Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
crest value
جریان بیشینه
peak value
جریان بیشینه
maximum value
جریان بیشینه
Other Matches
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
maximum
بیشینه
maximize
بیشینه ساختن
maximization
بیشینه سازی
maximum water level
بیشینه تراز
maximum price
بیشینه بها
maximizing
بیشینه ساختن
maximum flood
سیل بیشینه
maximization
بیشینه کردن
maximum flood
طغیان بیشینه
maximising
بیشینه ساختن
maximum moment
لنگر بیشینه
maximized
بیشینه ساختن
maximises
بیشینه ساختن
maximum energy
انرژی بیشینه
submaximal
زیر بیشینه
maximum demand
تقاضای بیشینه
maximum efficiency
راندمان بیشینه
maximizes
بیشینه ساختن
terminal sensitivity
حد بیشینه حساسیت
maximised
بیشینه ساختن
maximum natality
بیشینه زادو ولد
daily flood peak
بیشینه روزانه سیل
peak load
بار خارجی بیشینه
maximum flood discharge
بده بیشینه طغیان
oblimax rotation
چرخش مایل بیشینه
maximum liklihood
درست نمایی بیشینه
maxvo
بیشینه اکسیژن مصرفی
peak power
بار خارجی بیشینه
maximum undistorted output
بیشینه صدای غیر مغشوش
maximum water level
تراز بیشینه طرح شده مخزن
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
weakest maintained
ضعیف ترین مخلوط سوخت که تحت شرایط معین میتواندتوان را بیشینه نگهدارد
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
vortex ring state
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
alternator
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
d.c. transformer
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternators
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
maximal oxygen consumption per minute
حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
heavy current engineering
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
maximal oxygen uptake
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen consumption
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal aerobic power
بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
effluvium
جریان
actions
جریان
action
جریان
conducts
جریان
flushing
جریان
flushes
جریان
flush
جریان
income
جریان
course
جریان
coursed
جریان
courses
جریان
processes
جریان
inset
جریان
flow limit
حد جریان
flow line
خط جریان
process
جریان
tide
جریان
conducting
جریان
conducted
جریان
fluor
جریان
conduct
جریان
proceeding
جریان
runoff
جریان
rheostome
جریان بر
against the stream
بر ضد جریان اب
affluxion
جریان
afflux
جریان
rede
جریان
flowline
خط جریان
insets
جریان
circulation
جریان
circulations
جریان
in the air
<idiom>
جریان
in hand
در جریان
stream
جریان
stream
جریان اب
streamed
جریان
streamed
جریان اب
streams
جریان
streams
جریان اب
gushes
جریان
gushed
جریان
afoot
در جریان
current
جریان
currents
جریان
gush
جریان
total current
جریان کل
flows
جریان
going
جریان
line of flow
خط جریان
flowed
جریان
flow
جریان
twayblade
جریان
flow of expenditure
جریان هزینه
gold flow
جریان طلا
flow of income
جریان درامد
flow of production
جریان تولید
input of current
ورود جریان
instantaneous current
جریان لحظهای
inshore current
جریان اب ساحلی
heat flow
جریان گرما
ground water runoff
جریان زیرزمینی
live ball
توپ در جریان
ground ball
توپ در جریان
flow net
شبکه جریان
generation of current
تولید جریان
input current
جریان اولیه
indravgnt
جریان درونی
increase of current
افزایش جریان
fusing current
جریان ذوب
free stream
جریان ازاد
free flow
جریان ازاد
impluse current
جریان ضربهای
idle current
جریان بی باری
idle current
جریان کور
ignition current
جریان احتراق
imaginary current
جریان راکتیو
induced current
جریان القایی
induced current
جریان القائی
inducing current
جریان القائی
flow sheet
نمودار جریان
input current
جریان ورودی
flowlines
خطوط جریان
flowmeter
جریان سنج
fluidmeter
جریان سنج
power current
جریان قوی
inflow
جریان بداخل
inductive current
جریان القائی
heavy current
جریان قوی
induction current
جریان القائی
impluse
ضربه جریان
flow method
روش جریان
disturbing current
جریان پارازیت
d.c.
جریان مستقیم
d.c
جریان مستقیم
current transformer
ترانسفورماتور جریان
current transformer
مبدل جریان
current transformation
تبدیل جریان
current supply
منبع جریان
strength of current
شدت جریان
current strength
شدت جریان
cutoff
قطع جریان
current passage
عبور جریان
d.c.
جریان دائم
displacement current
جریان جابجایی
discharge currect
جریان دشارژ
discharge currect
جریان تخلیه
dielectric current
جریان دی الکتریک
diagonal flow
جریان مورب
diacritical current
جریان مشخص
density of current
چگالی جریان
electrode dark current
جریان تاریک
dark current
جریان تاریک
damped current
جریان میرا
current meter
جریان سنج
current loss
تلف جریان
current density
چگالی جریان
current converter
مبدل جریان
current compensation
جبران جریان
current capacity
فرفیت جریان
crosscurrent
جریان مخالف
crosscurrent
جریان متقاطع
cromwell current
جریان اب کرامول
critical flow
جریان بحرانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com