English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 165 (2 milliseconds)
English Persian
dig in جای پاکندن درزمین ازطرف توپزن
Other Matches
aground درزمین
embeds درزمین پنهان کردن
embed درزمین پنهان کردن
kirkyard گورستانی که درزمین کلیساواقع است
weak safety جلوگیری درزمین مهاجم درجبهه او
squatters اقامت گزین درزمین غیر معمور
squatter اقامت گزین درزمین غیر معمور
squelches صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
squelching صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
squelch صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
squelched صدای چلپ چلوپ پوتین درزمین گل الود
divining rod میله یا عصای مخصوص کشف اب ومواد معدنی درزمین
play through رد شدن گلف باز یا گروه درزمین از بازیگر کند
otherwise <adv.> ازطرف دیگر
on the other hand ازطرف دیگر
parsonally ازطرف خود
at the same time [on the other hand] <adv.> ازطرف دیگر
beside ازطرف دیگر
alternatively <adv.> ازطرف دیگر
apart from that <adv.> ازطرف دیگر
by the same token <adv.> ازطرف دیگر
on the other hand <adv.> ازطرف دیگر
edgeways ازطرف لبه
on the other side <adv.> ازطرف دیگر
withil ازطرف دیگر
order [placed with somebody] دستور [ازطرف کسی]
hall mark نشان عیارکه ازطرف
order [placed with somebody] سفارش [ازطرف کسی]
outside agency شخصی که مجاز نیست درزمین گلف به بازیگر کمک فکری کند
observation pipe لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
pronunciamento بیانیهای که ازطرف شورشیان منتشرمیشود
matronymic اسم مشتق ازطرف مادر
regius professor استاد منصوب ازطرف پادشاه
guild socialism اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
self feeder ماشینی که موادلازمه ازطرف خودش بدان میرسد
food stamp program برنامه کمک مواد غذائی ازطرف دولت به نیازمندان
gammadion چلیپایی که برانتهای هریک ازچهارخطان ازطرف حرکت عقربه ساعت رس
weave حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
weaves حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
letters patent نامهای که ازطرف دولت برای کسی فرستاده میشود تافورا بازنموده وبرای همه بخواند
receivers ماموری که ازطرف دادگاه اموال محکوم علیه را جهت اجرای حکم ضبط و اداره میکند
receiver ماموری که ازطرف دادگاه اموال محکوم علیه را جهت اجرای حکم ضبط و اداره میکند
ticket of leave سند ازادی مشروط زندانی محکوم به حبس ابد که ازطرف وزارت کشور صادر میشود
batsmen توپزن
batsman توپزن
backstop توپزن
stonewaller توپزن تدافعی
baulking خطای توپزن
baulks خطای توپزن
control توپزن دقیق
batteries توپزن و توپگیر
banjo hitter توپزن ضعیف
controls توپزن دقیق
controlling توپزن دقیق
baulked خطای توپزن
balked خطای توپزن
balks خطای توپزن
balking خطای توپزن
battery توپزن و توپگیر
balk خطای توپزن
on drive ضربه بسمت توپزن
ducks اخراج توپزن بی امتیاز
stump سوزاندن توپزن کریکت
ground محل ایستادن توپزن
stumped سوزاندن توپزن کریکت
stumps سوزاندن توپزن کریکت
duck اخراج توپزن بی امتیاز
catcher توپگیر پشت سر توپزن
defense دفاع توپزن از میله ها
duckings اخراج توپزن بی امتیاز
ducked اخراج توپزن بی امتیاز
fine leg محل پشت سر توپزن
stumping سوزاندن توپزن کریکت
take a wicket سوزاندن توپزن کریکت
counting تعداد امتیاز توپزن
counts تعداد امتیاز توپزن
dismiss سوزاندن توپزن و اخراج او
counted تعداد امتیاز توپزن
doubled up توپزن 0001امتیازی فصل
doubled توپزن 0001امتیازی فصل
double توپزن 0001امتیازی فصل
count تعداد امتیاز توپزن
dismisses سوزاندن توپزن و اخراج او
dismissing سوزاندن توپزن و اخراج او
strike pay حقوق ایام اعتصاب که ازطرف سندیکاهای کارگری به اعتصاب کنندگان پرداخت میشود
handle the ball دست زدن توپزن به توپ
night-watchmen توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchman توپزن پایان مسابقه کریکت
complete game یک بازی کامل از طرف توپزن
ball توپ دور از دسترس توپزن
beanball توپی که هدف ان سر توپزن باشد
down میله افتاده واخراج توپزن
out of one's ground تجاوز توپزن از محل ایستادن
night watchman توپزن پایان مسابقه کریکت
blooper پرتاب اهسته توپ به توپزن
leg hit ضربه بسمت محدوده توپزن
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
half century 05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
opener هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
fine ضربه توپزن به پشت منطقه خود
silliest بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
fined ضربه توپزن به پشت منطقه خود
coacher یک از دو نفر توپزن تیم بیس بال
skittle سوزاندن چند توپزن به اسانی پشت سر هم
cleanup توپزن چهارم که معمولا قوی است
silly بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
yorked توپزن سوخته و اخراج شده کریکت
comebacker ضربه توپ زمینی بطرف توپزن
sillier بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
throw out سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
beans ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
third man محل توپگیر دور از توپزن کریکت
bean ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
finest ضربه توپزن به پشت منطقه خود
escheat حق تصرف دارایی متوفی ازطرف دولت یا پادشاه درموردی که متوفی بی وارث یابی وصیت مرده باشد مصادره کردن
take guard وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
castle میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
send down پرتاب کردن توپ بسوی میله توپزن
square leg محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
castles میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
late cut ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
inswinger توپی که در هوا با انحنا به سوی توپزن می اید
cover point محل بازیگر در نقطه معینی دور از توپزن
leg glance ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
leg side قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
long off موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
bowled باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
alley منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
brush back پرتاب توپ از بالا برای عقب راندن توپزن
steal از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
off spin چرخش توپ که تغییر سمت نزدیک توپزن میدهد
steals از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
called strick پرتابی که از منطقه توپزن می گذرد ولی ضربه نمیخورد
innings نوبت هر توپزن تا اخراج او مدتی که یک تیم توپ می زند
pitches بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
pitch بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
leg theory روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
long hop توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
leg break بلند شدن توپ از سمت توپزن بطرف میله
leg before wicket حرکت غیرمجاز توپزن در سدکردن راه توپ با پا یا بدن
popping crease خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
long on موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
designated hitter بازیگر تعیین شده بعنوان توپزن بجای توپ انداز
leg before ضربه خوردن به پا پیش ازمیله که باعث سوختن توپزن میشود
half volley پرتاب نزدیک به توپزن که بیدرنگ پس از بلند شدن ضربه می خورد
coacher مامور علامت دادن ازمربی به توپزن فعال بیس بال
bunter توپزن ماهر در ضربه بدون تاب دادن چوب بیس بال
leg bye امتیاز با دویدن در نتیجه خوردن توپ به بدن توپزن ومنحرف شدن ان
out مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
outed مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
out- مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
bumper توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
bumpers توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
byes صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
bye صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
wide توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
widest توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wider توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
outfield محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
chinaman زمین خوردن و بلند شدن توپ توپ انداز چپ- دست بطرف توپزن راست دست
mid wicket توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com