Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
bar
جایگاه متهمین در دادگاه
bars
جایگاه متهمین در دادگاه
Other Matches
dock
جایگاه متهم در دادگاه
stand
جایگاه گواه در دادگاه
docks
جایگاه متهم در دادگاه
docked
جایگاه متهم در دادگاه
witness box
جایگاه ویژه گواهان در دادگاه
judge advocate
دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
discharge
مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharges
مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
continuance
تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
prize courts
دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
transfer of cause
احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
parquet
محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه
purging a contempt of court
جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
manadamus
حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر
remanet
احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
summary court
دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
writ
دستور دادگاه حکم دادگاه
writs
دستور دادگاه حکم دادگاه
arrests
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrest
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrested
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
positioned
جایگاه
stations
جایگاه
position
جایگاه
cabin
جایگاه
toll house
جایگاه
place
جایگاه
houses
جایگاه جا
housed
جایگاه جا
house
جایگاه جا
places
جایگاه
placing
جایگاه
limb top
جایگاه
stationed
جایگاه
station
جایگاه
scene of destruction
جایگاه خرابیها
operating rooms
جایگاه عمل
stall
لژ جایگاه ویژه
banstand
جایگاه ارکست
engine house
جایگاه لوکوموتیو
site plan
نقشه جایگاه
seats
جایگاه نشاندن
seated
جایگاه نشاندن
sanctuaries
جایگاه مقدس
operating room
جایگاه عمل
grandstands
جایگاه سرپوشیده
expanse of rubble
جایگاه خرابیها
expanse of ruins
جایگاه خرابیها
pumping ststion
جایگاه تلمبه
telephone station
جایگاه تلفن
grandstand
جایگاه سرپوشیده
lattice site
جایگاه شبکه
band-stand
جایگاه ارکستر
sanctuary
جایگاه مقدس
stalling
لژ جایگاه ویژه
hibernaculum
جایگاه زمستانی
booths
جایگاه رژه
gallery
جایگاه تماشاگران
galleries
جایگاه تماشاگران
flash house
جایگاه دزدان
stands
جایگاه تماشاگران
booth
جایگاه رژه
picture palace
جایگاه سینما
home range
جایگاه حیوانات
seat
جایگاه نشاندن
picture theatre
جایگاه سینما
ordinal position
جایگاه ترتیبی
parking place
جایگاه توقف
picturedrome
جایگاه سینما
menageries
جایگاه دام ودد
news-stand
جایگاه فروش روزنامه
news stand
جایگاه فروش روزنامه
lay by
جایگاه ایست ایستگاه
lay-by
جایگاه ایست ایستگاه
podiums
بالکن جایگاه مخصوص
lay-bys
جایگاه ایست ایستگاه
platform
کف راه جایگاه خطابه
platforms
کف راه جایگاه خطابه
menagerie
جایگاه دام ودد
podium
بالکن جایگاه مخصوص
paper advance setting
جایگاه پیشرفته ورق
news-stands
جایگاه فروش روزنامه
press boxes
لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
sanctum
قدس جایگاه مقدس
sail loft
جایگاه بادبان سازی
press box
لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
dram shop
جایگاه نوشابه فروشی
far turn
پیچ سمت جایگاه
fire post
جایگاه اتش نشانی
gate chamber wall
جایگاه حرکت دریچه
oarlock
جایگاه فلزی پارو
stand one's ground
<idiom>
حمایت از جایگاه شخص
malt house
جایگاه مالت سازی
choir-wall
[دیواره ی جداکننده جایگاه]
swinery
پرورشگاه یا جایگاه خوکان
stone work
جایگاه سنگ تراشی
orchestra
دسته نوازندگان جایگاه ارکست
locations
جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
location
جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
orchestras
دسته نوازندگان جایگاه ارکست
haras
جایگاه تخم کشی اسب
perched
جایگاه بلند جای امن
witness box
جایگاه شهود گواه جای
perching
جایگاه بلند جای امن
choir-loft
[بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
perches
جایگاه بلند جای امن
altar of credence
[جایگاه نان و شراب مقدس]
perch
جایگاه بلند جای امن
antechoir
جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
choir-aisle
[راهرو موازی از شبستان به جایگاه همسرایان]
tap room
جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
lubritorium
جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین
fore
[جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
porter house
جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
clubhouses
ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
clubhouse
ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
Pay attention to the house rules
[hazard statements]
.
توجه بکنید به قواعد جایگاه
[اظهارات خطر]
.
grandstands
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
grandstand
جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
band shell
جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
iconostasis
[پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
choir-rail
[ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
tribunals
دادگاه
judgement hall
دادگاه
tribunal
دادگاه
judgement seat
دادگاه
court of justice
دادگاه
courtroom
دادگاه
forums
دادگاه
forum
دادگاه
courtrooms
دادگاه
court
دادگاه
courthouses
دادگاه
courthouse
دادگاه
court division
دادگاه
courts
دادگاه
court of law
دادگاه
on licence
پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
court martial
دادگاه نظامی
court material
دادگاه نظامی
court martiall
دادگاه نظامی
court of appeals
دادگاه استیناف
criminal court
دادگاه جنایی
court session
جلسه دادگاه
questor
افسررئیس دادگاه
recourse action
رجوع به دادگاه
court of province
دادگاه استان
court of petty offences
دادگاه لغزش
court of iquiry
دادگاه رسیدگی
court of grievances
دادگاه مظالم
court of first instance
دادگاه بدوی
court of first instance
دادگاه شهرستان
bar
وکالت دادگاه
bars
وکالت دادگاه
police forces
دادگاه پلیس
summary court
دادگاه بدوی
assize court
دادگاه جنایی
police force
دادگاه پلیس
auto da fe
رای دادگاه
beadle
منادی دادگاه
special tribunal
دادگاه اختصاصی
canonry
دادگاه شرع
circuit court
دادگاه منطقهای
rotas
دادگاه کاتولیکی
circuit court
دادگاه استیناف
contempt og court
اهانت به دادگاه
rota
دادگاه کاتولیکی
country court
دادگاه بخش
administrative tribunal
دادگاه اداری
queens bench division
دادگاه ملکه
quarter sessions
دادگاه استینافی
peace court
دادگاه بخش
judicial confession
اقرار در دادگاه
municipal court
دادگاه داخلی
jurisdiction of the court
صلاحیت دادگاه
municipal court
دادگاه شهرداری
kangoroo court
دادگاه محلی
military court
دادگاه نظامی
military tribunal
دادگاه نظامی
martial court
دادگاه نظامی
landesgericht
دادگاه ایالتی
warnings
اخطاریه دادگاه
court division
بخش دادگاه
per curium
به وسیله دادگاه
quaestor
افسررئیس دادگاه
district court
دادگاه بخش
police court
دادگاه خلاف
prsbytery
دادگاه شرعی
provost court
دادگاه پادگانی
magistrates court
دادگاه جنحه
eyre
دادگاه سیار
president of the court
رئیس دادگاه
police power
دادگاه پلیس
petty session
دادگاه سیار
warning
اخطاریه دادگاه
kangaroo court
دادگاه غیرقانونی
juvenile courts
دادگاه اطفال
juvenile courts
دادگاه نوجوانان
juvenile court
دادگاه اطفال
receivership
امانت دادگاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com