English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (6 milliseconds)
English Persian
banstand جایگاه ارکست
Search result with all words
orchestra دسته نوازندگان جایگاه ارکست
orchestras دسته نوازندگان جایگاه ارکست
Other Matches
orchestras ارکست
orchestra ارکست
orchestrating بصورت ارکست دراوردن
orchestrated بصورت ارکست دراوردن
orchestrate بصورت ارکست دراوردن
orchestrates بصورت ارکست دراوردن
downbeat حرکت چوب رهبر ارکست بطرف پایین
orchestrated هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrates هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrating هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrate هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
concertmaster رهبر نوازندگان ویلن ومعاون رهبر ارکست
concertmeister رهبر نوازندگان ویلن ومعاون رهبر ارکست
positioned جایگاه
cabin جایگاه
limb top جایگاه
toll house جایگاه
position جایگاه
stations جایگاه
places جایگاه
houses جایگاه جا
placing جایگاه
place جایگاه
housed جایگاه جا
station جایگاه
stationed جایگاه
house جایگاه جا
seated جایگاه نشاندن
seat جایگاه نشاندن
site plan نقشه جایگاه
scene of destruction جایگاه خرابیها
telephone station جایگاه تلفن
flash house جایگاه دزدان
booths جایگاه رژه
booth جایگاه رژه
home range جایگاه حیوانات
lattice site جایگاه شبکه
seats جایگاه نشاندن
expanse of rubble جایگاه خرابیها
ordinal position جایگاه ترتیبی
parking place جایگاه توقف
picture palace جایگاه سینما
engine house جایگاه لوکوموتیو
picture theatre جایگاه سینما
grandstand جایگاه سرپوشیده
picturedrome جایگاه سینما
pumping ststion جایگاه تلمبه
grandstands جایگاه سرپوشیده
band-stand جایگاه ارکستر
sanctuary جایگاه مقدس
sanctuaries جایگاه مقدس
stall لژ جایگاه ویژه
operating rooms جایگاه عمل
stalling لژ جایگاه ویژه
hibernaculum جایگاه زمستانی
stands جایگاه تماشاگران
galleries جایگاه تماشاگران
gallery جایگاه تماشاگران
expanse of ruins جایگاه خرابیها
operating room جایگاه عمل
oarlock جایگاه فلزی پارو
malt house جایگاه مالت سازی
choir-wall [دیواره ی جداکننده جایگاه]
paper advance setting جایگاه پیشرفته ورق
stone work جایگاه سنگ تراشی
swinery پرورشگاه یا جایگاه خوکان
sanctum قدس جایگاه مقدس
sail loft جایگاه بادبان سازی
stand one's ground <idiom> حمایت از جایگاه شخص
docks جایگاه متهم در دادگاه
dock جایگاه متهم در دادگاه
bar جایگاه متهمین در دادگاه
news-stand جایگاه فروش روزنامه
news-stands جایگاه فروش روزنامه
menageries جایگاه دام ودد
menagerie جایگاه دام ودد
lay-bys جایگاه ایست ایستگاه
press box لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
lay-by جایگاه ایست ایستگاه
lay by جایگاه ایست ایستگاه
podiums بالکن جایگاه مخصوص
podium بالکن جایگاه مخصوص
press boxes لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
gate chamber wall جایگاه حرکت دریچه
fire post جایگاه اتش نشانی
bars جایگاه متهمین در دادگاه
stand جایگاه گواه در دادگاه
far turn پیچ سمت جایگاه
news stand جایگاه فروش روزنامه
dram shop جایگاه نوشابه فروشی
platform کف راه جایگاه خطابه
platforms کف راه جایگاه خطابه
docked جایگاه متهم در دادگاه
altar of credence [جایگاه نان و شراب مقدس]
choir-loft [بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
perching جایگاه بلند جای امن
perches جایگاه بلند جای امن
perched جایگاه بلند جای امن
perch جایگاه بلند جای امن
locations جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
witness box جایگاه ویژه گواهان در دادگاه
haras جایگاه تخم کشی اسب
location جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
witness box جایگاه شهود گواه جای
lubritorium جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین
antechoir جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
fore [جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
choir-aisle [راهرو موازی از شبستان به جایگاه همسرایان]
tap room جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
clubhouses ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
clubhouse ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
porter house جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
Pay attention to the house rules [hazard statements] . توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] .
grandstands جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
grandstand جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
band shell جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
choir-rail [ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
iconostasis [پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
on licence پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
feretory تابوت یاصندوق اثارمقدس جایگاه اثارمقدس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com