English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
space current جریان پیرامون
Other Matches
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
outline پیرامون
outlining پیرامون
ambit پیرامون
outlines پیرامون
outlined پیرامون
perimeters پیرامون
perimeter پیرامون
periphery پیرامون
absis پیرامون
circumference پیرامون
circuity پیرامون
circumferences پیرامون
peripheries پیرامون
outlines خلاصه پیرامون
outline خلاصه پیرامون
perimeters پیرامون محیط
outlining خلاصه پیرامون
outlined خلاصه پیرامون
circumnavigate پیرامون پیمودن
perimeter پیرامون محیط
periscopes پیرامون بین
around پیرامون دراطراف
periscope پیرامون بین
the four seas دریاهای پیرامون بریتانیا
have to do with <idiom> پیرامون موضوعی بودن
parosteitis اماس بافتهای پیرامون استخوان
to skirt a camp از کنار یا پیرامون اردویی ردشدن
pi نسبت پیرامون به شعاع دایره
perigynous واقع در پیرامون مادگی یاتخمدان
my fancy plays round that idea خیال من همواره در پیرامون این موضوع سیر میکند
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
pope's eye غدهای که در میان ران گوسفندکه چربی پیرامون انرا گرفته است
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
current flow سیلان جریان فلوی جریان
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
cabin pressure فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
alternators ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
d.c. transformer ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternator ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
about پیرامون دور تا دور
flushes جریان
flushing جریان
course جریان
fluor جریان
flowline خط جریان
income جریان
twayblade جریان
proceeding جریان
courses جریان
flush جریان
coursed جریان
total current جریان کل
tide جریان
flow line خط جریان
conduct جریان
going جریان
current جریان
affluxion جریان
insets جریان
line of flow خط جریان
process جریان
processes جریان
actions جریان
against the stream بر ضد جریان اب
effluvium جریان
rede جریان
inset جریان
conducted جریان
conducting جریان
flow limit حد جریان
conducts جریان
action جریان
gush جریان
gushed جریان
gushes جریان
runoff جریان
in hand در جریان
rheostome جریان بر
afflux جریان
streamed جریان
afoot در جریان
streamed جریان اب
stream جریان اب
flowed جریان
stream جریان
flow جریان
currents جریان
streams جریان اب
circulation جریان
circulations جریان
streams جریان
flows جریان
in the air <idiom> جریان
peak value جریان بیشینه
current divider مقسم جریان
current distortion اعوجاج جریان
counter current جریان متقابل
current feedback رجعت جریان
line circuit جریان شبکه
current files پروندههای در جریان
load current جریان بار
convection current جریان همرفتی
convectional current جریان قراردادی
current loss گمگشتگی جریان
conventional current جریان قراردادی
leakage current جریان تراوشی
cooling water circulation جریان اب سرد
low current جریان ضعیف
currents جریان اب یا باد
current flow شار جریان
line charging current جریان بارگیری خط
crest value جریان بیشینه
current displacement تغییر جریان
cromwell current جریان اب کرامول
crosscurrent جریان متقاطع
line bar شینه جریان
current converter مبدل جریان
crosscurrent جریان مخالف
light current جریان نور
current capacity فرفیت جریان
leakage current جریان ایزولاسیون
disturbing current جریان پارازیت
lightning current جریان برق
lightning discharge current جریان تخلیه
line bar شمش جریان
leakage current جریان نشتی
light current جریان ضعیف
current detector اشکارساز جریان
cretical flow جریان بحرانی
critical flow جریان بحرانی
lighting current جریان نور
current density غلظت جریان
current density تکائف جریان
current density چگالی جریان
current compensation جبران جریان
continuous current جریان یکنواخت
non steady state flow جریان غیرهمگام
measuring current جریان سنجش
axial flow جریان محوری
axial flow جریان خطی
maximum value جریان بیشینه
background current جریان زمینه
base flow جریان پایه
bidirectional flow جریان دو جهتی
peak current جریان حداکثر
microphone current جریان میکروفن
bleeder current جریان فراری
bleeder current جریان پرکردن
blennorhaea جریان مخاط
blennorhagia جریان مخاط
mewtonian flow جریان نیوتنی
average flow جریان متوسط
no load current جریان بی باری
nerve current جریان عصبی
circulation پول در جریان
alternative current جریان متناوب
stream of money جریان پول
money flow جریان پول
circulation جریان بخشنامه
an eletriccurret جریان برق
molecular flow جریان مولکولی
mixed flow جریان مرکب
aperiodic current جریان نامتناوب
armature current جریان ارمیچر
au courant در جریان روز
blood stream جریان خون
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com