Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
table of food equivalents
جدول ارزش جیره غذایی
Other Matches
rations
جیره غذایی
rationed
جیره غذایی
ration
جیره غذایی
dailgy food allowance
جیره غذایی روزانه
ration basis
مبنای محاسبه جیره غذایی
ration factor
ضریب اماد جیره غذایی
master menu
لیست مبنای جیره غذایی اصلی
ration scale
مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
ration credit
تضمین سلامت مواد غذایی جیره ارتش
truth table
جدول ارزش
[منطق]
[ریاضی]
flight ration
جیره عملیاتی درحین پرواز جیره هوایی
basic ration
جیره مقدماتی جیره مبنا
manning table
جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
book value
ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
symbol table
جدول نمادها جدول نمادی
ad valorem
به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value
تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
dive schedule
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
value added
قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
ends
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
no par value
بدون ارزش واقعی بی ارزش
axiological
وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
capital gain
منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
spelling table
جدول کلمات تهجی رمزی جدول تهجی رمز
correction index
جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
carry
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
currency devaluation
کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
coupon
جیره
ration allowance
حق جیره
allotment
جیره
allotments
جیره
stipends
جیره
rationed
جیره
coupons
جیره
rations
جیره
pension
جیره
pensions
جیره
stipend
جیره
ration
جیره
rationing
جیره
mess
هم غذایی
alimental
غذایی
alimentary
غذایی
trophic
غذایی
dietetical
غذایی
messes
هم غذایی
field ration
جیره صحرایی
field ration
جیره رزمی
basic allowance for subsistence
جیره نقدی
flight ration
جیره پرواز
rationing
جیره بندی
ration
جیره سربازی
emergency ration
جیره اضطراری
dailgy food allowance
جیره روزانه
board wages
جیره خشکه
c ration
جیره رزمی
combat ration
جیره جنگی
combat ration
جیره رزمی
commuted ration
جیره نقدی
couponing
جیره بندی
rationed
جیره سربازی
rations
جیره سربازی
basic ration
جیره اصلی
ration basis
مبنای جیره
ration allowance
پول جیره
allowance
جیره حق معاش
allowances
جیره حق معاش
ration strenght
کالری جیره
victualling allowance
جیره روزانه
ration in kind
معادل جیره
proviant
علیق و جیره
regimen
پرهیز غذایی
food poisoning
مسمویت غذایی
food chains
زنجیره غذایی
diet
برنامه غذایی
regimens
پرهیز غذایی
diet
رژیم غذایی
diets
رژیم غذایی
diets
برنامه غذایی
dieting
رژیم غذایی
lymph
شیره غذایی
dieting
برنامه غذایی
food chain
زنجیره غذایی
dieted
رژیم غذایی
dieted
برنامه غذایی
food program
برنامه غذایی
food pyramid
هرم غذایی
foodstuffs
ماده غذایی
food perference
رجحان غذایی
foodstuff
ماده غذایی
food web
شبکه غذایی
food preference
پسند غذایی
food packet
بسته غذایی
food industries
صنایع غذایی
food dtufe stuff
ماده غذایی
food deprivation
محرومیت غذایی
nutritiveness
خاصیت غذایی
rationing
جیره بندی کردن
livery
جیره علیق اسب
rationed
جیره بندی کردن
sinecures
جیره خور ولگرد
ration
مقدار جیره روزانه
ration
جیره بندی کردن
rationed
مقدار جیره روزانه
liveries
جیره علیق اسب
rationing system
نظام جیره بندی
troop train ration
جیره بین راه
emergency ration
جیره فوق العاده
exchange rationing
جیره بندی ارز
ration factor
ضریب محاسبه جیره
rations
جیره بندی کردن
credit rationing
جیره بندی اعتباری
ration method
سبک واگذاری جیره
ration return
اسناد هزینه جیره
rations
مقدار جیره روزانه
ration strenght
انرژی حاصله از جیره
ration in kind
جیره معادل یاجانشین
sinecure
جیره خور ولگرد
dietary
مربوط به رژیم غذایی
Adulterated foodstuff.
مواد غذایی تقلبی
macronutrient
عنصر غذایی پر مصرف
dietetic
وابسته به رژیم غذایی
I'm on a diet.
من رژیم غذایی دارم.
micronutrient
عنصر غذایی کم مصرف
botulism
مسمومیت غذایی حاد
annual food plan
برنامه غذایی سالیانه
dietetics
برنامه ریزی غذایی
provision room
انبار مواد غذایی
grazing food chain
زنجیره غذایی چرندگان
food rationing
جیره بندی مواد غذائی
rationed goods
کالاهای جیره بندی شده
rationed items
اقلام جیره بندی شده
rationing of foreign exchange
جیره بندی ارز خارجی
billet
ورقه جیره یادداشت مختصر
food packet
جیره بسته بندی شده
billeted
ورقه جیره یادداشت مختصر
billeting
ورقه جیره یادداشت مختصر
billets
ورقه جیره یادداشت مختصر
ration cycle
سیکل محاسبه جیره 42ساعته
troop train ration
جیره طبخی بین راه
stirabout
غذایی شبیه اش جو جنب وجوش
sitology
علم تغذیه ورژیم غذایی
nutrient
ماده مقوی از لحاظ غذایی
nutrients
ماده مقوی از لحاظ غذایی
master menu
برنامه غذایی اصلی یکان
reconstitute
خیساندن امادیا جیره خشک شده
reconstituted
خیساندن امادیا جیره خشک شده
reconstituting
خیساندن امادیا جیره خشک شده
reconstitutes
خیساندن امادیا جیره خشک شده
dietetics
فن پرهیز یا رژیم غذایی مبحث اغذیه
self digestion
جذب خود بخود مواد غذایی
commissary store annex
شعبه فروشگاه مواد غذایی پادگان
cure meat
نمک سود کردن مواد غذایی
I musn't eat food containing ...
من نباید غذایی را که دارای ... هستند بخورم.
convenience foods
غذایی که پختن یا کشیدن آن آسان باشد
convenience food
غذایی که پختن یا کشیدن آن آسان باشد
to have the munchies for something
یکدفعه هوس چیزی
[غذایی]
را کردن
malnutrition
تغذیه ناقص نرسیدن مواد غذایی
packed lunch
غذایی که به صورت بسته به مدرسه یا سر کار میبرید
commissaries
فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
commissary
فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
iron rations
جیره بسیارکم که سربازفقط هنگام ضرورت سخت میتواندبان دست بزند
k ration
بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
In the long run fatty food makes your arteries clog up.
در دراز مدت مواد غذایی پر چربی باعث گرفتگی رگها می شوند .
cereal
حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
cereals
حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
fudging
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudges
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudged
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudge
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
tabling
جدول
log
جدول
border stone
جدول
chamfered kerb
جدول پخ
kerb=curb
جدول
irrigation channel
جدول
charting
جدول
charts
جدول
tabled
جدول
scale
جدول
curb
جدول
table
جدول
charted
جدول
kerb
جدول
schedules
جدول
curbed
جدول
curbing
جدول
scheduled
جدول
tableaux
جدول
tableaus
جدول
tables
جدول
tableau
جدول
kerbs
جدول
chart
جدول
schedule
جدول
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com