English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
microphone current جریان میکروفن
Other Matches
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
microphones میکروفن
microphone میکروفن
built-in microphone میکروفن
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
microphone cable کابل میکروفن
microphone button تکمه میکروفن
microphone cable سیم میکروفن
bugs میکروفن مخفی
microphone battery باطری میکروفن
bug میکروفن مخفی
microphone circuit مدار میکروفن
microphone connection اتصال میکروفن
bugging میکروفن مخفی
ribbon microphone میکروفن نواری
laryngophone میکروفن حنجرهای
hydrophone میکروفن زیرابی
low power microphone میکروفن با قدرت خروجی کم
microphone amplifier تقویت کننده میکروفن
microphone diagram ممبران یا دیاگرام میکروفن
bugged مجهز به میکروفن مخفی
telephone transmitter میکروفن تلفن کپسول دهنی
acoustic screen تور سیمی قابل نفوذ صدا در میکروفن
microphonics انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
stereos صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
stereo صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
squawk mike در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت میکروفن بگذارید
stereophonic صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow سیلان جریان فلوی جریان
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
alternators ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternator ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
electromagnetism پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
isotach خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
afflux جریان
total current جریان کل
process جریان
going جریان
insets جریان
processes جریان
against the stream بر ضد جریان اب
affluxion جریان
proceeding جریان
in hand در جریان
twayblade جریان
effluvium جریان
tide جریان
income جریان
conducted جریان
conducting جریان
gushes جریان
gushed جریان
action جریان
actions جریان
line of flow خط جریان
inset جریان
conduct جریان
flushing جریان
flushes جریان
course جریان
conducts جریان
coursed جریان
rede جریان
courses جریان
rheostome جریان بر
flush جریان
runoff جریان
gush جریان
streamed جریان
circulations جریان
circulation جریان
afoot در جریان
flow جریان
in the air <idiom> جریان
fluor جریان
stream جریان اب
flow limit حد جریان
flow line خط جریان
stream جریان
streamed جریان اب
streams جریان
current جریان
streams جریان اب
flowline خط جریان
currents جریان
flowed جریان
flows جریان
clousure قطع جریان اب
stream of money جریان پول
flow of expenditure جریان هزینه
flowmeter جریان سنج
magnetizing current جریان مغناطیس گر
magnetic flux جریان مغناطیسی
fluidmeter جریان سنج
magnetic current جریان مغناطیسی
convection current جریان همرفتی
main current جریان اصلی
conciliatory proceedings جریان مصالحه
flow sheet نمودار جریان
flowlines خطوط جریان
constant current جریان دائم
money flow جریان پول
consistent flow جریان دائمی
conductor current جریان هادی
continuity of flow پیوستگی جریان
continuous current جریان یکنواخت
conduction current جریان رسانایی
convectional current جریان قراردادی
conventional current جریان قراردادی
cromwell current جریان اب کرامول
weak current جریان ضعیف
critical flow جریان بحرانی
low current جریان ضعیف
load current جریان بار
ground ball توپ در جریان
airstream جریان هوا
crosscurrent جریان متقاطع
crosscurrent جریان مخالف
line circuit جریان شبکه
cretical flow جریان بحرانی
peak value جریان بیشینه
crest value جریان بیشینه
flow net شبکه جریان
cooling water circulation جریان اب سرد
luminous flux جریان نور
flow method روش جریان
nerve current جریان عصبی
flow meter جریان سنج
no load current جریان بی باری
counter current جریان متقابل
flow lines خطوط جریان
non steady state flow جریان غیرهمگام
flow of income جریان درامد
heat flow جریان گرما
bleeder current جریان فراری
bleeder current جریان پرکردن
ground water runoff جریان زیرزمینی
blennorhaea جریان مخاط
blennorhagia جریان مخاط
blood stream جریان خون
eddy current جریان فوکو
measuring current جریان سنجش
maximum value جریان بیشینه
capital flow جریان سرمایه
peak current جریان حداکثر
mewtonian flow جریان نیوتنی
bidirectional flow جریان دو جهتی
base flow جریان پایه
average flow جریان متوسط
mixed flow جریان مرکب
axial flow جریان محوری
au courant در جریان روز
armature current جریان ارمیچر
axial flow جریان خطی
heavy current جریان قوی
aperiodic current جریان نامتناوب
background current جریان زمینه
power current جریان قوی
peak current جریان پیک
circuit line هادی جریان
fusing current جریان ذوب
free stream جریان ازاد
free flow جریان ازاد
molecular flow جریان مولکولی
idle current جریان بی باری
colleotor جریان روب
combination current جریان مرکب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com