Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
instantaneous short circuit current
جریان اتصال کوتاه لحظهای
Other Matches
instantaneous short circuit current
جریان اتصال کوتاه ضربهای
initial alternating short circuit curren
جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
maximum asymmetric three phase
current short-circuit جریان اتصال کوتاه ضربهای سه فازه
instantaneous current
جریان لحظهای
short-circuit
اتصال کوتاه
line to line fault
اتصال کوتاه خط به خط
short circuit
اتصال کوتاه
short-circuits
اتصال کوتاه
by pass
اتصال کوتاه
cage rotor
رتور اتصال کوتاه
impedance triangle
مثلث اتصال کوتاه
impedance voltage
ولتاژ اتصال کوتاه
impedance drop
ولتاژ اتصال کوتاه
line to earth fault
اتصال کوتاه زمین
sustained short circuit
اتصال کوتاه دائمی
impedance loss
گمگشتگی اتصال کوتاه
line to line fault
اتصال کوتاه دوقطبی
impedance loss
تلف اتصال کوتاه
three phase induction motor
موتوربا رتور اتصال کوتاه
impedance voltage test
ازمایش ولتاژ اتصال کوتاه
line to line fault
اتصال کوتاه بین دو فاز
make induced current
جریان القایی اتصال
idling current connection
اتصال جریان بی باری
idle current connection
اتصال جریان بی باری
short circuit
اتصالی شدن دو سیم برق اتصال کوتاه
positive
اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
crossfiring
اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
male connector
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
instantaneous frequency
مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
by pass
بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
phase to phase short circuit
اتصال کوتاه فاز به فاز
surged
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
to switch on
اتصال دادن جریان دادن
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
weeing
لحظهای
instantaneous
لحظهای
wee
لحظهای
wees
لحظهای
snapshot
تصویر لحظهای
transient voltage
ولتاژ لحظهای
lapsing
فراموشی لحظهای
quick make and break switch
کلید لحظهای
instantaneous value
مقدار لحظهای
lapses
فراموشی لحظهای
snapshot
نمایش لحظهای
snapshot dump
روبرداری لحظهای
instantaneous velocity
سرعت لحظهای
momentary equilibrium
تعادل لحظهای
instantaneous power
توان لحظهای
snapshot dump
روگرفت لحظهای
snapshots
نمایش لحظهای
instantaneous speed
تندی لحظهای
instantaneous voltage
ولتاژ لحظهای
snapshots
تصویر لحظهای
lapse
فراموشی لحظهای
instantaneous center of rotation
مرکز دوران لحظهای
memory snapshot
تصویر لحظهای حافظه
instantaneous luminous intensity
شدت نور لحظهای
instantaneous acoustic intensity
شدت صوت لحظهای
instantaneous voltage
مقدار لحظهای فشار الکتریکی
instantaneous elastic deformation
تغییر شکل ارتجاعی لحظهای
blast
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blasts
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
patches
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patch
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layers
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layer
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
zero hour
<idiom>
لحظهای که تصمیم مهمی گرفته میشود
PPP
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
connector
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fiber
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contacting
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
bobbles
برای لحظهای توازن رااز دست دادن
bobble
برای لحظهای توازن رااز دست دادن
swivelled
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkage
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivel
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkages
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
drawbar
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
swivels
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
pantywaist
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
RJ connector
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
ramps
سینه کش اتصال فراز اتصال
terminals
محل اتصال پیچ اتصال
cascade connection
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
leads
قطب اتصال سیم اتصال
terminal
محل اتصال پیچ اتصال
slip road
سینه کش اتصال فراز اتصال
lead
قطب اتصال سیم اتصال
ramp
سینه کش اتصال فراز اتصال
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
short quard
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
T connector
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
ppm
Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
alternators
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternator
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
electromagnetism
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
hurdle step
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
linter
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
heavy current engineering
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
curt
<adj.>
کوتاه
short
<adj.>
کوتاه
succinct
<adj.>
کوتاه
pigmy
قد کوتاه
succinct
کوتاه
puny
قد کوتاه
shortest
کوتاه
pigmy
کوتاه
stocky
کوتاه
synoptic
کوتاه
miniatures
کوتاه
miniature
کوتاه
dumpy
کوتاه
bas relif
کوتاه
concise
<adj.>
کوتاه
stockier
کوتاه
concise
کوتاه
stockiest
کوتاه
fleeting
<adj.>
کوتاه
stunts
کوتاه
scut
دم کوتاه
stunting
کوتاه
stunt
کوتاه
down
کوتاه
low
کوتاه
pygmy
کوتاه
dwarfish
کوتاه
little
کوتاه
pygmies
قد کوتاه
pygmies
کوتاه
pigmies
کوتاه
pygmy
قد کوتاه
of short duration
کوتاه
short
کوتاه
shorter
کوتاه
curtal
کوتاه
liliputian
قد کوتاه
pigmies
قد کوتاه
one track
کوتاه فکر
conte
داستان کوتاه
short range
کوتاه مدت
shuffling
گام کوتاه
shuffles
گام کوتاه
spuds
چاقوی کوتاه
canters
چهارنعل کوتاه
spud
چاقوی کوتاه
razee
کوتاه کردن
an incomprehensive report
گزارش کوتاه
stumpy
کوتاه وپهن
space
زمان کوتاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com