English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (6 milliseconds)
English Persian
place جایگاه
places جایگاه
placing جایگاه
station جایگاه
stationed جایگاه
stations جایگاه
position جایگاه
positioned جایگاه
toll house جایگاه
limb top جایگاه
cabin جایگاه
Other Matches
housed جایگاه جا
houses جایگاه جا
house جایگاه جا
picturedrome جایگاه سینما
seats جایگاه نشاندن
seated جایگاه نشاندن
flash house جایگاه دزدان
seat جایگاه نشاندن
pumping ststion جایگاه تلمبه
site plan نقشه جایگاه
booths جایگاه رژه
booth جایگاه رژه
telephone station جایگاه تلفن
picture theatre جایگاه سینما
engine house جایگاه لوکوموتیو
lattice site جایگاه شبکه
banstand جایگاه ارکست
ordinal position جایگاه ترتیبی
grandstands جایگاه سرپوشیده
home range جایگاه حیوانات
hibernaculum جایگاه زمستانی
grandstand جایگاه سرپوشیده
picture palace جایگاه سینما
parking place جایگاه توقف
scene of destruction جایگاه خرابیها
operating room جایگاه عمل
stalling لژ جایگاه ویژه
operating rooms جایگاه عمل
stall لژ جایگاه ویژه
sanctuaries جایگاه مقدس
expanse of rubble جایگاه خرابیها
gallery جایگاه تماشاگران
expanse of ruins جایگاه خرابیها
sanctuary جایگاه مقدس
band-stand جایگاه ارکستر
galleries جایگاه تماشاگران
stands جایگاه تماشاگران
gate chamber wall جایگاه حرکت دریچه
malt house جایگاه مالت سازی
choir-wall [دیواره ی جداکننده جایگاه]
stand one's ground <idiom> حمایت از جایگاه شخص
paper advance setting جایگاه پیشرفته ورق
swinery پرورشگاه یا جایگاه خوکان
stone work جایگاه سنگ تراشی
sanctum قدس جایگاه مقدس
sail loft جایگاه بادبان سازی
bar جایگاه متهمین در دادگاه
fire post جایگاه اتش نشانی
lay-bys جایگاه ایست ایستگاه
lay-by جایگاه ایست ایستگاه
lay by جایگاه ایست ایستگاه
podiums بالکن جایگاه مخصوص
podium بالکن جایگاه مخصوص
news-stands جایگاه فروش روزنامه
news-stand جایگاه فروش روزنامه
news stand جایگاه فروش روزنامه
docks جایگاه متهم در دادگاه
docked جایگاه متهم در دادگاه
dock جایگاه متهم در دادگاه
press boxes لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
press box لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
menagerie جایگاه دام ودد
menageries جایگاه دام ودد
platforms کف راه جایگاه خطابه
far turn پیچ سمت جایگاه
dram shop جایگاه نوشابه فروشی
bars جایگاه متهمین در دادگاه
oarlock جایگاه فلزی پارو
stand جایگاه گواه در دادگاه
platform کف راه جایگاه خطابه
perched جایگاه بلند جای امن
location جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
haras جایگاه تخم کشی اسب
locations جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
choir-loft [بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
perching جایگاه بلند جای امن
witness box جایگاه شهود گواه جای
perches جایگاه بلند جای امن
witness box جایگاه ویژه گواهان در دادگاه
orchestra دسته نوازندگان جایگاه ارکست
orchestras دسته نوازندگان جایگاه ارکست
perch جایگاه بلند جای امن
altar of credence [جایگاه نان و شراب مقدس]
fore [جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
choir-aisle [راهرو موازی از شبستان به جایگاه همسرایان]
antechoir جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
lubritorium جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین
tap room جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
porter house جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
Pay attention to the house rules [hazard statements] . توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] .
clubhouses ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
clubhouse ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
grandstand جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
grandstands جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
band shell جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
iconostasis [پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
choir-rail [ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
on licence پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
feretory تابوت یاصندوق اثارمقدس جایگاه اثارمقدس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com