Total search result: 201 (17 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
corrector |
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده |
|
|
Other Matches |
|
modifiers |
اصلاح کننده تعدیل کننده |
modifier |
اصلاح کننده تعدیل کننده |
moderator |
تعدیل کننده |
coordinator |
تعدیل کننده |
modifier |
تعدیل کننده |
regulator |
تعدیل کننده |
modifiers |
تعدیل کننده |
escalators |
تعدیل کننده |
escalator |
تعدیل کننده |
regulators |
تعدیل کننده |
modulator |
تعدیل کننده |
moderators |
تعدیل کننده |
adaptors |
جرح و تعدیل کننده |
adaptor |
جرح و تعدیل کننده |
adapter |
جرح و تعدیل کننده |
moderator variable |
متغیر تعدیل کننده |
modification factor |
ضریب تعدیل کننده |
damper |
عایق تعدیل کننده |
adapters |
جرح و تعدیل کننده |
compensating winding |
سیم پیچ تعدیل کننده |
copyreader |
تصحیح کننده مقاله |
g.d.p deflator |
تعدیل کننده تولید ناخالص داخلی |
altitude/height hold |
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما |
marshaller |
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان |
inhibitor |
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال |
propounder |
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی |
quick disconnect coupling |
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده |
primers |
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده |
primer |
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده |
sensor |
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده |
homogeneous computer network |
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند |
regulators |
تنظیم کننده |
corrector |
تنظیم کننده |
framer |
تنظیم کننده |
line regulator |
تنظیم کننده |
regulator |
تنظیم کننده |
regularizer |
تنظیم کننده |
interceptors |
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده |
interceptor |
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده |
detonator |
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده |
detonators |
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده |
vasomotor |
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها |
makgi boowi |
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو |
del credere |
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها |
changer |
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری |
distractive |
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر |
steam fitter |
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار |
search jammer |
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت |
control member |
عضو تنظیم کننده |
thermostats |
تنظیم کننده حرارت |
speed governor |
تنظیم کننده سرعت |
slip regulator |
تنظیم کننده لغزش |
rotary type regulator |
تنظیم کننده گردان |
thermostat |
تنظیم کننده حرارت |
control wheel |
صفحه تنظیم کننده |
field rheostat |
تنظیم کننده میدان |
voltage regulator |
تنظیم کننده ولتاژ |
automatic timing advance |
تنظیم کننده خودکار |
field regulator |
تنظیم کننده میدان |
speed regulator |
تنظیم کننده سرعت |
elevation adjustment |
تنظیم کننده بالابر |
regulating resistance |
مقاومت تنظیم کننده |
pressure gaverner |
تنظیم کننده فشار |
turbine governor |
تنظیم کننده توربین |
setting ring |
حلقه تنظیم کننده |
zero adjuster |
تنظیم کننده صفر |
voltage regulator |
تنظیم کننده اختلاف سطح |
gavernor valve |
سوپاپ یا دریچه تنظیم کننده |
induction regulator |
تنظیم کننده ولتاژ القائی |
torque regulator |
تنظیم کننده گشتاور پیچشی |
main regulator |
تنظیم کننده محور اصلی |
thermostats |
تنظیم کننده هوای سرد |
line drop compensator |
تنظیم کننده یا رگولاتور ولتاژ |
tangent screw |
پیچ تنظیم کننده در تئودولیت |
frog-adjustment screw |
پیچ قلابی تنظیم کننده |
thermostat |
تنظیم کننده هوای سرد |
carbon pile voltage regulator |
تنظیم کننده ولتاژ زغالی |
claqueur |
تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده |
padding |
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها |
expostulator |
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش |
suppressive |
خنثی کننده اتش سرکوب کننده |
sprining charge |
خرج چال کننده یا گود کننده |
prepossessing |
مجذوب کننده جلب توجه کننده |
pacemakers |
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب |
pacemaker |
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب |
delimit |
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها |
thermostat |
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما |
delimiting |
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها |
delimits |
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها |
delimited |
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها |
adjustable stabilizer |
تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما |
thermostats |
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما |
stop order |
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده |
astigmatizer |
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب |
presentor |
ارائه کننده معرفی کننده |
oppressive |
خورد کننده ناراحت کننده |
supplicants |
درخواست کننده تضرع کننده |
toaster |
سرخ کننده برشته کننده |
thickeners |
غلیظ کننده پرپشت کننده |
provisioner |
تدارک کننده تهیه کننده |
lifter |
مرتفع کننده برطرف کننده |
prosecutor |
پیگرد کننده تعقیب کننده |
vibrators |
ارتعاش کننده نوسان کننده |
striking force |
نیروی تک کننده یا کمین کننده |
discriminant |
تفکیک کننده جدا کننده |
gesticulant |
اشاره کننده وحرکت کننده |
preventive |
حفافت کننده جلوگیری کننده |
suberter |
سرنگون کننده تضعیف کننده |
supplicant |
درخواست کننده تضرع کننده |
prosecutors |
پیگرد کننده تعقیب کننده |
divider |
جدا کننده تقسیم کننده |
modulator demodulator |
تلفیق کننده- تفکیک کننده |
coordinator |
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده |
venerator |
تکریم کننده ستایش کننده |
toasters |
سرخ کننده برشته کننده |
acknowledger |
تصدیق کننده قبول کننده |
transmitter |
منتقل کننده مخابره کننده |
transmitters |
منتقل کننده مخابره کننده |
practicer |
تمرین کننده مشق کننده |
designative |
اشاره کننده تعیین کننده |
intermediary |
وساطت کننده مداخله کننده |
spell binder |
مسحور کننده مجذوب کننده |
diverting |
سرگرم کننده منحرف کننده |
desolator |
ویران کننده متروک کننده |
desolater |
ویران کننده متروک کننده |
cogitator |
اندیشه کننده مطالعه کننده |
whetstone |
تیز کننده تند کننده |
trimmer |
دستکاری کننده صاف کننده |
insulator |
جدا کننده عایق کننده |
thwarter |
خنثی کننده مسدود کننده |
insulators |
جدا کننده عایق کننده |
intermediaries |
وساطت کننده مداخله کننده |
favourer |
یاری کننده مساعدت کننده |
corrupter |
فاسد کننده منحرف کننده |
accaimer |
هلهله کننده تحسین کننده |
hanger |
اویزان کننده معلق کننده |
presenter |
ارائه کننده معرفی کننده |
presenters |
ارائه کننده معرفی کننده |
homager |
تجلیل کننده کرنش کننده |
corruptor |
فاسد کننده منحرف کننده |
contractive |
جمع کننده چوروک کننده |
sniffy |
افهار تنفر کننده فن فن کننده |
thickener |
غلیظ کننده پرپشت کننده |
vibrator |
ارتعاش کننده نوسان کننده |
hangers |
اویزان کننده معلق کننده |
the producer and the consumer |
تولید کننده و مصرف کننده |
fuel cooled oil cooler |
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود |
skeletonizer |
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب |
dragger |
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت |
on board regulation |
تنظیمی که در ان هر برد داخل یک سیستم تنظیم کننده ولتاژخاص خود را دارد |
plasticizer |
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش |
procuring activity |
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده |
parity bit |
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل |
agent authentication |
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده |
bugs |
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار |
bugging |
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار |
bug |
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار |
editing run |
در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند |
components |
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات |
component |
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات |
user freindly |
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد |
dismantling shot |
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده |
voltage stabilizer |
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ |
sidelay |
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ |
families |
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند |
family |
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند |
tipper |
کج کننده واژگون کننده |
corrector |
وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره |
army component |
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی |
stabilisers |
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر |
stabilizer |
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر |
supporting arms |
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده |
requistioner |
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست |
flare |
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده |
flares |
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده |
compensating relief valve |
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است |
negative true logic |
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد |
voltage regulator |
تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ |
load regulator |
رگولاتور بار تنظیم کننده بار |
desiccant |
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها |
delay release sinker |
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری |
self- |
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان |
analysis staff |
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده |
radar picket |
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار |
component command |
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات |
gyro repeater |
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو |
jumpers |
شوت کننده با پرش پرش کننده |
jumper |
شوت کننده با پرش پرش کننده |
medical regulator |
تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی |
out side |
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش |
calibration |
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی |
throttling type governor |
تنظیم کننده نوع ساساتی رگولاتور نوع ساساتی گاورنر نوع ساساتی |
abjurer or abjuror |
کننده |
tracker |
پی کننده |
renunciant |
رد کننده |
refuser |
رد کننده |
renunciant |
کننده |
refutatory |
رد کننده |
refutative |
رد کننده |
doer |
کننده |