Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
subsonic flow
جریان مادون صوت
Other Matches
infrared imagery
عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
infrared ray
اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
subordinates
مادون
below
مادون
puisne
مادون
subordinating
مادون
subordinate
مادون
sub
مادون
behindhand
مادون
subs
مادون
subordinated
مادون
subordinative
مادون
inferiors
مادون
subjacent
مادون
inferior
مادون
subhuman
مادون انسان
non fatal offences against the person
مادون نفس
infrasonic
مادون صوت
subnormal
مادون عادی
infrared
مادون قرمز
subservient
مادون سودمند
subsonic
مادون صوت
infrahuman
مادون انسان
infrasonics
مادون صوت
infera red
مادون قرمز
subjects
تحت مادون
subject
تحت مادون
subjected
تحت مادون
subjecting
تحت مادون
subaltern
افسر جزء مادون
ultraviolet
اشعه مادون بنفش
subnormality
مادون عادی بودن
thermal imagery
عکاسی مادون قرمز
subalterns
افسر جزء مادون
infrasonic wave
موج مادون صوت
infrasonic frequency
فرکانس مادون صوت
infrared viewer
دوربین مادون قرمز
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
infrared
وابسته به اشعه مادون قرمز
infrasonic frequency range
ناحیه فرکانس مادون صوت
praetor
قاضی یاافسر مادون کنسول
subsonic
مادون سرعت سیر صوت
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
thermal imagery
عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
thermal crossover
تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
praetorian
وابسته به قدرت قضاوت مادون کنسولی رومی
radiant exposure
وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
infrared resolution
تجزیه و تحلیل و کاوش هدف با عکاسی مادون قرمز
detector
گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
detectors
گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
upwash
حرکت هوا بطرف بالا درجلوی لبه حمله بال مادون صوت که منجر به تولید برامیگردد
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
sniper scope
دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
infra red link
سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
d.c. transformer
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternators
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternator
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
electromagnetism
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
contraction ratio
نسبت مساحت سطح مقطع بیشنه تونل باد مادون صوت به مساحت سطح مقطعی که کار انجام میدهد
infrared line scan
ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
heavy current engineering
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
afflux
جریان
affluxion
جریان
against the stream
بر ضد جریان اب
in the air
<idiom>
جریان
circulations
جریان
currents
جریان
flushing
جریان
flow limit
حد جریان
flow line
خط جریان
courses
جریان
coursed
جریان
course
جریان
current
جریان
runoff
جریان
rheostome
جریان بر
tide
جریان
rede
جریان
income
جریان
flush
جریان
flushes
جریان
inset
جریان
conducting
جریان
conducts
جریان
in hand
در جریان
line of flow
خط جریان
gushes
جریان
actions
جریان
afoot
در جریان
gushed
جریان
going
جریان
gush
جریان
conducted
جریان
action
جریان
circulation
جریان
insets
جریان
processes
جریان
flowline
خط جریان
process
جریان
fluor
جریان
conduct
جریان
total current
جریان کل
proceeding
جریان
effluvium
جریان
twayblade
جریان
stream
جریان
flowed
جریان
streamed
جریان
flow
جریان
flows
جریان
stream
جریان اب
streams
جریان اب
streams
جریان
streamed
جریان اب
free flow
جریان ازاد
idle current
جریان بی باری
power current
جریان قوی
idle current
جریان کور
free stream
جریان ازاد
heat flow
جریان گرما
crosscurrent
جریان مخالف
density of current
چگالی جریان
electrode dark current
جریان تاریک
gold flow
جریان طلا
fluidmeter
جریان سنج
current intensity
شدت جریان
ground ball
توپ در جریان
crosscurrent
جریان متقاطع
fusing current
جریان ذوب
live ball
توپ در جریان
ground water runoff
جریان زیرزمینی
heavy current
جریان قوی
ignition current
جریان احتراق
d.c
جریان مستقیم
inflow
جریان بداخل
current transformer
ترانسفورماتور جریان
current transformer
مبدل جریان
current transformation
تبدیل جریان
current supply
منبع جریان
strength of current
شدت جریان
critical flow
جریان بحرانی
current strength
شدت جریان
cutoff
قطع جریان
current passage
عبور جریان
cretical flow
جریان بحرانی
current loss
تلف جریان
current loss
گمگشتگی جریان
peak value
جریان بیشینه
inductive current
جریان القائی
d.c.
جریان مستقیم
dark current
جریان تاریک
imaginary current
جریان راکتیو
impluse
ضربه جریان
impluse current
جریان ضربهای
current meter
جریان سنج
increase of current
افزایش جریان
indravgnt
جریان درونی
induced current
جریان القایی
induced current
جریان القائی
inducing current
جریان القائی
induction current
جریان القائی
cromwell current
جریان اب کرامول
damped current
جریان میرا
d.c.
جریان دائم
generation of current
تولید جریان
progresses
ترقی جریان
extra current
جریان اضافی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com