English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (7 milliseconds)
English Persian
flash house جایگاه دزدان
Other Matches
thievish درخور دزدان
Band of robbers. Gand of thieves. دسته دزدان
pirate کشتی دزدان دریایی
sea rover کشتی دزدان دریایی
pirated کشتی دزدان دریایی
pirates کشتی دزدان دریایی
pirating کشتی دزدان دریایی
jemmy دیلم مخصوص دزدان
jemmies دیلم مخصوص دزدان
argot زبان ویژهء دزدان
argots زبان ویژهء دزدان
black flag پرچم دزدان دریایی
pedlar french زبان ویژه دزدان
brigantine کشتی دزدان دریایی
marooner کشتی دزدان دریایی
corsair کشتی دزدان دریایی
jolly roger پرچم دزدان دریایی
walk the plank <idiom> مجبور به ترک کشتی بوسیله دزدان دریایی
crossbones تصویر دو استخوان متقاطع درزیر جمجمه که نشان پرچم دزدان دریایی است
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
limb top جایگاه
toll house جایگاه
cabin جایگاه
positioned جایگاه
position جایگاه
house جایگاه جا
station جایگاه
placing جایگاه
places جایگاه
housed جایگاه جا
houses جایگاه جا
place جایگاه
stationed جایگاه
stations جایگاه
expanse of rubble جایگاه خرابیها
home range جایگاه حیوانات
hibernaculum جایگاه زمستانی
seats جایگاه نشاندن
grandstand جایگاه سرپوشیده
engine house جایگاه لوکوموتیو
grandstands جایگاه سرپوشیده
scene of destruction جایگاه خرابیها
ordinal position جایگاه ترتیبی
banstand جایگاه ارکست
expanse of ruins جایگاه خرابیها
lattice site جایگاه شبکه
telephone station جایگاه تلفن
site plan نقشه جایگاه
pumping ststion جایگاه تلمبه
band-stand جایگاه ارکستر
picturedrome جایگاه سینما
picture theatre جایگاه سینما
picture palace جایگاه سینما
parking place جایگاه توقف
seated جایگاه نشاندن
seat جایگاه نشاندن
gallery جایگاه تماشاگران
stands جایگاه تماشاگران
stalling لژ جایگاه ویژه
sanctuaries جایگاه مقدس
galleries جایگاه تماشاگران
booth جایگاه رژه
booths جایگاه رژه
sanctuary جایگاه مقدس
operating rooms جایگاه عمل
stall لژ جایگاه ویژه
operating room جایگاه عمل
podium بالکن جایگاه مخصوص
swinery پرورشگاه یا جایگاه خوکان
stone work جایگاه سنگ تراشی
lay by جایگاه ایست ایستگاه
sanctum قدس جایگاه مقدس
sail loft جایگاه بادبان سازی
press box لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
press boxes لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
bars جایگاه متهمین در دادگاه
bar جایگاه متهمین در دادگاه
stand جایگاه گواه در دادگاه
paper advance setting جایگاه پیشرفته ورق
choir-wall [دیواره ی جداکننده جایگاه]
platform کف راه جایگاه خطابه
platforms کف راه جایگاه خطابه
stand one's ground <idiom> حمایت از جایگاه شخص
menageries جایگاه دام ودد
gate chamber wall جایگاه حرکت دریچه
news-stand جایگاه فروش روزنامه
fire post جایگاه اتش نشانی
far turn پیچ سمت جایگاه
news-stands جایگاه فروش روزنامه
dram shop جایگاه نوشابه فروشی
podiums بالکن جایگاه مخصوص
lay-by جایگاه ایست ایستگاه
lay-bys جایگاه ایست ایستگاه
menagerie جایگاه دام ودد
news stand جایگاه فروش روزنامه
malt house جایگاه مالت سازی
oarlock جایگاه فلزی پارو
dock جایگاه متهم در دادگاه
docks جایگاه متهم در دادگاه
docked جایگاه متهم در دادگاه
location جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
witness box جایگاه ویژه گواهان در دادگاه
orchestras دسته نوازندگان جایگاه ارکست
altar of credence [جایگاه نان و شراب مقدس]
orchestra دسته نوازندگان جایگاه ارکست
witness box جایگاه شهود گواه جای
locations جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
haras جایگاه تخم کشی اسب
perch جایگاه بلند جای امن
choir-loft [بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
perched جایگاه بلند جای امن
perches جایگاه بلند جای امن
perching جایگاه بلند جای امن
antechoir جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
choir-aisle [راهرو موازی از شبستان به جایگاه همسرایان]
lubritorium جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین
tap room جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
fore [جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
clubhouses ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
clubhouse ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
Pay attention to the house rules [hazard statements] . توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] .
porter house جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
grandstand جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
grandstands جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
band shell جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
choir-rail [ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
iconostasis [پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
on licence پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
feretory تابوت یاصندوق اثارمقدس جایگاه اثارمقدس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com