Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
extra current
جریان اضافی
Search result with all words
refresher
حق الوکاله اضافی که هنگام جریان دعوی زمانیکه مدت دادرسی از حد معمول تجاوزکند به وکیل داده میشود
Other Matches
dropper
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharges
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
over break
خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharge
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system
کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty
وفیفه اضافی ماموریت اضافی
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
vortex ring state
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternators
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternator
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
electromagnetism
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
unduly
اضافی
relative
اضافی
extension
اضافی
surplusage
اضافی
surplus
اضافی
additional
اضافی
accesses
اضافی
excesses
اضافی
plus
اضافی
paragogic
اضافی
de trop
اضافی
excess
اضافی
overflow
اضافی
accessing
اضافی
floating
اضافی
supplementary
اضافی
surpluses
اضافی
supplemantary
اضافی
supernumerary
اضافی
accessional
اضافی
accessed
اضافی
overflowed
اضافی
redundant
اضافی
overtime
اضافی
access
اضافی
extensions
اضافی
overflows
اضافی
bonus
پرداخت اضافی
barrage
وقت اضافی
surplus value
ارزش اضافی
surplus water
ابهای اضافی
supplementary costs
هزینههای اضافی
overtime
وقت اضافی
surplus production
تولید اضافی
surplus material
ماده اضافی
padding
متن اضافی
sunk cost
هزینههای اضافی
the intercalary month
ماه اضافی
surplus stock
موجودی اضافی
slip sheet
صفحه اضافی
bonuses
پرداخت اضافی
supplementary
اضافی مکمل
shootoff
مسابقه اضافی
overtime
ساعات اضافی
barrages
وقت اضافی
spill water
ابهای اضافی
furthers
اضافی زائد
redundant equation
معادله اضافی
days of grace
مهلت اضافی
extra time
وقت اضافی
extra premium
پاداش اضافی
climbing lane
خط اضافی در سر بالایی
boostes pump
پمپ اضافی
auxiliary work
کارهای اضافی
ancillary equipment
تجهیزات اضافی
an a.chapter
یک باب اضافی
incremental cost
هزینه اضافی
adscript
یادداشت اضافی
aditional service
سرویس اضافی
adduct
ترکیب اضافی
additional score
نمره اضافی
extra period
وقت اضافی
extra equipment
تجهیزات اضافی
extra duty
خدمت اضافی
end cell
پیل اضافی
regulating cell
پیل اضافی
excess capacity
فرفیت اضافی
excess length
طول اضافی
excess load
بار اضافی
excess pressure
فشار اضافی
excess price
قیمت اضافی
excess profit
سود اضافی
excess reserves
ذخائر اضافی
excess stock
مواد اضافی
excess supply
عرضه اضافی
extra cost
هزینه اضافی
additional outlet
آبگیر اضافی
additional charges
خرجهای اضافی
additional charges
اتهامات اضافی
further
اضافی زائد
overloads
بار اضافی
overloaded
بار اضافی
overload
بار اضافی
additional
<adj.>
مکمل اضافی
overestimation
براورد اضافی
overhand knot
گره اضافی
overhead costs
هزینههای اضافی
overirrigation
ابیاری اضافی
overpayment
پرداخت اضافی
overvoltage
ولتاژ اضافی
postiche
متن اضافی
furthered
اضافی زائد
furthering
اضافی زائد
sudden death
وقت اضافی
addition record
رکورد اضافی
overcharging
هزینه اضافی
overcharges
هزینه اضافی
overcharged
هزینه اضافی
overcharge
هزینه اضافی
superimposed
اتش اضافی
surtax
مالیات اضافی
sudden-death
وقت اضافی
poundage
هزینه اضافی
flab
گوشت اضافی
surcharge
مالیات اضافی
surcharge
نرخ اضافی
intercalary
اضافی افزوده
surcharges
هزینه اضافی
surcharges
مالیات اضافی
over
گذشته اضافی
over-
گذشته اضافی
surcharges
نرخ اضافی
beauty sleep
خواب اضافی
surcharge
هزینه اضافی
plussage
سرامد مقدار اضافی
extras
فوق العاده اضافی
extra-
فوق العاده اضافی
extra
فوق العاده اضافی
overflows
ابهای اضافی لبریزی
cumulative evidence
قرائن یا مدارک اضافی
motorcar accessories
لوازم اضافی اتومبیل
extrasystole
ضربان اضافی قلب
sudden victory
پیروزی در وقت اضافی
excess meter
کنتور مصرف اضافی
supertax
مالیات بر درامد اضافی
surcharge
درصد هزینههای اضافی
supplementary
موضع تکمیلی اضافی
excess burden of taxation
بار اضافی مالیات
overflowed
ابهای اضافی لبریزی
margin
زمان یا فضای اضافی
margins
زمان یا فضای اضافی
overcharges
اضافی هزینه کردن
additions
اسم اضافی ضمیمه
shootoff
مسابقه اضافی تیراندازی
bonuses
پرتاب پنالتی اضافی
bonus
پرتاب پنالتی اضافی
plusage
سرامد مقدار اضافی
supplement
تکمیل کننده اضافی
supplemented
تکمیل کننده اضافی
supplementing
تکمیل کننده اضافی
supplements
تکمیل کننده اضافی
addition
اسم اضافی ضمیمه
additionally
بطور اضافی یا زائد
surplus
اقلام اضافی و مازاد
surtax
مالیات بر درامد اضافی
acompaniment
تزئینات اضافی در ساختمان
third brush regulation
تنظیم با زغال اضافی
jury sturt
پایه اضافی یا موقتی
terret or rit
حلقه یراق اضافی
third brush generator
دینام با زغال اضافی
overcharging
اضافی هزینه کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com