزه
reward
جایزه
guerdon
جایزه
meed
جایزه
bounty
جایزه
prizing
جایزه
prize man
جایزه بر
prizes
جایزه
prized
جایزه
prize
جایزه
rewardable
جایزه
prised
جایزه
prise
جایزه
premiums
جایزه
premium
جایزه
trophy
جایزه
trophies
جایزه
priase
جایزه
award
جایزه
awards
جایزه
awarding
جایزه
awarded
جایزه
bonus
جایزه
bonuses
جایزه
oscar
جایزه اسکار
head money
جایزه اوردن سر
to win laurels
جایزه گرفتن
premium for excellence
جایزه فضیلت
prizewinner
برنده جایزه
prizer
برنده جایزه
testimonialize
جایزه دادن
export bounty
جایزه صدور
laureate
جایزه دار
purses
جایزه نقدی
prizing
انعام جایزه
pursing
جایزه نقدی
considerations
جایزه قیمت
prizes
انعام جایزه
testimonial
پاداش جایزه
prized
انعام جایزه
prize
انعام جایزه
pursed
جایزه نقدی
purse
جایزه نقدی
testimonials
پاداش جایزه
money
جایزه نقدی
consideration
جایزه قیمت
pewter
جام پیروزی جایزه
cup
گلدان جایزه مسابقات
booby prize
جایزه تسلی بخش
cupped
گلدان جایزه مسابقات
booby prizes
جایزه تسلی بخش
rewarder
جایزه یا پاداش دهنده
the export of ... is granted the premium.
صدور ... جایزه دارد.
cups
گلدان جایزه مسابقات
coronate
جایزه یا انعام دادن
outland trophy
جایزه دانشگاهی بازیگرفوتبال
brilliancy prize
جایزه درخشندگی شطرنج
eclipse award
جایزه سوارکار ممتاز سال
despatch money
جایزه بارگیری یا تخلیه سریع
edward j. neil award
جایزه بوکسور ممتاز سال
prize poem
شعری که جایزه برده است
salvage money
جایزه نجات کشتی یا محموله
dispatch money
جایزه یا انعام بارگیری یاتخلیه سریع
cupholder
برنده گلدان جایزه در مسابقه نهایی
golden shoe
بهترین جایزه گلزن فصل اروپا
prizefight
مسابقه مشت زنی جایزه دار
prize fight
جنگ با مشت برای گرفتن پول یا جایزه
grey cup
مسابقه قهرمانی و جایزه اتحادیه فوتبال کانادایی
ashes
جایزه مخصوص مسابقه کریکت استالیا و انگلستان
sullivan award
جایزه سولیوان برای بهترین ورزشکار اماتور سال
free-for-all
اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free-for-alls
اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
saving
قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
lap money
جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
prize fellow
شاگردی که در امتحانات سرامد شده وامتیازی بعنوان جایزه باو داده اند
winner's circle
محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
prize fighting
درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
one plus one
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one and one
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com