Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (15 milliseconds)
English
Persian
several
جدا مختلف
Search result with all words
byte
کامپیوتر با طول کلمه مختلف
bytes
کامپیوتر با طول کلمه مختلف
database
مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
databases
مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
exchange
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanged
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanges
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanging
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
aerodynamics
شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
collage
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
collages
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
syntax
هم اهنگی قسمتهای مختلف
flexibility
توانایی سخت افزار یا نرم افزار برای تط ابق با موقعیتها یا کارهای مختلف
gather
دریافت داده از منابع مختلف
gathered
دریافت داده از منابع مختلف
integrated
پایگاه داده که قادر به تامین اطلاعات برای نیازهای مختلف بدون داده افزودنه است
utility
برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
word
بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند
worded
بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند
machine
کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
machined
کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
machines
کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
logic
ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف
collection
عمل دریافت داده از منابع مختلف
collections
عمل دریافت داده از منابع مختلف
highway
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highways
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
profile
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiles
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
allocation
تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف
allocations
تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف
bus
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bus
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bused
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
buses
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
busing
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bussed
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
busses
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing
رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bussing
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
pack
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
packs
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
language
زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
languages
زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
colour
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colour
احساسی که توسط چشم با توجه به پاسخ آن به فرکانسهای نور مختلف داده میشود
colours
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colours
احساسی که توسط چشم با توجه به پاسخ آن به فرکانسهای نور مختلف داده میشود
map
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
maps
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
carrier
روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
carriers
روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
share
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shared
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shares
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
distribute
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distribute
عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند
distribute
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distribute
سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
distribute
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
distributes
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributes
عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند
distributes
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distributes
سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
distributes
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
distributing
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributing
عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند
distributing
سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distributing
سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
distributing
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
contrast
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrasted
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrasting
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrasts
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
off
مختلف
wind tunnel
معبر تونل مانندی که هوا بافشارهای مختلف از ان عبورمیکند
wind tunnels
معبر تونل مانندی که هوا بافشارهای مختلف از ان عبورمیکند
portable
برنامهای که روی سیستمهای کامپیوتری مختلف قابل اجرا است
portable
که روی کامپیوترهای مختلف قابل استفاده اند
caste
طبقات مختلف مردم هند
castes
طبقات مختلف مردم هند
unique
مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
uniquely
مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
precedent
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
precedents
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
feed
وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند
feeds
وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند
multiple
حاوی قط عات زیاد بودن یا عمل کردن به روشهای مختلف
general
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
generals
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
filter
انتخاب رکوردهای مختلف از فایل پایگاه داده ها
filter
الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
filters
انتخاب رکوردهای مختلف از فایل پایگاه داده ها
Other Matches
charted
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
target discrimination
قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
chart
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charts
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charting
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
systems analysis
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
fractional
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
selectable
مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
blocage
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
symbiosis
همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
heterogeneous network
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
vortex separation
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
fdm
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
paint program
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocating
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocates
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocate
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
function
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functioned
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
estate in common
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
frequencies
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous
مختلف الجنس و مختلف النوع
tree of life
درخت زندگی
[این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
hunting design
طرح شکارگاهی
[این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
decollate
جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
star design
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
diverse
مختلف
divergent
مختلف
discrepant
مختلف
varying
مختلف
various
مختلف
sundry
مختلف
miscellaneous
مختلف
variegated
مختلف
disparate
مختلف
dissimilar
مختلف
heterochromatic
مختلف اللون
polyphyletic
مختلف الاجداد
variate
مختلف کردن
variant
گوناگون مختلف
half breed
از نژاد مختلف
asynchronous
مختلف الزمان
diversely
به اشکال مختلف
two discrepant stories
دو حکایت مختلف
polyphyletic
از نژادهای مختلف
variously
بطور مختلف
diverse
مختلف مخالف
miscellaneous works
کارهای مختلف
half caste
ازنژاد مختلف
intercollegiate
بین کالجهای مختلف
multi tone horn
بوق با اصوات مختلف
disjunctive
دارای دو شق مختلف فصلی
commodity loading
بارگیری کالاهای مختلف
miscellanist
نویسنده مطالب مختلف
diversiform
دارای اشکال مختلف
heterochromatic
دارای رنگهای مختلف
interracial
بین نژادهای مختلف
interrace
بین نژادهای مختلف
stock market
بورس کالاهای مختلف
various books
کتابهای گوناگون یا مختلف
varisized
دارای اندازههای مختلف
stage
مراحل مختلف یک موشک
international
مربوط به کشورهای مختلف
plugging
ورودی که به وسایل مختلف
plug
ورودی که به وسایل مختلف
eccentric
مختلف المرکز بودن
eccentrics
مختلف المرکز بودن
internationals
مربوط به کشورهای مختلف
The various strata of society.
طبقات مختلف اجتماع
run around
<idiom>
گردش درمناطق مختلف
stock markets
بورس کالاهای مختلف
play off
<idiom>
رفتار مختلف با اشخاص
variform
گوناگون مختلف الشکل
stages
مراحل مختلف یک موشک
rank and file
شئون مختلف نظامی
process
مراحل مختلف چیزی
team tennis
بازیهای مختلف تنیس
plugs
ورودی که به وسایل مختلف
multifarious
دارای انواع مختلف
processes
مراحل مختلف چیزی
holdalls
جعبه اسبابهای مختلف
holdall
جعبه اسبابهای مختلف
allomorph
تصاریف مختلف کلمه یا فعل
interstates
بین ایالتها وکشورهای مختلف
blocky
پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
middling
اجناس مختلف از درجه متوسط
polytechnic
وابسته به علوم عملی مختلف
interdisciplinary
مربوط به رشتههای مختلف علمی
interstate
بین ایالتها وکشورهای مختلف
general purpose machine
دستگاه برای اهداف مختلف
bipolar
تراترسیتور با سه لایه مختلف به صورت -p -n p یا -n -p n
catamaran
قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
catamarans
قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
adapter
دوشاخهای که به وسایل با ورودیهای مختلف
fun house
محل سرگرمی وتفریحات مختلف
FTAM
بین سیستمهای کامپیوتری مختلف
figure skate
اسکیت با انجام حرکات مختلف
polytechnics
وابسته به علوم عملی مختلف
homonymous
دارای دویاچند معنی مختلف
interbreed
نژادهای مختلف را با هم پیوند کردن
scatter around
<idiom>
غیرمحتاطانه درجاهای مختلف گذاشتن
polygenesis
پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
outcross
امیزش کردن دو جنس مختلف با هم
stochastic
دارای تغییردر مواقع مختلف
syncretic
تلفیق کننده عقاید مختلف
walleyed
انواع مختلف اردک ماهی
walleye
انواع مختلف اردک ماهی
multi rate meter
کنتور با چند نرخ مختلف
cat's cradle
ساختن طرحهای مختلف با نخ و انگشتان
polytechnical
وابسته به علوم عملی مختلف
circuit training
انجام تمرینهای مختلف ورنه برداری
teratoma
تومور متشکله از انساج مختلف جنینی
halftones
عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
proteus
خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
pantheon
معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
pantheons
معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
sprint relay
مسابقه امدادی 4 نفره درمسافتهای مختلف
beef cuts
قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
all purpose machine
دستگاه برای اهداف مختلف انیورسال
separate opinion
رایی که نافربه مسائل مختلف باشد
point
سب زدن به دایرههای مختلف هدف از 01 به پایین
topology
روش اتصال عناصر مختلف شبکه
pages
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
paged
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
page
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
packages
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
packaged
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
package
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
polytechnic
وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
polytechnics
وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
whistle-stop
در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
whistle stop
در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
variations of temperature
اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
integration
یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
halftone
عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
intermarriage
ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
eurybathic
قادر به زندگی کردن در اعماق مختلف اب
polytechnical
وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
playback rate scale factor
صوتی که با نرخ مختلف اجرا میشود
multiplex
داده و سیگنال کنترل در رزمانهای مختلف
country file
را برای کشورهای مختلف تعریف میکند
inequilateral
دارای پهلوهای نابربر مختلف الاضلاع
family
محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
variance
اختلاف و نتاقض در ارکان مختلف دعوی
masking
عمل انتخاب بیتهای مختلف در کلمه
families
محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
varriform
دارای چندین شکل گوناگون مختلف الشکل
outbreed
جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
assembly
قرار دادن یک موضوع از بخشهای مختلف در کنار هم
tours
مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
interrogation
ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
touring
مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
toured
مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
self-
سیستمی که خود را با کارهای مختلف تط بیق میدهد
interfaith
شامل اشخاصی دارای عقاید وادیان مختلف
gutta percha
هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
intermarried
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarries
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
glottochronology
مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
intermarry
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
life cycle
مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
multi disk
وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
multi platform
که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود
olympic trench shooting
مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
tour
مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
intermarrying
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
time chart
جدول تطبیق ساعات نصف النهارات مختلف
storage
مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
interrogations
ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
remaining velocity
سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
roving gun
توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
adhesion
آمیزش و بهم آمیختگی طبیعی قسمتهای مختلف
collect transfer
بار کردن یک ثبات با بیتها ازمحلهای مختلف
transistors
ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
transistor
ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
hereford round
مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
scatter load
بار کردن داده ترتیبی در محلهای مختلف
diachronic
تحمولات زبانی یک ملت درادوار مختلف تاریخ
self supporting country
کشوری که از جهات مختلف به خودمتکی و از خارج بی نیازباشد
parquetry
منبت کاری فرش کف اطاق با چوبهای مختلف
reddendo singula singulis
الفاظ در قسمتهای مختلف سندباید متناسب با هم تعبیرشوند
cankerworm
نوزاد مختلف حشراتی که افت گیاهان اند
pleomorphic
چند شکلی دارای اشکال وصور مختلف
record
سازمان دهی وطول فیلدها ی مختلف در رکورد
instar
حشره پروانه یابندپایی در مراحل مختلف رشد خود
bioastronautics
مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
articulation
[ترکیب معماری در عناصر و قسمت های مختلف ساختمان]
balun
مبدلی که دو مداری را که امیدانس مختلف دارند معادل میکند
adhocism
[طراحی کامل و جداگانه قسمت های مختلف یک ساختمان]
clearinghouse
سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
scatter read
دستیابی وخواندن داده ذخیره شده در محلهای مختلف
hue
[نقطه جدا کردن رنگ های مختلف از یکدیگر]
channel
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
dilly
وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
eurytherm
موجودی که دارای درجات حرارت مختلف و زیادی است
globetrotters
کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
target diving
شیرجه از ارتفاعات مختلف به روی اب بمنظور سنجش دقت
phylesis
مرحله سیرتکامل وپیدایش نژادهای مختلف جانور وگیاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com