Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
transient flow
جریان گداز
Other Matches
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
smelting
گداز
fusion
گداز
melts
گداز
melt
گداز
fusions
گداز
liquation
گداز
deliquescence
گداز
melting
گداز
infusible
گداز نا پذیر
fusibility
گداز پذیری
fusible
زود گداز
fusible
گداز پذیر
melting furnace
کوره گداز
liquefiable
گداز پذیر
fusibility
قابلیت گداز
nuclear fusion
گداز هستهای
f.n.p
نقطه گداز
first order transition
گداز مرتبه یک
fusions
ذوب گداز
fusions
گداز ذوب
melting point
نقطه گداز
fusion
گداز ذوب
fusion
ذوب گداز
liquation
گداز جزیی
infusibility
گداز نا پذیری
liquation
گداز ابگونسازی
iron founder
اهن گداز
slag
گداز اتشفشانی
fusion point
نقطه گداز
foundries
کارخانه گداز فلز
foundry
کارخانه گداز فلز
MP
مخفف نقطهی گداز
flux
گداز تغییرات پی درپی
MPs
مخفف نقطهی گداز
melting point
نقطه ذوب یا گداز
soldering flux
گداز اور لحیم کاری
ablation
[melting of snow or ice]
گداز
[آب شدن]
[سطح کوه یخ یا برف]
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
ablate
کنده شدن و از بین رفتن موادسطحی یک جسم در اثر تبخیرو گداز و غیره
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
alternator
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
d.c. transformer
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
electromagnetism
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
line of flow
خط جریان
against the stream
بر ضد جریان اب
conducts
جریان
fluor
جریان
flushing
جریان
going
جریان
streams
جریان اب
action
جریان
proceeding
جریان
gushed
جریان
effluvium
جریان
gushes
جریان
in hand
در جریان
rheostome
جریان بر
runoff
جریان
actions
جریان
gush
جریان
affluxion
جریان
afflux
جریان
flushes
جریان
flush
جریان
flow limit
حد جریان
inset
جریان
flow line
خط جریان
processes
جریان
insets
جریان
flowline
خط جریان
courses
جریان
rede
جریان
conducting
جریان
conducted
جریان
tide
جریان
conduct
جریان
income
جریان
course
جریان
coursed
جریان
process
جریان
stream
جریان
flowed
جریان
flow
جریان
stream
جریان اب
streamed
جریان
streamed
جریان اب
streams
جریان
in the air
<idiom>
جریان
twayblade
جریان
circulations
جریان
circulation
جریان
current
جریان
afoot
در جریان
total current
جریان کل
currents
جریان
flows
جریان
flowlines
خطوط جریان
free flow
جریان ازاد
indravgnt
جریان درونی
current density
چگالی جریان
flow of production
جریان تولید
current density
تکائف جریان
flow sheet
نمودار جریان
fluidmeter
جریان سنج
flowmeter
جریان سنج
increase of current
افزایش جریان
inducing current
جریان القائی
flow meter
جریان سنج
current distortion
اعوجاج جریان
conventional current
جریان قراردادی
induction current
جریان القائی
flow method
روش جریان
flow net
شبکه جریان
flow of expenditure
جریان هزینه
flow of income
جریان درامد
induced current
جریان القائی
current displacement
تغییر جریان
current detector
اشکارساز جریان
induced current
جریان القایی
current density
غلظت جریان
current divider
مقسم جریان
current converter
مبدل جریان
generation of current
تولید جریان
idle current
جریان بی باری
critical flow
جریان بحرانی
counter current
جریان متقابل
gold flow
جریان طلا
power current
جریان قوی
heavy current
جریان قوی
ground ball
توپ در جریان
peak value
جریان بیشینه
heat flow
جریان گرما
ground water runoff
جریان زیرزمینی
idle current
جریان کور
cretical flow
جریان بحرانی
ignition current
جریان احتراق
free stream
جریان ازاد
current compensation
جبران جریان
current capacity
فرفیت جریان
impluse current
جریان ضربهای
impluse
ضربه جریان
crosscurrent
جریان متقاطع
imaginary current
جریان راکتیو
cromwell current
جریان اب کرامول
fusing current
جریان ذوب
crest value
جریان بیشینه
cooling water circulation
جریان اب سرد
live ball
توپ در جریان
diacritical current
جریان مشخص
effective current
جریان موثر
electrode dark current
جریان تاریک
effective value
جریان موثر
effluxion
جریان بخارج
electric current
شدت جریان
electric current
جریان برقی
electric current
جریان الکتریسیته
electrode current
جریان الکترد
dark current
جریان تاریک
the course of events
جریان حوادث
damped current
جریان میرا
electron current
جریان الکترونی
electron current
جریان الکترونها
electron flow
جریان الکترونی
electronic current
جریان الکترونی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com