Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (22 milliseconds)
English
Persian
reserve buoyancy
جرم اضافی برای غوطه ورساختن کامل شناورها یابدنه هواپیمای دریایی
Other Matches
submerging
غوطه ورساختن
submers
غوطه ورساختن
submerge
غوطه ورساختن
submerges
غوطه ورساختن
overwhelmed
غوطه ورساختن
overwhelm
غوطه ورساختن
overwhelms
غوطه ورساختن
submerged
غوطه ورساختن
abysm
غوطه ورساختن مغاک
abyss
غوطه ورساختن مغاک
abysses
غوطه ورساختن مغاک
engulfed
غرق کردن در غوطه ورساختن
engulf
غرق کردن در غوطه ورساختن
engulfing
غرق کردن در غوطه ورساختن
engulfs
غرق کردن در غوطه ورساختن
to overload someone
[with something]
کسی را
[با چیزی]
غوطه ورساختن
plunge
غوطه ورساختن شیب تند پیدا کردن
plunged
غوطه ورساختن شیب تند پیدا کردن
plunges
غوطه ورساختن شیب تند پیدا کردن
kites
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kite
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
convoy joiner
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
hydro aeroplane
هواپیمای دریایی
seaplanes
هواپیمای دریایی
seaplane
هواپیمای دریایی
hydroplanes
هواپیمای دریایی
hydroplaning
هواپیمای دریایی
hydroplaned
هواپیمای دریایی
hydroplane
هواپیمای دریایی
floatplane
هواپیمای دریایی
triphibian
هواپیمای دریایی
triphibious
هواپیمای دریایی
hulls
بدنه یک هواپیمای دریایی
hull
بدنه یک هواپیمای دریایی
sky hawk
نوعی هواپیمای یک موتوره جت دریایی
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system
کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
tiger
نوعی هواپیمای تک موتوره سوپرسونیک جت دریایی
tigers
نوعی هواپیمای تک موتوره سوپرسونیک جت دریایی
intruders
هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
vigilantes
نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
intruder
هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
vigilante
نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
narrative
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
narratives
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
lead aircraft
هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
air picket
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
feet wet
من روی هدف دریایی هستم هواپیمای رهگیر یا مامورپشتیبانی مستقیم روی دریاست
mission ready
هواپیمای اماده برای پرواز
extra cover
پوشش اضافی برای بل گرفتن
lead sled
هواپیمای بی موتورسنگین برای مسافتهای دور
ready cap
حالت انتظار هواپیمای جنگنده برای پرواز
metabit
بیت شناسایی اضافی برای هر کلمه داده
sticker
اهن اضافی نعل برای ممانعت از لغزیدن
stickers
اهن اضافی نعل برای ممانعت از لغزیدن
command altitude
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
stringers
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
overhead
کد اضافی که برای سازماندهی برنامه باید ذخیره شود
stringer
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
center
تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور
parity
بیت اضافی افزوده به کلمه داده برای بررسی پیوستی
experimental free handicap
دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
redundant
قطعه اضافی که برای کاری در صورت خطا استفاده میشود
partial substitution
جانشینی کامل برای دو کالا
report generator
برای تامین گزارش کامل
up and running
اماده برای عملیات کامل
towing
به حرکت دراوردن هواپیمای بی موتور با هواپیمای موتوردار یا اتومبیل یا قرقره و طناب
drone
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drones
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droned
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droning
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
clean aircraft
هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
handicap
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
checked
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checks
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
handicaps
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
digits
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
digit
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
bend allowance
فاصله خطی اضافی روی ورقه ها برای ایجاد خم هایی با شعاع معین
auto cat
هواپیمای رله کننده هواپیمای واسطه مخابراتی
dive bomber
هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
dropper
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
overhaul
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauled
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauls
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauling
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
surcharge
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
seabee
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
modelled
آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
modeled
آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
integer
اصط لاح ریاضی برای بیان عدد کامل
model
آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
cure time
زمان لازم برای جامد شدن کامل رزین
integers
اصط لاح ریاضی برای بیان عدد کامل
models
آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
bogies
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogey
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogeys
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
graphics
کارت اضافی برای PC یا Macintosh که متن ها ایجاد شده یا تصاویر را با یک منبع ویدیویی خارجی ترکیب میکند
expanded memory system
ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
over break
خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharge
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
programs
مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
program
مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
income velocity
دفعاتی که پول برای خرید کالای کامل جدیدی خرج شود
maritime aircraft
هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
inherent addressing
دستوری که حاوی تمام داده مورد نیاز برای آدرس ی که باید دستیابی شود است بدون عمل اضافی
carried
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carries
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
circularization
تصحیح مدار ماهواره برای رسیدن یا نزدیک شدن ان به دایره کامل در ارتفاع لازم
carry
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carrying
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
escort aircraft
هواپیمای اسکورت هواپیمای مراقب
fighter
هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
fighters
هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
notional aircraft
هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
flying crane
هواپیمای اخراجات هواپیمای جراثقال
extensions
اطلاع اضافی پس از نام فایل برای بیان نوع فایل
extension
اطلاع اضافی پس از نام فایل برای بیان نوع فایل
wild cord
تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
extra duty
وفیفه اضافی ماموریت اضافی
solid
چاپگری که از شکل حرف کامل برای چاپ یک حرکت استفاده کند مثل چاپگر -daisy wheel
solids
چاپگری که از شکل حرف کامل برای چاپ یک حرکت استفاده کند مثل چاپگر -daisy wheel
notification message
پیام نرم افزار نشر برای تشخیص اشیا دیگر که کار مشخص باید کامل شود
delay release sinker
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
typhoon
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoons
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
null cycle
زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
air scout
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
bcd
جمع کننده کامل برای جمع دو عدد 4 بیتی BCD
full mobilization
تحرک کامل بحرکت دراوردن کامل
marine aircraft
هواپیمایی برای عمل کردن روی سطح اب هواپیمای قابل شناور شدن روی سطح اب
midshipman
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
running lights
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
oceanography
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
pilot chart
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officers
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
voyage repairs
تعمیرات مخصوص اماده شدن ناو برای دریانوردی تعمیرات قبل از حرکت دریایی
chine
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
full annealing
بازپخت کامل تاباندن کامل
completed case
جعبه کامل خشاب کامل
full scale
باندازه کامل بمقیاس کامل
hostile track
تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
sea cucumber
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea power
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
naval activity
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
tern
پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marines
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns
پرستوک دریایی چلچله دریایی
task unit
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
naval landing party
تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
summary areas
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
imago
حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
knot
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
thorough
بطور کامل کامل
maritime
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
rear commodore
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
plunged
غوطه
plunges
غوطه
plunge
غوطه
ducker
غوطه زن
floating
غوطه ور
dip
غوطه
adrift
<adj.>
غوطه ور
soak
غوطه
soaks
غوطه
dips
غوطه
immersion heater
گرمکن غوطه ور
buoyant mine
مین غوطه ور
dunks
غوطه دادن
soaks
غوطه دادن
immersion heater
اب گرم کن غوطه ور
soak
غوطه وری
immersion heaters
اب گرم کن غوطه ور
immersion heaters
گرمکن غوطه ور
plunge
غوطه ور شدن
skirter
غوطه زدن
plunge
غوطه خوردن
dived
غوطه خوردن
soak
غوطه دادن
soaks
غوطه وری
dunking
غوطه دادن
immersed
غوطه دادن
immersion vibrator
لرزاننده غوطه ور
plunges
غوطه خوردن
immerse
غوطه دادن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com