English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (15 milliseconds)
English Persian
several جدا مختلف
Search result with all words
byte کامپیوتر با طول کلمه مختلف
bytes کامپیوتر با طول کلمه مختلف
database مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
databases مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
exchange روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanged روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanges روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanging روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
aerodynamics شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
collage اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
collages اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
syntax هم اهنگی قسمتهای مختلف
flexibility توانایی سخت افزار یا نرم افزار برای تط ابق با موقعیتها یا کارهای مختلف
gather دریافت داده از منابع مختلف
gathered دریافت داده از منابع مختلف
integrated پایگاه داده که قادر به تامین اطلاعات برای نیازهای مختلف بدون داده افزودنه است
utility برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
word بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند
worded بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند
machine کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
machined کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
machines کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
logic ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف
collection عمل دریافت داده از منابع مختلف
collections عمل دریافت داده از منابع مختلف
highway خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highways خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
profile امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiles امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
allocation تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف
allocations تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف
bus رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bus خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bused خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
buses خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
busing خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bussed خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
busses خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bussing خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
pack توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
packs توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
language زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
languages زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
colour شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colour احساسی که توسط چشم با توجه به پاسخ آن به فرکانسهای نور مختلف داده میشود
colours شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colours احساسی که توسط چشم با توجه به پاسخ آن به فرکانسهای نور مختلف داده میشود
map نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
maps نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
carrier روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
carriers روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
share یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shared یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shares یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
distribute سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distribute عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند
distribute سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distribute سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
distribute سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
distributes سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributes عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند
distributes سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distributes سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
distributes سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
distributing سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributing عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند
distributing سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distributing سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
distributing سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
contrast اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrasted اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrasting اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrasts اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
off مختلف
wind tunnel معبر تونل مانندی که هوا بافشارهای مختلف از ان عبورمیکند
wind tunnels معبر تونل مانندی که هوا بافشارهای مختلف از ان عبورمیکند
portable برنامهای که روی سیستمهای کامپیوتری مختلف قابل اجرا است
portable که روی کامپیوترهای مختلف قابل استفاده اند
caste طبقات مختلف مردم هند
castes طبقات مختلف مردم هند
unique مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
uniquely مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
precedent نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
precedents نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
feed وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند
feeds وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند
multiple حاوی قط عات زیاد بودن یا عمل کردن به روشهای مختلف
general ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
generals ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
filter انتخاب رکوردهای مختلف از فایل پایگاه داده ها
filter الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
filters انتخاب رکوردهای مختلف از فایل پایگاه داده ها
Other Matches
charted شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
target discrimination قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
chart شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charts شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charting شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
systems analysis ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
fractional اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
selectable مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
blocage [بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
symbiosis همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
heterogeneous network سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
vortex separation جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
fdm انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
paint program نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocating به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocates به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocate به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
function سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functioned سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
estate in common درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
frequencies انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous مختلف الجنس و مختلف النوع
tree of life درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
hunting design طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
decollate جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
star design طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
diverse مختلف
divergent مختلف
discrepant مختلف
varying مختلف
various مختلف
sundry مختلف
miscellaneous مختلف
variegated مختلف
disparate مختلف
dissimilar مختلف
heterochromatic مختلف اللون
polyphyletic مختلف الاجداد
variate مختلف کردن
variant گوناگون مختلف
half breed از نژاد مختلف
asynchronous مختلف الزمان
diversely به اشکال مختلف
two discrepant stories دو حکایت مختلف
polyphyletic از نژادهای مختلف
variously بطور مختلف
diverse مختلف مخالف
miscellaneous works کارهای مختلف
half caste ازنژاد مختلف
intercollegiate بین کالجهای مختلف
multi tone horn بوق با اصوات مختلف
disjunctive دارای دو شق مختلف فصلی
commodity loading بارگیری کالاهای مختلف
miscellanist نویسنده مطالب مختلف
diversiform دارای اشکال مختلف
heterochromatic دارای رنگهای مختلف
interracial بین نژادهای مختلف
interrace بین نژادهای مختلف
stock market بورس کالاهای مختلف
various books کتابهای گوناگون یا مختلف
varisized دارای اندازههای مختلف
stage مراحل مختلف یک موشک
international مربوط به کشورهای مختلف
plugging ورودی که به وسایل مختلف
plug ورودی که به وسایل مختلف
eccentric مختلف المرکز بودن
eccentrics مختلف المرکز بودن
internationals مربوط به کشورهای مختلف
The various strata of society. طبقات مختلف اجتماع
run around <idiom> گردش درمناطق مختلف
stock markets بورس کالاهای مختلف
play off <idiom> رفتار مختلف با اشخاص
variform گوناگون مختلف الشکل
stages مراحل مختلف یک موشک
rank and file شئون مختلف نظامی
process مراحل مختلف چیزی
team tennis بازیهای مختلف تنیس
plugs ورودی که به وسایل مختلف
multifarious دارای انواع مختلف
processes مراحل مختلف چیزی
holdalls جعبه اسبابهای مختلف
holdall جعبه اسبابهای مختلف
allomorph تصاریف مختلف کلمه یا فعل
interstates بین ایالتها وکشورهای مختلف
blocky پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
middling اجناس مختلف از درجه متوسط
polytechnic وابسته به علوم عملی مختلف
interdisciplinary مربوط به رشتههای مختلف علمی
interstate بین ایالتها وکشورهای مختلف
general purpose machine دستگاه برای اهداف مختلف
bipolar تراترسیتور با سه لایه مختلف به صورت -p -n p یا -n -p n
catamaran قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
catamarans قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
adapter دوشاخهای که به وسایل با ورودیهای مختلف
fun house محل سرگرمی وتفریحات مختلف
FTAM بین سیستمهای کامپیوتری مختلف
figure skate اسکیت با انجام حرکات مختلف
polytechnics وابسته به علوم عملی مختلف
homonymous دارای دویاچند معنی مختلف
interbreed نژادهای مختلف را با هم پیوند کردن
scatter around <idiom> غیرمحتاطانه درجاهای مختلف گذاشتن
polygenesis پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
outcross امیزش کردن دو جنس مختلف با هم
stochastic دارای تغییردر مواقع مختلف
syncretic تلفیق کننده عقاید مختلف
walleyed انواع مختلف اردک ماهی
walleye انواع مختلف اردک ماهی
multi rate meter کنتور با چند نرخ مختلف
cat's cradle ساختن طرحهای مختلف با نخ و انگشتان
polytechnical وابسته به علوم عملی مختلف
circuit training انجام تمرینهای مختلف ورنه برداری
teratoma تومور متشکله از انساج مختلف جنینی
halftones عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
proteus خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
pantheon معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
pantheons معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
sprint relay مسابقه امدادی 4 نفره درمسافتهای مختلف
beef cuts قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
all purpose machine دستگاه برای اهداف مختلف انیورسال
separate opinion رایی که نافربه مسائل مختلف باشد
point سب زدن به دایرههای مختلف هدف از 01 به پایین
topology روش اتصال عناصر مختلف شبکه
pages با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
paged با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
page با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
packages گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
packaged گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
package گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
polytechnic وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
polytechnics وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
whistle-stop در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
whistle stop در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
variations of temperature اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
integration یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
halftone عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
intermarriage ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
eurybathic قادر به زندگی کردن در اعماق مختلف اب
polytechnical وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
playback rate scale factor صوتی که با نرخ مختلف اجرا میشود
multiplex داده و سیگنال کنترل در رزمانهای مختلف
country file را برای کشورهای مختلف تعریف میکند
inequilateral دارای پهلوهای نابربر مختلف الاضلاع
family محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
variance اختلاف و نتاقض در ارکان مختلف دعوی
masking عمل انتخاب بیتهای مختلف در کلمه
families محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
varriform دارای چندین شکل گوناگون مختلف الشکل
outbreed جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
assembly قرار دادن یک موضوع از بخشهای مختلف در کنار هم
tours مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
interrogation ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
touring مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
toured مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
self- سیستمی که خود را با کارهای مختلف تط بیق میدهد
interfaith شامل اشخاصی دارای عقاید وادیان مختلف
gutta percha هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
intermarried ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarries ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
glottochronology مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
intermarry ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
life cycle مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
multi disk وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
multi platform که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود
olympic trench shooting مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
tour مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
intermarrying ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
time chart جدول تطبیق ساعات نصف النهارات مختلف
storage مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
interrogations ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
remaining velocity سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
roving gun توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
adhesion آمیزش و بهم آمیختگی طبیعی قسمتهای مختلف
collect transfer بار کردن یک ثبات با بیتها ازمحلهای مختلف
transistors ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
transistor ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
hereford round مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
scatter load بار کردن داده ترتیبی در محلهای مختلف
diachronic تحمولات زبانی یک ملت درادوار مختلف تاریخ
self supporting country کشوری که از جهات مختلف به خودمتکی و از خارج بی نیازباشد
parquetry منبت کاری فرش کف اطاق با چوبهای مختلف
reddendo singula singulis الفاظ در قسمتهای مختلف سندباید متناسب با هم تعبیرشوند
cankerworm نوزاد مختلف حشراتی که افت گیاهان اند
pleomorphic چند شکلی دارای اشکال وصور مختلف
record سازمان دهی وطول فیلدها ی مختلف در رکورد
instar حشره پروانه یابندپایی در مراحل مختلف رشد خود
bioastronautics مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
articulation [ترکیب معماری در عناصر و قسمت های مختلف ساختمان]
balun مبدلی که دو مداری را که امیدانس مختلف دارند معادل میکند
adhocism [طراحی کامل و جداگانه قسمت های مختلف یک ساختمان]
clearinghouse سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
scatter read دستیابی وخواندن داده ذخیره شده در محلهای مختلف
hue [نقطه جدا کردن رنگ های مختلف از یکدیگر]
channel رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
dilly وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
eurytherm موجودی که دارای درجات حرارت مختلف و زیادی است
globetrotters کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
target diving شیرجه از ارتفاعات مختلف به روی اب بمنظور سنجش دقت
phylesis مرحله سیرتکامل وپیدایش نژادهای مختلف جانور وگیاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com