English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English Persian
induced current جریان القائی
inducing current جریان القائی
induction current جریان القائی
inductive current جریان القائی
Search result with all words
inductive d.c. voltage drop افت ولتاژ جریان دائم القائی
Other Matches
induction tachogenerator دورسنج الکتریکی- القائی تاکو ژنراتور القائی
inductive susceptance مقدار هدایت کور القائی سوسپتانس القائی
inductive interference تداخل امواج القائی انترفرنس القائی
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
inductive القائی
faradaic القائی
infusive القائی
inductional القائی
induction heating گرمکن القائی
induction generator ژنراتور القائی
rotary field motor موتور القائی
induction generator مولد القائی
inductance current relay رله ی القائی
induction heating گرمایش القائی
induction heating apparatus شوفاژ القائی
induction instrument دستگاه القائی
induction loop حلقه القائی
induction machine ماشین القائی
induction furnace کوره القائی
induction flowmeter شارسنج القائی
inductance coupling پیوست القائی
induction cup هسته القائی
induced variable متغیر القائی
induced electricity الکتریسیته القائی
induction brazing زردجوشکاری القائی
induced consumption مصرف القائی
induction current instrument دستگاه القائی
induction cylinder استوانه القائی
induction disk گرده القائی
induction field میدان القائی
induction field حوزه القائی
induction meter کنتور القائی
induction method روش القائی
induction relay رله القائی
inductive displacement pick up پیک اپ القائی
inductive disturbance پارازیت القائی
inductive spark جرقه القائی
inductive exposure پیوست القائی
inductive flux linkage پیوست القائی
inductive flux linkage تزویج القائی
inductive earthing زمین القائی
inductive influence تاثیر القائی
inductive coupling پیوست القائی
inductive circuit مدار القائی
induction spark جرقه القائی
induction type hour meter کنتور القائی
induction vibrator ویبراتور القائی
induction voltage ولتاژ القائی
inductive disturbance اغتشاش القائی
inductionless فاقدخاصیت القائی
inductive antenna انتن القائی
inductive capacity فرفیت القائی
inductive loop حلقه ی القائی
inductive machine ماشین القائی
inductor loadspeaker بلندگوی القائی
inductive tuning تنظیم القائی
induction motor generator موتورژنراتور القائی
inductive resistance مقاومت القائی
induction voltage فشار القائی
induction motor موتور القائی
inductive reactance مقاومت القائی
inductive load بار القائی
inductive potentiometer پتانسیومتر القائی
induction heating coil بوبین گرمایش القائی
induction regulator نافم ولتاژ القائی
induction motor meter کنتور موتور القائی
induction type instrument دستگاه نوع القائی
inductionless بدون خاصیت القائی
repulsion induction motor موتور القائی- دفعی
induced e.m.f. نیروی محرکه القائی
inductive impedance مقاومت فاهری القائی
induction melting equipment تجهیزات ذوب القائی
induction coil سیم پیچی القائی
induction coils سیم پیچی القائی
induction ring heater گرمکن حلقوی القائی
induction resistance welding جوشکاری مقاومت القائی
inductive potential divider مقسم ولتاژ القائی
induced investment سرمایه گذاری القائی
induction frequency converter مبدل فرکانس القائی
induction crucible furnace کوره بوتهای القائی
induction compass قطب نمای القائی
induction channel furnace کوره ناودانی القائی
inductive stabilizer مقاومت ورودی القائی
induction voltage regulator نافم ولتاژ القائی
inductance strain gauge تغییر بعدسنج القائی
induction harening سخت گردانی القائی
inductive dialing شماره گیری القائی
inductive voltage drop افت ولتاژ القائی
induced voltage فشارالکتریکی القائی ولتاژاندوکسیون
induction heat treatment عملیات حرارتی القائی
inductor ballast اتصال ورودی القائی
induced magnetization مغناطیس گردانی القائی
induction brazing لحیم کاری القائی
two phase induction motor موتور القائی دو فاز
three phase induction motor موتور القائی سه فاز
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current flow سیلان جریان فلوی جریان
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
induction instrument دستگاه اندازه گیری القائی
induction regulator تنظیم کننده ولتاژ القائی
wound rotor motor موتور القائی با حلقه لغزان
slip ring motor موتور القائی با حلقه لغزان
induction movement دستگاه اندازه گیری القائی
induction vibrator لرزانگرالقائی مرتعش کننده القائی
coreless induction furnace کوره القائی فاقد هسته
induction holding furnace کوره گرم نگهدار القائی
inductive feedback پیوست برگشت وارونه القائی
inductive impedance مقاومت فاهری با جزء القائی
repulsion start induction motor موتور القائی با راه اندازدفعی
inductive interference voltage ولتاژ تداخل امواج القائی
induction watt hour meter کنتور وات ساعت القائی
inductive reactance اندوکتانس مقاومت کور القائی
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
alternator ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
d.c. transformer ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
electromagnetism پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
isotach خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
flowed جریان
flush جریان
flushes جریان
flushing جریان
actions جریان
process جریان
stream جریان
gush جریان
in the air <idiom> جریان
action جریان
stream جریان اب
processes جریان
affluxion جریان
in hand در جریان
gushes جریان
conduct جریان
afflux جریان
conducted جریان
conducting جریان
line of flow خط جریان
against the stream بر ضد جریان اب
twayblade جریان
conducts جریان
inset جریان
gushed جریان
fluor جریان
streamed جریان اب
streams جریان
flow جریان
streamed جریان
current جریان
streams جریان اب
total current جریان کل
insets جریان
proceeding جریان
flow limit حد جریان
flow line خط جریان
runoff جریان
going جریان
currents جریان
rheostome جریان بر
rede جریان
coursed جریان
tide جریان
circulation جریان
course جریان
income جریان
circulations جریان
afoot در جریان
flows جریان
effluvium جریان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com