Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (16 milliseconds)
English	Persian
vortex separation	جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
Other Matches
busing	خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed	خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses	خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing	خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused	خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus	خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses	خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
hunting design	طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
dispersion hardening	سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
charts	شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
target discrimination	قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
charting	شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted	شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart	شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
systems analysis	ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
fractional	اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
blocage	[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
selectable	مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
symbiosis	همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
fdm	انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
heterogeneous network	سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
paint program	نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocate	به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocates	به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocating	به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
function	سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functioned	سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions	سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
estate in common	درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
frequencies	انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency	انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous	مختلف الجنس و مختلف النوع
profile	امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiles	امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled	امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling	امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
remaining velocity	سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
tree of life	درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
colours	احساسی که توسط چشم با توجه به پاسخ آن به فرکانسهای نور مختلف داده میشود
colour	احساسی که توسط چشم با توجه به پاسخ آن به فرکانسهای نور مختلف داده میشود
vortex	جریان حلقوی یا گردابی
vortices	جریان حلقوی یا گردابی
vortexes	جریان حلقوی یا گردابی
trampoline	مجموعهای ازحرکات ژیمناستیکی بر روی میز پارچهای با 11 حرکت مختلف
trampolines	مجموعهای ازحرکات ژیمناستیکی بر روی میز پارچهای با 11 حرکت مختلف
shares	یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
share	یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shared	یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
computer animation	ایجاد توهم حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه
halftones	توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند
halftone	توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند
highways	خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highway	خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
cursors	کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
cursor	کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
languages	زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
language	زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
aerodynamics	شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
penetrometer	وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
databases	مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
database	مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
decollate	جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
animations	ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
animation	ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
star design	طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
distance vector protocols	اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
vortex sheet	لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
colour	شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colours	شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
real time	با همان سرعتی که در جهان واقعی حرکت می کنند.نقاشی متحرک بلا درنگ نیاز به سخت افزار نمایش قادر به نمایش یک ترتیب به صورت ده تصویر مختلف در ثانیه دارد
whirled	حرکت گردابی
vortex motion	حرکت گردابی
whirling	حرکت گردابی
whirls	حرکت گردابی
whirl	حرکت گردابی
loop pile	پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
load call	وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
mists	کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
mist	کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
head pessure	فشار اعمال شده توسط یک سیال به سبب ارتفاع ستون ان
digital read out	نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
sundry	مختلف
various	مختلف
variegated	مختلف
disparate	مختلف
miscellaneous	مختلف
discrepant	مختلف
off	مختلف
varying	مختلف
dissimilar	مختلف
divergent	مختلف
diverse	مختلف
viscosity valve	شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
half caste	ازنژاد مختلف
polyphyletic	از نژادهای مختلف
polyphyletic	مختلف الاجداد
miscellaneous works	کارهای مختلف
variate	مختلف کردن
diversely	به اشکال مختلف
heterochromatic	مختلف اللون
asynchronous	مختلف الزمان
half breed	از نژاد مختلف
two discrepant stories	دو حکایت مختلف
variant	گوناگون مختلف
variously	بطور مختلف
several	جدا مختلف
diverse	مختلف مخالف
kinetic theory	فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
intercollegiate	بین کالجهای مختلف
rank and file	شئون مختلف نظامی
stages	مراحل مختلف یک موشک
syntax	هم اهنگی قسمتهای مختلف
stage	مراحل مختلف یک موشک
diversiform	دارای اشکال مختلف
process	مراحل مختلف چیزی
plug	ورودی که به وسایل مختلف
interrace	بین نژادهای مختلف
plugs	ورودی که به وسایل مختلف
disjunctive	دارای دو شق مختلف فصلی
eccentric	مختلف المرکز بودن
varisized	دارای اندازههای مختلف
various books	کتابهای گوناگون یا مختلف
variform	گوناگون مختلف الشکل
eccentrics	مختلف المرکز بودن
plugging	ورودی که به وسایل مختلف
run around <idiom>	گردش درمناطق مختلف
interracial	بین نژادهای مختلف
team tennis	بازیهای مختلف تنیس
miscellanist	نویسنده مطالب مختلف
international	مربوط به کشورهای مختلف
internationals	مربوط به کشورهای مختلف
holdall	جعبه اسبابهای مختلف
multifarious	دارای انواع مختلف
holdalls	جعبه اسبابهای مختلف
heterochromatic	دارای رنگهای مختلف
stock market	بورس کالاهای مختلف
play off <idiom>	رفتار مختلف با اشخاص
multi tone horn	بوق با اصوات مختلف
The various strata of society.	طبقات مختلف اجتماع
processes	مراحل مختلف چیزی
stock markets	بورس کالاهای مختلف
commodity loading	بارگیری کالاهای مختلف
break	جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
breaks	جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
circulation	حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
circulations	حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
vortex flow	جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
stochastic	دارای تغییردر مواقع مختلف
homonymous	دارای دویاچند معنی مختلف
interstate	بین ایالتها وکشورهای مختلف
bipolar	تراترسیتور با سه لایه مختلف به صورت -p -n p یا -n -p n
outcross	امیزش کردن دو جنس مختلف با هم
bytes	کامپیوتر با طول کلمه مختلف
gathered	دریافت داده از منابع مختلف
blocky	پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
gather	دریافت داده از منابع مختلف
syncretic	تلفیق کننده عقاید مختلف
byte	کامپیوتر با طول کلمه مختلف
castes	طبقات مختلف مردم هند
caste	طبقات مختلف مردم هند
interstates	بین ایالتها وکشورهای مختلف
interbreed	نژادهای مختلف را با هم پیوند کردن
middling	اجناس مختلف از درجه متوسط
FTAM	بین سیستمهای کامپیوتری مختلف
fun house	محل سرگرمی وتفریحات مختلف
general purpose machine	دستگاه برای اهداف مختلف
figure skate	اسکیت با انجام حرکات مختلف
polygenesis	پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
polytechnic	وابسته به علوم عملی مختلف
interdisciplinary	مربوط به رشتههای مختلف علمی
scatter around <idiom>	غیرمحتاطانه درجاهای مختلف گذاشتن
polytechnics	وابسته به علوم عملی مختلف
multi rate meter	کنتور با چند نرخ مختلف
walleye	انواع مختلف اردک ماهی
adapter	دوشاخهای که به وسایل با ورودیهای مختلف
catamaran	قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
catamarans	قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
polytechnical	وابسته به علوم عملی مختلف
walleyed	انواع مختلف اردک ماهی
cat's cradle	ساختن طرحهای مختلف با نخ و انگشتان
allomorph	تصاریف مختلف کلمه یا فعل
cross flow	دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
electrophoresis	حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
variance	اختلاف و نتاقض در ارکان مختلف دعوی
polytechnical	وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
polytechnic	وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
masking	عمل انتخاب بیتهای مختلف در کلمه
polytechnics	وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
pages	با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
integration	یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
inequilateral	دارای پهلوهای نابربر مختلف الاضلاع
families	محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
collection	عمل دریافت داده از منابع مختلف
collections	عمل دریافت داده از منابع مختلف
family	محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
halftone	عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
halftones	عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
proteus	خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
intermarriage	ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
eurybathic	قادر به زندگی کردن در اعماق مختلف اب

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com