English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
psychosurgery جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
Other Matches
psychosurgery جراحی روانی
psychotherapy درمان روانی
neuropsychiatric درمان روانی عصبی
psychosis بیماری روانی
mental disease بیماری روانی
mental illness بیماری روانی
mental disorder بیماری روانی
psychosomatic disease بیماری روانی- تنی
acupressure روش تسکین درد و درمان بیماری از طریق فشار نقاط خاصی از بدن
therapists متخصص درمان شناسی درمان شناس
therapist متخصص درمان شناسی درمان شناس
heparinize باهپارین درمان کردن تحت درمان باهپارین قراردادن
client centered therapy درمان متمرکز بر درمان جو
sequela بیماری ناشی از بیماری دیگر
surgeries جراحی
surgery جراحی
forceps انبر جراحی
the knife چاقوی جراحی
bougie میل جراحی
canula لوله جراحی
surgery اتاق جراحی
hysterotomy جراحی رحم
surgical operation عمل جراحی
surgical instruments الات جراحی
operation عمل جراحی
the knife الت جراحی
postoperative پس از عمل جراحی
surgery عمل جراحی
orthopedics جراحی استخوان
A surgical operation . عمل جراحی
raspatory سوهان جراحی
neurosurgery جراحی اعصاب
plastic surgery جراحی پلاستیک
aciurgy عمل جراحی
surgeries عمل جراحی
surgeries اتاق جراحی
surgical مربوط به جراحی
surgical عمل جراحی
surgical وابسته به جراحی
surgically از لحاظ جراحی
scalpel چاقوی کوچک جراحی
operating theatre نمایشگاه عمل جراحی
operating theatres نمایشگاه عمل جراحی
gouging اسکنه جراحی بزورستانی
gouges اسکنه جراحی بزورستانی
gouged اسکنه جراحی بزورستانی
gouge اسکنه جراحی بزورستانی
abaptiston اره جراحی مغز
abaptistum اره جراحی مغز
scalpel باچاقوی جراحی بریدن
scalpels چاقوی کوچک جراحی
bistoury چاقوی کوچک جراحی
catheter میل جراحی بول
scalpels باچاقوی جراحی بریدن
rhinoplasty جراحی پیوندی بینی
plastic surgery جراحی ترمیمی و زیبایی
operates عمل جراحی کردن
operated عمل جراحی کردن
operate عمل جراحی کردن
surgeon's knot گره بخیه جراحی
inoperable غیر قابل جراحی
ablator الت بریدن در جراحی
forceps انبر جراحی انبرک
interne یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد
thoracotomy عمل جراحی شکافتن جدارسینه
swab سنبه جراحی گردوخاک گرفتن
swabs سنبه جراحی گردوخاک گرفتن
scrub ضد عفونی برای عمل جراحی
scrubbed ضد عفونی برای عمل جراحی
scrubs ضد عفونی برای عمل جراحی
scrubbing ضد عفونی برای عمل جراحی
surgical مربوط به امور پزشکی جراحی
probang میله گلو پاک کن جراحی
emboly یکنوع عمل جراحی مخصوص فتق
osteoplastic وابسته به روش جراحی ترمیمی استخوان
tonsillectomy در اوردن لوزتین بوسیله عمل جراحی
pneumectomy عمل جراحی وبرداشتن نسج ریه
hysterectomize بوسیله عمل جراحی زهدان رادر اوردن
face lifting جراحی و از بین بردن چین وچرک صورت
embolectomy عمل جراحی برای دراوردن مانع جریان خون
treatment درمان
client درمان جو
clients درمان جو
medicative درمان کن
remediless بی درمان
treatments درمان
irremediable بی درمان
natural philosophy درمان
remedying درمان
cures درمان
remedy درمان
remedies درمان
water cure اب درمان
cure درمان
immedicable بی درمان
remedied درمان
therapy درمان
cured درمان
medicaments درمان
medicament درمان
vasectomies عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
vasectomy عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
interpretive therapy درمان تفسیری
quadrangular therapy درمان دو زوجی
aversion therapy درمان اجتنابی
iamatology درمان شناسی
psychotherapy ortherapeutics روح درمان
It'll be OK. <idiom> درمان میشود!
hydropathist اب درمان دان
therapeusis درمان شناسی
post treatment follow up پیگیری پس از درمان
therapeutics درمان شناسی
placebo therapy درمان با دارونما
aceology درمان شناسی
pithiatism درمان تلقینی
adjuvent therapy درمان تکمیلی
active therapy درمان فعال
adjunctive therapy درمان جنبی
relationship therapy درمان ارتباطی
remediable درمان پذیر
kinesalgia جنبش درمان
dual sex therapy درمان دو جنسیتی
direct therapy درمان رهنمودی
depth therapy درمان عمقی
inpatient تحت درمان
cure all درمان هر درد
supportive therapy درمان حمایتی
conjoint therapy درمان زوجی
corrective therapy درمان اصلاحی
social therapy درمان اجتماعی
electrotherapeutics درمان برقی
cooperative therapy درمان تعاونی
healable درمان پذیر
therapeutist درمان شناس
remediless درمان ناپذیر
existential therapy درمان وجودی
an active remedy درمان کاری
analytic therapy درمان تحلیلی
treatable قابل درمان
marriage therapy درمان زناشویی
operable قابل درمان
multiple therapy درمان تعاونی
faith cure درمان اعتقادی
remedied درمان کردن
physiotherapy درمان فیزیکی
treats درمان کردن
remedied درمان میزان
cures درمان بخشیدن
chemotherapy درمان دارویی
remedies درمان میزان
remedies درمان کردن
remedying درمان کردن
remedying درمان میزان
remedy درمان کردن
remedy درمان میزان
cured درمان بخشیدن
incurable درمان ناپذیر
treat درمان کردن
incurable بی درمان بیچاره
treat درمان شدن
treated درمان کردن
treats درمان شدن
curative درمان بخش
treated درمان شدن
faith healing درمان اعتقادی
cure درمان بخشیدن
homeopaths جور درمان خواه
mud bath گل مالی تن برای درمان
encounter group therapy درمان با گروه رویارویی
carbon dioxide therapy درمان با انیدرید کربنیک
electroshock therapy درمان با ضربه برقی
Patience is a plaster for all sores . <proverb> صبر,درمان هر دردیست .
directive group therapy درمان رهنمودی گروهی
homoeopaths جور درمان خواه
ect درمان با تشنج برقی
electric convulsive therapy درمان با تشنج برقی
sex therapy درمان اختلالات جنسی
electroconvulsive therapy درمان با تشنج برقی
homeopath جور درمان خواه
chemotherapy درمان بواسطه موادشیمیایی
therapeutically از لحاظ درمان شناسی
activity group therapy درمان با فعالیت گروهی
therapeutist متخصص درمان شناسی
indoklon therapy درمان با استنشاق اندوکلون
shock therapy درمان با ضربه برقی
insulin coma therapy درمان با اغماء انسولینی
therapeutic وابسته به درمان شناسی
x ray therapy درمان با اشعه مجهول
insulin shock therapy درمان با ضربه انسولین
flows روانی
freedom روانی
mellifluence روانی
freedoms روانی
yield point حد روانی
facility روانی
volubility روانی
liquid limit حد روانی
flow روانی
subversive روانی
psychical روانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com