English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 28 (4 milliseconds)
English Persian
armoire جای اغذیه
Search result with all words
fuel اغذیه
fueled اغذیه
fuelled اغذیه
fuelling اغذیه
fuels اغذیه
cover charge مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
cover charges مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
bill of fare صورت اغذیه مهمانخانه
bills of fare صورت اغذیه مهمانخانه
hors d'oeuvre اغذیه اشتهااوری که قبل از غذا صرف میشود
hors d'oeuvres اغذیه اشتهااوری که قبل از غذا صرف میشود
board اغذیه
boarded اغذیه
gastronomy علم اغذیه لذیذه
bistro اغذیه فروشی و مشروب فروشی
bistros اغذیه فروشی و مشروب فروشی
delicatessen اغذیه حاضر
delicatessen مغازه اغذیه فروشی
delicatessens اغذیه حاضر
delicatessens مغازه اغذیه فروشی
ambry کمدمخصوص اغذیه
cate سورسات اغذیه لذیذ
dietetics فن پرهیز یا رژیم غذایی مبحث اغذیه
locker paper کاغذ بسته بندی اغذیه
malthusian theory of population فرضیه جمعیت مالتوس چون ازدیاد جمعیت جهان باتصاعد هندسی و افزایش منابع اغذیه به شکل تصاعدحسابی است باید جمعیت کنترل شود
vivandiere اغذیه فروش ارتش
vivers اغذیه
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com